شکست و پيروزي
بزرگترين خدمتگزاران عالم بشريت، همان اشخاصي هستند که توانستند بشر را اميدوار نگاه دارند... - گوستاولوبون، مباني روحي تطور ملل:200
[ صفحه 78]
اکنون سخن از ياس و اميد است يا شکست و پيروزي، که ياس شکست است و اميد پيروزي. چنين نيست که ياس شکست را پديد آورد و اميد پيروزي را، بلکه ياس خود، شکست است، و نخستين شکست و آخرين شکست نيز خواهد بود. اميد خود، پيروزي است، و آخرين پيروزي را نيز در بر خواهد داشت. مگر نه اين است که اگر از درون شکست خورديم و در برابر مشکلات زبون و بيچاره شديم، از برون نيز شکست خواهيم خورد، و مشکلات کار خود را خواهند کرد. و مگر نه اين است که هنگامي که زبوني و درماندگي را به درون راه داديم، به برون نيز راه پيدا مي کند، زيرا بازده افراد، بيشتر، معلول عواملي دروني (روان، ايمان و طرز تفکر) آنان است. و
[ صفحه 79]
به گفته مشهور از کوزه همان برون تراود که در اوست. پس در حقيقت، هنگامي شکست خورده ايم که باور کنيم شکست خورده ايم (زيرا شکست از درون شروع مي شود و از طرز تفکر و اراده شخص). و از همين شکستها و تسليمهاي کوچک است که شکست و تسليم بزرگ پديد مي آيد. و ناگاه مي بينيم که جامعه هاي انساني تسليم باطل شده اند.... کمتر کسي از خود شکست، شکست خورده است. اغلب قبول شکست است که منجر به شکست مي گردد. [1] شکست در هيچ جا وجود ندارد، مگر از درون شکست بخوريم. [2] به همين جهت که شکست و پيروزي، بيشتر نتيجه خصيصه رواني و معنوي است، در جنگهاي امروز شايعاتي انتشار مي دهند براي تضعيف روحيه و تفرقه افکار. نيز گفته اند: پيروزي معنوي، از نظر اهميت، از پيروزي مادي کمتر نيست. [3] تا بتوان فکر خصم را ضعيف و خاطرش را پريشان کرد، احتياجي به جنگ خونين نخواهد بود. [4] به اين معنا نوميدي شکست است، شکستي جبران - ناپذير و ريشه هر شکست. اسلام هم که با ياس، آن همه مبارزه کرده و آن را در حکم کفر قرار داده است، [5] براي همين است
[ صفحه 80]
که ريشه اين تباهي و پليدي را از زمين زندگي بر آورد.
پاورقي
[1] رازکاميابي مردان بزرگ:53.
[2] رازکاميابي مردان بزرگ:6.
[3] دروس في الکتمان من الرسول القائد:28 و 30.
[4] رشد شخصيت - چاپ ششم:5.
[5] قرآن کريم سوره يوسف (12) آيه: 87 و لا تياسوا من روح الله، انه لا يياس من روح الله الا القوم الکافرون يعني: از فرج و کارگشادن و آسايش رسانيدن خدا نويد مباشيد که تنها کافران از راحت فرستادن خدا نوميد مي شوند. - کشف الاسرار، ج 120:5.