بازگشت

شناخت حق در پيام امام زمان


شناخت، يکي از مشکلات هر زماني بوده و هست، و هيچ اختصاص به يک چيز خاصي ندارد. مثلا در امور مادي، شناخت هنر از قبيل خط و نقاشي و غيره و يا شناخت روح و عقل و قلب و نفس در معنويات. در اين ميان يکي از مشکلات (شناخت حق و باطل) است که به آساني ميسر نيست.

توجيه مطلب

براي توجيه مطلب و روشن شدن آن جرياني از جنگ جمل را در اينجا مي آوريم تا بدانيم شناخت حق و باطل چه اندازه مشکل است. مردي از اصحاب حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام در



[ صفحه 71]



جريان جنگ جمل سخت در ترديد قرار گرفته بود که حق باکي است زيرا او دو طرف را مورد توجه خويش قرار مي داد، از يک طرف حضرت علي عليه السلام را مي ديد و شخصيتهاي بزرگ اسلامي را که در رکاب علي بن ابي طالب عليه السلام شرکت دارند و شمشير مي زنند و مي رزمند. و از طرف ديگر عايشه را مي بيند، که قرآن مجيد درباره زوجات آن حضرت مي فرمايد: و ازواجه امهاتهم. همسران پيامبر مادران مومنينند. اينک مادر مومنين با حضرت علي عليه السلام مشغول به جنگ است. در رکاب عايشه هم (طلحه) را مي بيند که از پيشتازان اسلام و مرد خوش سابقه و تيرانداز ماهر در ميادين جنگهاي اسلامي و مردي که به اسلام خدمتهاي ارزنده اي کرده است. و همچنين (زبير) را مي بيند که به اسلام خدمت کرده و خوش سابقه تر از طلحه مي باشد، و از جمله کساني است که در خانه حضرت علي عليه السلام متحصن شده که با ابابکر



[ صفحه 72]



بيعت نکند زيرا او علي را شايسته مي دانست. خلاصه اين مرد در حيرت و سرگرداني عجيبي قرار گرفت و نمي داند چه کند؟ زيرا حضرت علي و طلحه و زبير در راه اسلام فداکاري ها کرده اند و در سخت ترين دژها باهم بودند ولي اکنون رو در روي هم قرار گرفته اند، کدام حق است و کدام باطل؟!! در اين گيرودار چه بايد کرد؟

شايان توجه

توجه داشته باشيد، نبايد آن مرد را در حيرت و سرگرداني ملامت کرد، زيرا شخصيت و سابقه (طلحه و زبير) خيره کننده بود، و ما هم اگر در آن زمان بوديم سرنوشت ما مشخص نبود. ما الان در اين گونه امور مردد نمي شويم زيرا تاريخ خط مشي آنها را مشخص نموده است ولي در نظير اين مطلب ممکن است گرفتار سرگرداني شويم. در هر حال آن مرد نزد حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام



[ صفحه 73]



شرفياب شد و گفت: ا يمکن ان يجتمع زبير و طلحه و عايشه علي باطل؟!! آيا ممکن است: طلحه و زبير و عايشه بر باطل اجتماع کنند؟

قضاوت دکتر طه حسين

حضرت علي عليه السلام در جواب آن مرد سخني فرمود که (دکتر طه حسين) دانشمند و نويسنده مشهور مصري مي گويد: سخني محکمتر و بالاتر از اين نمي شود، بعد از آن که وحي خاموش گشت و نداي آسماني منقطع گرديد: سخني به اين بزرگي شنيده نشده است، و آن اين است: انک لملبوس عليک، ان الحق و الباطل لا يعرفان باقدار الرجال. اعرف الحق بالحق تعرف اهله، و اعرف الباطل تعرف اهله.



[ صفحه 74]



يعني: حقيقت بر تو مشتبه گرديده، حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيت افراد نمي شود شناخت. اين صحيح نيست که تو اول شخصيتهائي را مقياس قرار دهي و بعد حق و باطل را با اين مقياس ها بسنجي. فلان چيز حق است چون فلان و فلان با آن موافق اند و فلان چيز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالفند، نه، اشخاص نبايد مقياس حق و باطل قرار گيرند، اين حق و باطل است که بايد مقياس اشخاص و شخصيت آنان باشند. [1] حالا که دانستيم شناخت حق مشکل است و اشخاص را نبايد ملاک قرار داد بلکه حق ملاک شخصيت است، چقدر زيبنده است از پيام حضرت ولي عصر عليه السلام استفاده کنيم.



[ صفحه 75]



متن پيام

و ليعلموا ان الحق معنا و فينا، لا يقول ذلک سوانا الا کذاب مفتر، و لا يدعيه غيرنا الا ضال غوي. [2] بايد بدانند که حق با ما و در نزد ما است، و اين سخن را کسي جز ما نمي گويد مگر دروغگوي تهمت زننده و جز ما کسي اين ادعا را ندارد مگر گمراه و گمراه کننده. از بيان و پيام حضرت، دو فايده بدست مي آيد، يکي در رابطه با حق، و ديگر درباره مدعيان مهدويت که جملگي بر باطلند و گمراه کننده.



[ صفحه 76]




پاورقي

[1] جاذبه و دافعه علي عليه السلام با مقدار تحريف.

[2] کمال الدين: صفحه 511.