بازگشت

امام مضطر است يعني چه؟


خيلي خلاصه مي کنم. اگر شما دچار ناراحتي بشويد، مريض بشويد، گمراه بشويد، چه کسي بيشتر از همه ناراحت مي شود؟ پدر خيلي ناراحت مي شود، خيلي اضطراب پيدا مي کند، مضطر مي شود، بيچاره مي شود. معروف است که مي گويند وقتي بچه مريض مي شود، پدر و مادر بيشتر مريض مي شوند. بچه مريض است و درد دارد، اما پدر و مادر مثل مار گزيده به خود مي پيچند، مثل پروانه دور سر فرزند مي چرخند ما پدر شديم و قدر پدر را دانستيم. ان شاء الله شما هم مي شويد، يا شده ايد، و مي دانيد. امام پدر است. وقتي مي بيند که يک بچه شيعه دارد فرار مي کند از خدا و نه اينکه فرار مي کند به سوي خدا - (ففروا الي الله) [1] - وقتي مي بيند عقايدش خراب شده، وقتي مي بيند فاصله گرفته، وقتي مي بيند چشم ناپاک پيدا کرده، وقتي مي بيند دل ناپاک پيدا کرده، وقتي مي بيند جان ناپاک پيدا کرده، وقتي مي بيند که عقايدش را از دست مي دهد، به خودش مي پيچد. کاري مي تواند



[ صفحه 110]



بکند؟ نمي تواند. و لذا مضطر، درمانده و دست بسته مي شود. شما وقتي يک معلم هستيد و سر کلاستان بيست يا سي نفر بچه هستند، همين طور که نشسته ايد يک نظر اجمالي به وضع بچه ها مي اندازيد و وضع بچه ها را مي فهميد. حالا امام زمان عليه السلام بين شش ميليارد بشر نشسته و يک نظر که کند از حال همه با خبر مي شود. امام از انحراف شيعيان زجر مي برد. بر تمام اوضاع مسلط است. اين قلب را ببين - تو را به خدا - چه صبري دارد! ولي سرانجام مضطر مي شود. بيچاره مي شود. اينست که مي گويند مرتب دعا کنيد، کارهايتان را اصلاح کنيد، آماده شويد، انتظار داشته باشيد، در انتظار چطور باشيد، فضيلت انتظار چطور است و... اين مربوط به اين حالت است. حالت طبيعي يک پدر نسبت به فرزندان و امت خودش...


پاورقي

[1] ذاريات 51: 50.