بازگشت

نام مهدي


بخشي از کتاب بحار که علامه مجلسي اين حديث را در آن روايت کرده چنين عنواني دارد: باب اسمائه عليه السلام و القابه و کناه و عللها. يعني باب اسامي آن حضرت عليه السلام و کنيه هايش و علل اينکه به آنها وي را ناميده اند. يکي از اسماء مبارکه ايشان که در بعضي از روايات اين باب آمده، نام مقدس مهدي است سلام الله عليه که در ادامه اين حديث شريف علت تسميه آن نيز بيان شده است. امام باقر عليه السلام مي فرمايند: فانما سمي المهدي... چرا به حضرت مي گويند مهدي؟ اين کلمه اسم مفعول است از ماده هدي، يهدي. هدي يعني هدايت کرد و هدي مصدر آن است، يعني: هدايت. در قرآن کريم، در اول سوره بقره مي فرمايد: (الم، ذلک الکتاب لا ريب فيه هدي للمتقين) هادي يعني: هدايت کننده، و مهدي يعني: هدايت شده. حضرت باقر العلوم سلام الله عليه مي فرمايد: انما سمي المهدي لانه يهدي لامر خفي. يستخرج التوراه و سائر کتب الله من غار بانطاکيه. چرا به ايشان مي گويند مهدي؟ مهدي يعني هدايت شده. کسي که خواهد هدايت کند، حتما خودش بايد قبلا راهنمايي شده باشد. کسي که راهي را مي خواهد نشان بدهد، قبلا بايد راه را خودش بلد باشد. امام عليه السلام مي فرمايد: قائم ما به



[ صفحه 19]



اين جهت مهدي ناميده شده که يهدي لامر خفي...: هدايت مي کند به سوي کاري که پوشيده شده است و تورات اصلي و ساير کتب الاهي را از يک غاري که در انطاکيه هست - که شهري در ترکيه فعلي است - در مي آورد. بعد از آن حضرت مي فرمايد: فيحکم بين اهل التوراه بالتوراه.: آن گاه بين اهل تورات بر اساس تورات حکم مي کند. و بين اهل الانجيل بالانجيل: و ميان اهل انجيل بر مبناي انجيل. و بين اهل الزبور بالزبور و بين اهل الفرقان بالفرقان: و بين اهل زبور به زبور و بين اهل فرقان بر پايه فرقان. يعني از خصوصيات حضرت مهدي اين است که هدايت مي شود به امور پنهاني و سپس هدايت مي کند به آنها. امور پنهاني به دست آوردن کتابهاي اصلي خدا و پيغمبران است، تورات و انجيل و زبور و فرقان و... و تجمع اليه اموال الدنيا کلها: همه اموال از همه نقاط جهان پيش او جمع مي شود. ما في بطن الارض و ظهرها: آنچه که در ظاهر زمين و در باطن زمين است. باطن زمين يعني گنجها و پنهان شده ها. و يقول للناس: آن وقت به مردم مي فرمايد: تعالوا الي ما قطعتم فيه الارحام. بياييد و بگيريد ماديات را، آن چه را که به خاطر آن قطع ارحام مي کرديد!... چون بيشتر اختلافات و قطع رحمها به خاطر پول است، به خاطر معنويت که نيست! من خيلي کم افرادي را مي شناسم که به خاطر مسائل روحي و معنوي باهم



[ صفحه 20]



اختلاف داشته باشند. اگر هم ظاهرش را ما آن طور جلوه دهيم، باطنش چيز ديگري است. و سفکتم فيه الدماء: بياييد بگيريد آنچه را به خاطر آن خونريزي کرديد. و رکبتم فيه محارم الله: و براي به دست آوردنش مرتکب محرمات شديد. فيعطي شيئا لم يعط احد کان قبله: آن وقت نوعي به مردم بخشش و عطا مي کند که پيش از آن کسي آن چنان اعطا ننموده است. و قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم... در اينجا امام باقر عليه السلام از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي کند که ايشان فرمودند: هو رجل مني: مهدي مردي است از نسل من. اسمه کاسمي: نامش مثل نام من است. يعني نام اصلي او محمد است. يحفظني الله فيه.: خداوند من را (دين مرا) در او حفظ مي کند. يعني من را با او نگه مي دارد. بدين معني که نگه داشتن من و دين من و نام من، در گروکار او است. و يعمل بسنتي.: به سنت و روش من عمل مي کند. يملا الارض قسطا و عدلا و نورا.: زمين را پر از قسط و عدالت و روشنايي و نور مي کند. يعني کاري مي کند که عدل همه جهان را فرا مي گيرد. و نور همه دنيا را پر مي کند. قسط به معناي عدالت در خصوص مسائل مادي است و عدل اعم از آن است. عدل، شامل عدل اجتماعي، عدل اخلاقي و عدل در خانواده هم مي شود. بعد ما تمتلي ء ظلما و جورا و سوءا. يعني قبل



[ صفحه 21]



از اينکه او چنين کند، جهان پر از ظلم و جور و بدي و زشتي است. اين حديث امام باقر عليه السلام مطالب مختلفي دارد و آنچه مستقيما به موضوع بحث ما مربوط است اين است که: مهدي گفته مي شود، لانه يهدي لامر خفي.: به اين جهت که هدايت مي کند به آن چيزهايي که مخفي است. بعد از آن، حضرت - چنانکه از ظاهر روايت پيداست - مثالهايي ذکر مي کنند براي آن چيزهايي که مخفي است که از آن جمله تورات است که در غار انطاکيه مي باشد و حضرت آن را بيرون مي آورد، انجيل اصلي است که حضرت بيرون مي آورد، زبور اصلي است که حضرت آن را ظاهر مي سازد، و نيز قرآن است. البته قرآني که حضرت عرضه مي کنند، از نظر آيات کريمه همين قرآن است، ولي از نظر ترتيب نزول، شان نزول و نظم آيات اين طور نيست. الان شما در قران کريم اول سوره حمد را مي خوانيد، بعد سوره بقره را. و مسلم است که اولا سوره بقره همه آياتش دنبال هم نيست و بعضي از آيات آن مکي و بعضي آيات آن مدني است. و ثانيا اولين آياتي که بر پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم نازل شده (اقرا باسم ربک الذي خلق... (است که در اواخر قرآن است، نه سوره حمد، و آخرين آيه اي که بر پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم نازل شده، آيه اي است در سوره توبه يا مائده که در وسطهاي قرآن است. خوب، اين قرآني که مخفي است در کجا مخفي است؟ اين



[ صفحه 22]



قرآن نزد ائمه است، جزء ودايع و ميراثهاي امامت است. همان قرآني است که در مثل اين روزها، اميرالمومنين عليه السلام آوردند و عرضه کردند، ولي حکومت و رهبران آن نپذيرفتند و برگرداندند، از اين رو حضرت آن را در پارچه اي بستند و يکي از ودايع امامت شد که امامان عليهم السلام يکي پس از ديگري به يک ديگر سپردند. البته آياتش همين آيات است اما شان نزول و ترتيب نزول آيات همان طوري است که نازل شده است. در اين قرآن پيغمبر اکرم شان نزول آيات را املا کرده و اميرالمومنين عليه السلام هم آنها را نوشته است. پس نام حضرت مهدي است، چون هدايت مي کند به امر خفي، به امري که پنهان است. وقتي کسي مي تواند هدايت کند که خودش هدايت شده باشد. و عرض کرديم که کلمه مهدي اسم مفعول است به معني هدايت شده. در اين روايت در وجه تسميه حضرت به اين نام آمده: لانه يهدي يعني: چون او هدايت مي کند. و اين ظاهرا معناي کلمه هادي است نه مهدي. ولي اين مشکلي ايجاد نمي کند. چون هر کسي که مهدي است هادي هم مي تواند باشد و هر کس که هادي است حتما مهدي است. و لذا در ميان اسماء ائمه الهادي المهدي هم آمده است. در دعاي عهد مي خوانيد: اللهم بلغ مولانا الامام الهادي المهدي القائم بامرک صلواتک عليه و علي آبائه الطاهرين... يکي از چيزهاي مخفي ديگر - که به دلالت روايات



[ صفحه 23]



حضرت مهدي عليه السلام مردم را به آن هدايت مي کند - ذخاير زيرزميني است [1] که شايد عبارت ما في بطن الارض در اين حديث هم به آن اشاره داشته باشد. حالا اين هدايت چگونه است؟ معلوم نيست. آيا بشر طوري متکامل مي شود که تمام معادن را مي شناسد؟ و يا اينکه به قوه خارق العاده الاهي چنين کاري را مي کند؟ هر کدامش که باشد، اين روايت و روايات ديگر اصل موضوع را تاييد مي نمايد. در بعضي از احاديث داريم که امام باقر عليه السلام مي فرمايد: اذا قام قائمنا وضع الله يده علي رووس العباد: هنگامي که قائم ظهور کند، خداوند دست خود را - يا دست حضرت مهدي را بر سر مردم قرار مي دهد فجمع بها عقولهم: و با آن عقلهايشان را متمرکز مي کند. و شما مي دانيد که عقل نور است و نور وقتي جمع مي شود متمرکز مي گردد. همان طور که وقتي ذره بيني را جلوي نور خورشيد بگيريم، اشعه خورشيد با عبور از آن، کانون مي گيرد، متمرکز مي شود و درخشانتر و گرمتر مي گردد. حضرت عقلهاي مردم را جمع مي کند، متراکم مي کند، کانون مي دهد، جان مي دهد، از ذره بين ولايت عبور مي دهد و در نتيجه حرارتش، نورش و روشنايي اش زياد مي شود. وقتي اين طور شد، با اين عقلها، مردم هدايت مي شوند و آنچه را که در ذخاير زيرزميني است استخراج مي کنند، طلا، نقره، فيروزه، مس،



[ صفحه 24]



اورانيم و... اينها را مي آورند فقط؟!... نه خير! يهدي لامر خفي. در زمين دلها هم معدنهايي از معارف توحيدي و مبدا و معادي وجود دارد که حضرت با تربيت و تعليماتش بيرون مي آورد. در کتاب شريف بحار جلد 52 صفحه 336 از خرائج راوندي نقل کرده که يکي از خصوصيات حضرت مهدي اين است که وقتي مي آيد 27 حرف علم - يعني 27 باب علم، 27 زمينه علم - را کامل مي کند و اين در حالتي است که: فجميع ما جاءت به الرسل حرفان. يعني همه علومي که پيامبران از ابتداي آدم تا خاتم و از خاتم تا امام حسن عسکري عليه السلام آورده اند و به بشر عرضه کرده اند مجموعا فقط دو حرف از آن 27 حرف علم است و امام زمان وقتي مي آيد 25 باب ديگر علم را اضافه مي کند و علم به 27 باب کامل مي شود. پس امر پنهان فقط در زمينه هاي مادي و ظاهري نيست. نه! مهمتر از اينها هم هست و آن معارف مبدئي و معادي و مسائل توحيدي، مسائل اخلاقي و مسائل انساني است که در زمين دلهاست.


پاورقي

[1] بنگريد به: منتخب الاثر:472 (باب سوم از فصل هشتم).