لقب مضطر
» معمولا براي رفع هم و غم و براي برآورده شدن حاجات، متوسل به اين آيه کريمه مي شوند. رسم است که مسلمانان و شيعيان براي ايجاد ارتباط معنوي بين خود و محبوبشان، اين آيه کريمه را مي خوانند. در اين باره حديث زياد است، اما در دو روايت، ائمه طاهرين سلام الله عليهم اين آيه کريمه را به مقام حضرت بقيه الله ارواحنا فداه تاويل کرده اند. حديث اول در جلد 51 بحارالانوار علامه مجلسي، صفحه 48، حديث 11، از حضرت صادق عليه السلام است که مي فرمايد: نزلت في القائم عليه السلام.: اين آيه درباره حضرت قائم نازل شده است. هو و الله المضطر.... خيلي عجيب است! با توجه به اينکه در خود احاديث ائمه سفارش شده است که تا
[ صفحه 91]
مي توانيد حتي براي حرفهاي راست هم قسم نخوريد و زياد قسم خوردن کار خوبيث نيست - مخصوصا به لفظ جلاله - اما حضرت در اينجا، چون امر بسيار مهمي است، قسم مي خورد و مي فرمايد: هو و الله المضطر: قسم به خدا که اوست مضطر. يعني مضطر در اين آيه حضرت قائم است. سپس حضرت صادق عليه السلام بقيه تعابير آيه را با حضرت تطبيق مي کنند: هو و الله المضطر اذا صلي في المقام رکعتين و دعا الله فاجاب: به خدا قسم اوست مضطر در آن هنگام که در مقام ابراهيم در خانه کعبه دو رکعت نماز به جا آود و خدا را بخواند و خدا او را پاسخ دهد و يکشف السوء: و ناراحتي و هم و غم از او برطرف مي کند و يجعله خليفه في الارض: و او را خليفه زمين قرار مي دهد. يعني اذن ظهور به او مي دهد. اين يک حديث. حديث ديگر نيز در همين جلد صفحه 59 يا شماره 56 است که قدري مفصلتر است. اين را هم ترجمه مي کنم و از آن نکته هايي که در اينجا وجود دارد و اينکه چرا حضرت مضطر است و چطور مي شود که مضطر باشد و اصولا معناي اضطرار چيست و نتيجه اي که بايد از اين موضوع بگيريم توضيح مي دهم. حديث 56 هم از امام صادق عليه السلام است. مي فرمايند: ان القائم اذا خرج، دخل المسجد الحرام: زماني که حضرت خروج کنند وارد مسجدالحرام مي شود. فيستقبل الکعبه: و به طرف کعبه مي رود و رو به کعبه مي کند و يجعل ظهره الي المقام: و
[ صفحه 92]
به مقام ابراهيم پشت مي کند. ثم يصلي رکعتين: سپس دو رکعت نماز مي گذارد. معلوم مي شود که نمازش بين مقام ابراهيم و خانه خداست. معمولا نماز طواف که حجاج مي خوانند پشت مقام است. ثم يقوم و يقول: سپس مي ايستد و مي فرمايد: يا ايها الناس! انا اولي الناس بادم.: اي مردم! من به مقام آدم از همه نزديکترم. يعني نسبت به حضرت آدم، نزديکترم، سزاوارترم. ولايتم به حضرت آدم نزديکتر است. قربم به او از همه بيشتر است. بعد همين مضمون را نسبت به حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل و رسول اکرم صلي الله عليه و آله نيز اعلام مي فرمايد: يا ايها الناس! انا اولي الناس بابراهيم. يا ايها الناس! انا اولي الناس باسماعيل. يا ايها الناس! انا اولي الناس بمحمد. ثم يرفع يديه الي السماء: سپس دستهاي مبارکش را بسوي آسمان بلند مي فرمايد فيدعو و يتضرع: و دعا مي کند و تضرع مي نمايد. آن قدر تضرع مي کند حتي يقع علي وجهه: که از شدت خشوع و اضطرار به رو مي افتد. بعد امام صادق عليه السلام مي فرمايد: و اين است تعبير قول خداي عز و جل: (امن يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف السوء و يجعلکم خلفاء الارض ء اله مع الله؟ قليلا ما تذکرون). اين هم حديث دوم. حالا بايد ديد: چرا به امام زمان عليه السلام مضطر گفته مي شود؟ و چرا ائمه سلام الله عليهم تاويل اين آيه کريمه را به امام عصر عليه السلام برگردانده اند و معناي اضطرار چيست؟ و چرا امام عصر ارواحنا فداه موقعي که در هنگام ظهور اين اتفاق
[ صفحه 93]
برايشان مي افتد، مختصرا خودشان را معرفي مي کنند و نزديکي و قربشان را نسبت به مقام انبيا و ارثي را که از آنها دارند تذکر مي دهند و سپس دعا مي کنند و تضرع مي کنند و آن گاه تضرع و دعايشان قبول مي شود؟ اما چرا امام زمان مضطر مي شود و چطور اين آيه کريمه به ايشان تعبير شده است؟