بازگشت

لقب احمد


يک روايت ديگر هم داريم در صفحه 35 شماره 4 که بسيار جالب است و در ضمن آن دو نام محمد و احمد براي حضرت آمده و مقداري هم راجع به قد و قامت و چهره و اندام ظاهري آن حضرت صحبت مي کند. اين است که اين روايت را انتخاب کردم. عجيب است! حضرت امير عليه السلام در منبر چهره يازده نسل بعد از خود را ترسيم مي کنند، يعني چهره مقدس و قيافه نوراني سرور ما و شما را. عن ابي الجارود - يکي از اصحاب امام باقر است - عن ابي جعفر، عن ابيه - يعني از امام سجاد - عن جده قال: قال امير المومنين عليه السلام علي المنبر، يعني حضرت امير بر منبر بودند و خطبه مي خواندند، صحبت مي کردند. فرمودند: يخرج رجل من ولدي في آخر الزمان: در آخر الزمان مردي از نسل من خروج مي کند. تعبير خروج بدين صورت درباره هيچ يک از ائمه ديگر نيست. معناي خروج مي کند اين است که



[ صفحه 73]



قيام مي کند تا حکومت تشکيل مي دهد و کار او فوق العاده است. بعد از آن، حضرت اوصاف ظاهري آن موعود را بيان مي فرمايد: ابيض مشرب حمره: سفيد رنگ مايل به سرخي است. مبدح البطن: دل مبارکشان پهن است، بدح دارد، جلو آمده نيست. عريض الفخذين: رانهاي مبارکشان پهن و قوي است، عريض است. عظيم و مشاش المنکبين: استخوانهاي سر شانه اش بزرگ و درشت است. بظهره شامتان: بر پشت او دو خال وجود دارد. شامه علي لون جلده: يکي از آن دو همرنگ پوست حضرت است. لابد تفاوت آن از نظر برجستگي است. و شامه علي شبه شامه النبي صلي الله عليه و آله. و خال ديگر مانند خال حضرت پيامبر است. له اسمان، اسم يخفي و اسم يعلن. يعني او دو نام دارد، يکي نامي که پنهان است و يکي نامي که آشکار مي شود و علني است. فاما الذي يخفي فاحمد. آن اسمي که پنهان است احمد است.