تجديد پيمان با او
امشب مولايمان صاحب عزا است، صاحب مجلس ايشان است... از فرصت استفاده کنيم و مادرش را به شفاعت بريم. او خيلي آقاست! خيلي مهربان است! و مي دانيد که علي القاعده، وقتي ما شفيعي محترم ببريم و عذر خواهي کنيم، ايشان مي پذيرد. ايشان فرزند امام حسين است. فکر نمي کنم ظلمهايي که ما به آقا کرده ايم، بيشتر از ظلمي باشد که حر بن يزيد رياحي به امام حسين عليه السلام کرد... يا بقيه الله، امشب، شب جمعه است. من دوست بي وفايي براي شما بوده ام! سر سفره شما نشسته ام، پول تو جيبي من را هم شما مي دهيد، در عين حال شما را به دست فراموشي سپرده ام!... اما شما خيلي کريم هستيد!... آقايان! اگر امشب برگرديم به درگاه امام عصر عليه السلام مي فرمايد که:
با آن همه دشمني که کردي
باز آي که دوستي همان است
من دوست با وفا مي خواهم. اين، زبان حال حضرت است. دوست با صفا مي خواهد. اين فرزند همان حسين است. آقايان
[ صفحه 47]
يک کمي دوستيمان را تجديد کنيم. اللهم اني اجدد له في صبيحه يومي هذا... وقتي که دعاي عهد مي خواني و دستت را دراز مي کني به طرف امام زمان عليه السلام که تجديد پيمان کني، چقدر خوشحال مي شود؟!... چون فريد، چون وحيد است، چون تنهاست... آدم در خانه خودش باشد، به ياد آدم نباشند!... همه موجودات سر سفره امام زمان ارواحناه فداه هستند... آدم سر سفره کسي باشد، به صاحب خانه توجهي نداشته باشد!... آيا انصاف است؟!... بايد مثل شيخ بها شويم که مي گويد: او خانه همي جويد و من صاحب خانه يا ديگري که مي گويد:
گر مخير بکنندم به قيامت که چه خواهي؟
يار ما را و همه نعمت فردوس شما را
يکي کمي برگرديم به جانب امام عصر عليه السلام!... يک کمي بيشتر!... يک کمي دفاع کنيم از مرز امامت امام زمان سلام الله عليه. کار بزرگ حضرت زهرا سلام الله عليها اين است که از مرز ولايت دفاع کرد. يک بازوي نحيف داشت. يک جثه نحيف داشت... اين هفتاد و پنج روز قدش خميده است!... يک طفل شش ماهه داشت. يک محسن داشت... اينها را در راه دفاع از ولايت و مرز ولايت داد، از امام زمانش دفاع کرد. زهرا سلام الله عليها هر چه داشت در راه دين خدا و امام
[ صفحه 48]
زمانش داد، خودش را داد، بچه هايش را داد، همه چيزش را فدا کرد در راه دفاع از مرز دين و مرز ولايت... اما من... آقايان! برگرديم امشب... مهاجرت کنيم... توبه کنيم... عذر خواهي کنيم از آقا و مولايمان، که خيلي مهربان است، خيلي کريم است، در زيارت روز جمعه حضرت مي خوانيم: هذا يوم الجمعه. و هو يومک المتوقع فيه ظهورک و الفرج فيه للمومنين علي يديک و قتل الکافرين بسيفک. جمعه روز امام زمان است آقايان!... امام زمانتان را تنها نگذاريد!... سپر جان امام زمان شما هستيد، شيعيان هستند، خودمان را آماج تيرها و بلايا بکنيم که حضرت در هفته يک بار تبسم کند، يک بار دلش باز شود، خوشحال شود. غم و غصه دل حضرت را گرفته، دعا که مي کنيم غم و غصه حضرت کمتر مي شود. خودش مي گويد: و اکثروا الدعاء بتعجيل الفرج. فان ذلک فرجکم.... اگر فرج خودتان را هم مي خواهيد، دعا کنيد! فرج من را هم مي خواهيد، دعا کنيد!... او به ياد ما هست. ماييم که بايد به ياد او باشيم... همين قدر امشب براي من بس است.... السلام عليک يا بقيه الله! السلام عليک يا تالي کتاب الله و ترجماته! السلام عليک يا باب الله و ديان دينه! السلام عليک يا خليفه الله و ناصر حقه
[ صفحه 49]
بستم از کون و مکان چشم و به روي تو گشودم
هر چه خواهي بکن اما ز در خويش نرانم