بازگشت

مقدمه


بسم الله الرحمن الرحيم

سلام الله و برکاته و تحياته و صلواته علي مولاي صاحب الزمان صاحب الضياء و النور، و الدين الماثور، و اللواء المشهور، و الکتاب المنشور، و صاحب الدهور و العصور، و خلف الحسن، الامام الموتمن، و القائم المعتمد، و المنصور المويد، و الکهف و العضد، و عماد الاسلام، و رکن الانام، و مفتاح الکلام، و ولي الاحکام، و شمس الظلام، و بدر التمام، و نضره الايام، و صاحب الصمصام، و فلاق الهام، و البحر القمقام، و السيد الهمام، و حجه الخصام، و باب المقام ليوم القيام. و السلام علي مفرج الکربات، و خواض الغمرات، و منفس الحسرات، و بقيه الله في ارضه، و صاحب فرضه، و حجته علي خلقه، و عيبه علمه، و موضع صدقه، و المنتهي اليه مواريث الانبياء، و لديه موجود آثار الاوصياء، و حجه الله و ابن رسوله، و القيم مقامه، و ولي امر الله و رحمه الله و برکاته.

قسمتي از زيارت سرداب جلالت انتساب

مصباح الزائر 419، بحارالانوار 84:102



[ صفحه 5]





پشت بر روزگار بايد کرد

روي در روي يار بايد کرد



چون ز رخسار پرده برگيرد

در دمش جان نثار بايد کرد



پيش شمع رخش چو پروانه

سوختن اختيار بايد کرد



از پي يک نظاره بر در او

سالها انتظار بايد کرد



تا کند يار روي در رويت

دلت آيينه وار بايد کرد



تات در بوته زار بگدازد

قلب خود را عيار بايد کرد



تا نهد بر سرت عزيزي پاي

خويش چون خاک خوار بايد کرد



ور تو خود را ز خاک به داني

خود تو را سنگسار بايد کرد



تا دهي بوسه بر کف پايش

خويشتن را غبار بايد کرد



ديوان عراقي 178



[ صفحه 11]