بازگشت

اعتقاد به صاحب الامر در منابع اسلامي


پيامبر بزرگوار اسلام، اين منجي عالم بشريت - صلي الله عليه و آله و سلم - و نيز هر کدام از ائمه اطهار - عليهم السلام - به تکرار و در محافل مختلف و به مناسبتهاي گوناگون از حضرت قائم - عليه السلام - و ظهور و قيام و غيبت طولاني و ديگر ويژگيهاي ايشان، و از فوايد ظهور و علامات آن نجاتبخش انسانها خبر داده اند، و بسياري از اصحاب و ياران و پيروان راستين معصومين - عليهم السلام - اين اخبار و روايات و احاديث را نقل کرده اند. در کتاب الامام المهدي نام پنجاه نفر از صحابه پيامبر - صلي الله عليه و آله - و پنجاه تن از تابعين که احاديث مربوط به حضرت مهدي را روايت کرده اند ياد شده است. [1] تعدادي از شاعران معروف و بزرگ و نام آور عرب زبان، مضامين اين روايات و احاديث را سالها - بل متجاوز از يک قرن پيش از ميلاد حضرت مهدي - عليه السلام - در اشعار ارزشمند خويش بيان



[ صفحه 30]



کرده اند. کميت [2] اين شاعر مبارز و نستوه و خستگي ناپذير شيعي، شعري بس زيبا و بسيار غني درباره ظهور آن حضرت در حضور امام باقر - عليه السلام - قرائت کرد. آن گاه اين شاعر متعهد از زمان قيام و ظهور آن منجي عالم بشريت سوال کرد. [3] آن گاه که اسماعيل حميري به خدمت حضرت امام صادق - عليه السلام - تشرف يافت و از هدايت و راهنمايي آن بزرگوار برخوردار شد، قصيده اي طولاني و بس زيبا درباره غيبت و ظهور حضرت قائم - عليه السلام - که از امام صادق - عليه السلام - شنيده بود، سرود، که ترجمه چند بيتي را از آن ذکر مي کنيم: پروردگارم را گواه مي گيرم که قول تو بر همه مردم چه مطيع و چه گناهکار حجت است. (اين بيت اشاره به سخنان دربار حضرت امام صادق - عليه السلام - دارد). فرموده اي که ولي امر و قائمي که جانم مشتاق ديدار اوست، غيبتي دارد که بدون ترديد غايب خواهد شد. درود خداوند بزرگ بر اين غايب باد. حضرتش، مدتي در پس پرده غيب مي ماند، و آن گاه ظهور مي کند و شرق و غرب جهان را با شمشير عدلش از داد و عدالت پر مي سازد. دعبل خزاعي، اين شاعر توانمند سده سوم، قصيده بسيار رسا



[ صفحه 31]



و زيبايي سروده بود که در خدمت حضرت امام رضا - عليه السلام - قرائت کرد. قسمتي از ترجمه آن را مي خوانيد: اگر آنچه را امروز يا فردا، حسرت و اميد وقوع آن را دارم نمي بود، دلم از آه و اندوه و شرر، بر ايشان (اهل بيت - عليهم السلام -) پاره پاره مي شد. و آن اميد به قيام امامي است که بي ترديد به پا خواهد خاست، و حضرت با نام و همراه با برکات خداوندي قيام خواهد فرمود. و او (حضرت مهدي - عليه السلام -) در ميان ما حق و باطل را جدا مي سازد و پاداش و کيفر مي دهد. [4] هنگامي که دعبل اين ابيات زيبا و سرشار از حقايق و شيوا و رسا را به عرض حضرت امام رضا - عليه السلام - مي رسانيد، امام بزرگوار سر زانوي تفکر و تامل داشت و بعد از پايان سروده، سر برداشت و فرمود: اي خزاعي، اين اشعار زيبا را روح القدس بر زبان تو جاري ساخته است. سپس اشاره ديگري نمود و فرمود: آيا تو مي داني آن امام کيست؟ دعبل خزاعي عرض کرد: اي امام هدي نه نمي دانم. اما شنيده ام که امامي از دودمان شما بزرگواران خروج مي فرمايد و جهان را از عدل و داد پر مي سازد. او که منتقم خواهد بود و هستي را به سوي عدالت دعوت خواهد کرد. حضرت فرمود: اي دعبل! امام بعد از من پسرم، محمد است (امام جواد - عليه السلام -) آن گاه فرزندش علي (امام هادي - عليه السلام -) و سپس پسرش حسن (امام حسن عسکري - عليه السلام -)



[ صفحه 32]



به امامت خواهند رسيد، و بعد از او پسر حسن - عليه السلام - حجت قائم - عليه السلام - مهدي است که در غيبت او انتظارش را مي برند و به هنگام ظهورش فرمان او را مطاع خواهند بود، و اگر از دنيا فقط يک روز باقي مانده باشد، خداوند متعال آن روز را به درازا کشاند تا صاحب الامر - عليه السلام - خروج نمايد و جهان را از عدل و داد پر سازد. چنانکه از جور و ستم پر شده است. [5] تعداد ديگري از شاعران معروف، که معاصر با ائمه اطهار - عليهم السلام - و يا سرايندگاني که معاصر حضرت بوده اند، در اشعار خويش صريحا يا به اشاره از آن مهدي موعود - ارواحنا فداه - سخن گفته اند. [6] چه بسا در ملاقات و ديدارها اتفاق مي افتاد که از ائمه اطهار - عليهم السلام - مي پرسيدند: آيا قائم آل محمد و مهدي منتظر، شما هستيد؟ ائمه بزرگوار، آن راهبران راستين بشريت در پاسخ سوال، بنا به موقعيت مناسب به معرفي امام قائم - عليه السلام - مي پرداختند و از ظهورش سخنهايي مي فرمودند. به واسطه همين شهرت که در احاديث نقل مي شد، قبل از تولد حضرت، عده اي به دروغ ادعاي مهدويت کردند و يا افرادي ديگري، بعضي را به چنين ادعايي منسوب مي کردند و از اين طريق سوء استفاده مي کردند.



[ صفحه 33]



فرقه کيسانيه را براي نمونه مي توان نام برد که حدود يک قرن پيش از تولد امام زمان - عليه السلام - محمد حنفيه را امام مهدي منتظر مي پنداشتند. و در اين تصور و گمان بودند و مي پنداشتند که او از نظرها پنهان شده است، و روزي فرا خواهد رسيد که قيام کند و در مورد ادعاي خود به اخبار و رواياتي که از پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله و سلم - و معصومين - عليهم السلام - قبلا در زمينه غيبت امام عصر - عليه السلام - نقل شده بود تمسک مي جستند و آن سخنان را معيار ادعاي خود مي کردند. [7] مهدي عباسي از خلفاي بني عباس نيز خويش را به کذب و دروغ محض، بين مردم مهدي موعود ناميد. تعداد زيادي از علماي شيعه و دانشمندان اهل سنت، روايات و اخبار و احاديثي درباره حضرت قائم - عليه السلام - در کتب خود آورده اند. چنانکه يک صدر و شش نفر از بزرگان نقل حديث، در کتاب نويد امن و امان در صفحات 92 - 95، نام برده شده اند، و نيز نام سي و هشت نفر ديگر در کتاب المهدي المنتظر تاليف آل ياسين در صفحات 80 - 82، ياد آور شده است. احمد بن حنبل که در تاريخ 251 هجري وفات يافته است و بخاري که متوفاي سال 256 هجري مي باشد، از جمله کساني هستند که در کتابهاي خود - که قبل از تولد حضرت قائم نوشته اند. - احاديث و رواياتي در زمينه امام عصر - عليه السلام - نقل کرده اند.



[ صفحه 34]



از جمله روايات، اين حديث است که حضرت فرمود [8] : من شما را به ظهور حضرت مهدي بشارت مي دهم که در ميان امت من مبعوث مي شود. آن گاه که در بين مردم اختلاف و لغزشها وجود دارد و زمين را از قسط و عدل پر مي کند زماني که از ظلم و جور پر شده باشد. حسن بن محبوب در کتاب مشيخه که از جمله تاليفات شيعه است، اخبار مربوط به غيبت حضرت - عجل الله تعالي فرجه الشريف - را آورده است. [9] اين اثر بنا به روايت مرحوم طبرسي، متجاوز از صد سال پيش از غيبت کبري امام عصر - عليه السلام - نوشته شده است. همچنين عالم بزرگ طبرسي تصريح مي نمايد که محدثان معروف شيعه، در زمان حضرت امام باقر و امام صادق - عليهما السلام - اخبار غيبت حضرتش را در کتابهاي خود آورده اند. [10] توجه زياد به امر ظهور حضرت مهدي - عليه السلام - و اهميت آن، موجب شد که دانشمندان تشيع و تسنن، در مورد حضرت مهدي قائم و منتظر - عليه السلام - کتاب مستقلي بنويسند، و از خود به يادگار بگذارند. چنانکه در کتاب نويد امن و امان نام سي و دو تاليف ذکر شده است که درباره زندگي حضرت تحليل و بررسي کرده اند. کتابي ديگر به نام مهدي اهل بيت چهل و يک کتاب از نوشته هاي اهل تسنن را نام برده که به اين امر اشاره دارد. در اين کتاب همچنين به يک صد و ده تاليف ديگر از شيعيان اشاره شده است.



[ صفحه 35]



همچنين در کتاب مهدي منتظر اسامي چهارده کتاب ديگر آمده است. اشاره به اين امر ضرورت دارد که بعضي از اين کتب پيش از تولد امام عصر - عليه السلام - تدوين و تنظيم شده اند. مثلا رواجني که در تاريخ (250 ه ق) وفات يافته است از جمله علماي تسنني است که کتاب اخبار المهدي را قبل از تولد امام زمان - عليه السلام - نوشته است. [11] تعداد ديگري از صالحان و ياران با وفاي امامان - عليهم السلام - چون محمد بن الحسن بن جمهور و انماطي قبل از تولد و غيبت امام زمان - عليه السلام - درباره آن عدالت گستر و بر پا دارنده پرچم اسلام در جهان و غيبتش کتاب به يادگار گذاشته اند. [12] هم علماي شيعه به حتمي بودن اين حديثها تصريح کرده اند و هم دانشمندان اهل تسنن به تواتر در اين باره توافق نظر داشته اند. کتاب نويد امن و امان اسامي هفده نفر از بزرگان اهل سنت را ذکر مي کند، که در اين مورد احاديث و رواياتي جمع آوري کرده اند. از جمله آنان سجزي مولف کتاب مناقب الشافعي است که در سال (363) هجري قمري وفات يافته است. او مي گويد: احاديث و اخبار مربوط به حضرت مهدي - عليه السلام - که از رسول گرامي اسلام نقل شده است به حد تواتر به دست ما رسيده است. [13] .



[ صفحه 36]



مولف کتاب امام مهدي - عليه السلام - مي نويسد: اگر اخبار و روايات واصله از طريق شيعه و تسنن شمارش شوند مجموعا به بيش از شش هزار روايت درباره امام عصر - عليه السلام - بر مي خوريم. حتي درباره بسياري از مسايل بديهي اسلام که همه مسلمانان در آنها ترديدي ندارند و مورد پذيرششان است، تا اين حد و تعداد، روايت به نقل و نوشتن نيامده است. [14] بر همين اساس، مسلمانان از همان ابتداي تاريخ اسلام با وعده قيام و ظهور حضرت مهدي موعود آشنا بوده اند. بويژه پرورش يافتگان در دامن مکتب اهل بيت رسول خدا و شيعيان، بر اين حقيقت مسلم و نويدبخش عدل الهي، اعتقاد راس و پايدار و استوار داشته اند، و همواره در انتظار ميلاد و بعدها در انتظار ظهور آن بزرگوار بوده اند. در احاديث و اخباري که درباره حضرت مهدي - عليه السلام - نقل شده، به صراحت آمده است که آن بزرگوار از قبيله بني هاشم و اولاد فاطمه - عليها السلام - و سلاله امام حسين - عليه السلام - است. نام پدر آن گرامي حسن و نام خود آن حضرت همنام پيامبر - صلي الله عليه و آله - مي باشد. ميلاد او مخفيانه است و پنهاني زندگي خواهد کرد، و داراي دو غيبت است که يکي کوتاه و ديگري طولاني خواهد بود، و تا زماني که پروردگار عالم مصلحت بداند مخفي خواهد ماند، و سرانجام به امر خداوندگار جهان ظهور و قيام کند و با شمشير عدل خويش دين مبين و اسلام رسول خدا را در سراسر دنيا حکمفرما و



[ صفحه 37]



گسترده خواهد ساخت، و جهان هستي را پس از ظلم و جور و ستم فراگير از عدل و داد پر مي سازد، و زمينه را براي حکومت عدل اسلامي خويش فراهم مي دارد. در بيشتر روايات و اخبار، از خصوصيات شخصي و جسمي امام دوازدهم و ديگر ويژگيها که مربوط به آن حضرت است، سخنها نوشته شده و مطالب زيادي نقل گرديده است. اينک به ذکر چند روايت مي پردازيم.



[ صفحه 38]




پاورقي

[1] کتاب الامام المهدي، تأليف: علي محمد علي دخيل، صفحات 47 و 40. در کتاب «نويد امن و امان» در صفحه 191 اسامي 33 نفر نوشته شده است.

[2] کميت: از شاعران بزرگ صدر اسلام، در عصر حضرت امام باقر (ع) مي زيسته است که در سال 126 دار فاني را وداع گفته است.

[3] کتاب الغدير جلد دوم چاپ بيروت صفحات 203 و 201.

[4] الغدير، جلد دوم صفحه 360، فصول المهمه چاپ نجف صفحه 249.

[5] فصول المهمه صفحه 251.

[6] کتاب المهدي صفحه 113 و صفحات ديگر آن.

[7] کتاب اعلام الوري صفحه 443.

[8] اثبات الهداة، جلد هفتم صفحات 206 - 198، و مسند احمد بن حنبل جلد اول و دوم صفحات 99 - 84 و 37 - 27.

[9] اعلام الوري صفحه 444، و اثبات الهداة جلد هفتم صفحه 53.

[10] اعلام الوري صفحه 443.

[11] کتاب مهدي منتظر صفحه 21- فهرست شيخ طوسي چاپ دانشگاه مشهد صفحه 176.

[12] فهرست شيخ طوسي صفحات 301 - 284.

[13] کتاب المهدي المنتظر صفحه 85.

[14] کتاب «امام مهدي» صفحه 66.