بازگشت

طليعه


بعد از ذکر در زبور نوشتيم که بندگان شايسته ما وارث زمين خواهند شد. (سوره انبياء آيه 105) روزي از وراي قرون از ستيغ کوهي استواري يافته از صبر، بر اسب راهواري از عزم و اراده بر عرصه و ميدان عدل پاي مي نهي، و مي دانيم که شمشيرت در دست نيايشگر و آسمانيت براي فرونشاندن شعله خشم نامردان، مي خروشد، و براي هدايت و راهنمايي انسانها، قرآن، کلام خداي در دست تو مي درخشد و برق شمشير تو چون شهاب درخشاني، تيره ترين شب زمان و تاريخ بشريت را نور مي بخشد. اي مهدي و اي جاودانه تاريخ بشر! ظهور کن. تا شکوفه هاي بهارين فصول، لبخند به روي تو زنند. بيا! تا جامهاي خونرنگ آلاله ها - به ياد تو تبسم کنند، و قمريان خوش



[ صفحه 6]



الحان براي تو نغمه و آواز سر دهند و سبزه زاران به خاطر تو - دشتها را طراوت بخشند. اي پيام آور قرآن خدا! قامت بلند راستين تو، در اين دنياي هراس انگيز، قد ناراستيها را برافرازد. چرا که عمامه جدت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - بر سر تو و پيراهن رسول خدا بر تن تو و پاي افزار پيامبر الهي بر پاي تو است. و نيز قرآن، آن نازل الهي بر رسولش، در سينه تو خواهد بود. تو براي گسترش نظم و فرو ريختن جهل و بي خبري، شمشير علي - عليه السلام - را در دست داري، دعاي زهراي مرضيه و صبر و بردباري امام حسن - عليه السلام - و شجاعت بي نظير امام حسين - عليه السلام - و عبادت بي مانند سيد ساجدين حضرت زين العابدين - عليه السلام - و علم بي عديل امام باقر - عليه السلام - و صدق و صفاي امام صادق - عليه السلام - و فرونشاندن خشم آن امام کاظم - عليه السلام - و رضايت امام رضا - عليه السلام - و جود و بخشش امام جواد - عليه السلام - و هدايت و راهنمايي امام هادي - عليه السلام - و هيبت و شکوه امام حسن عسکري - عليه السلام - از آن توست. اي کسي که آيينه شفاف عبادت معصومين در پيشاني تو نمايان است. چرا که آنان در شب ستم ظالمان هر ايام، از بهار عدالت تو سخن راندند و نامت را پنهان داشتند و به ظهورت زبان کرامت و نويد



[ صفحه 7]



گشودند و از شمشير عدل تو فرياد روز قيامت بر کشيدند. اي مهدي! تو نمادي از آيينه تمام نماي نبوت و ولايت هستي و عدالت خواهي آنان در برق شمشير تو درخشان خواهد شد. ظهور تو چون آدم، بناي آدميت تازه اي را بنا خواهد کرد و هر سو بنگري تب تزوير و ريا بشکند و بميرد. تو با کوله بار قرنها و سالها رنج و ستم بر پشت، خداي را مي خواني، و چون حضرت ابراهيم - عليه السلام - نداي توحيد و وحدت سر خواهي داد، و بتهاي همه تاريخ را فرو مي پاشي. اي پناهگاه همه انسانهاي تاريخ! ظهورت چون موسي بر فرعونيان ستمگر خواهد بود و بر طغيان همه طاغيان مي تازد، و چون حضرت عيسي - عليه السلام - انسانيت مرده را زنده مي سازد. مانند حضرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - اين منجي عالم بشريت و آخرين رسول خدا، پيام فلاح و رستگاري جهانيان را ندا مي دهي. اي آيينه دار نجابت رسول خدا! قيامت، به فرمان خدا هماهنگ قيام توست و قيام جهان را بر مي انگيزد و ظهورت، - اي شکننده صف ستمگران! - مظهر ديانت است و دين را بر جهانيان و عدل را بر انسانها حکمفرما مي سازد. با تو مي گويم. اي که ميراثدار همه پيامبران خدايي! عصاي داد موسي - عليه السلام - را در مشت داري و نگين حضرت سليمان را در



[ صفحه 8]



انگشت. و بار غم ايوب بر پشت. اي که ديدگانت مثل حضرت نوح نبي در انتظار فرج نگران. و چونان حضرت يعقوب از فراق يوسفش اشک ريزان. اي صداي آزادگي و اي بلنداي قامت کرامت انسانيت! اي کرنشگر بارگاه خدا! و اي منتظران را منتظر! بندگان صالح خدا در جستجوي زورق نجات اند. اي مهدي موعود - عليه السلام - تشنه کامان عدالت خدا را درياب. بارالها! بر او درود فرست و دوريش را نزديک گردان و وعده اش را برسان و به عهدش وفا فرما. ان شاء الله



[ صفحه 9]