چند نمونه از روايات اهل تسنن
1 - رسول خدا - صلي الله عليه و آله و سلم - مي فرمايد: روز قيامت بر پا نگردد مگر آن که مردي از اهل بيت من، کارها را در دست داشته باشد که اسمش نام من است. [1] .
2- از پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله و سلم - نقل است که فرمودند: دنيا فاني نخواهد شد، تا اينکه مردي از اهل بيت من - که وي را مهدي گويند. - بر امت من حکومت کند. [2] .
3- حضرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - در زمينه حتمي بودن ظهور حضرت مهدي - عليه السلام - فرمود: اگر از روزگار جز يک روز باقي نماند، خداوند مردي را از خاندان من بر مي انگيزاند و او زمين را از عدل آکنده مي سازد، همان گونه که از ظلم و جور پر شده است. [3] .
4- رسول بزرگوار اسلام - صلي الله عليه و آله - فرمود:
[ صفحه 39]
همانا علي - عليه السلام - بعد از من امام امت است، و قائم منتظر از فرزندان او خواهد بود. وقتي که ظاهر شود زمين را از عدل و داد پر مي کند، آن چنان که از ظلم و جور پر شده باشد. سوگند به آن خدايي که مرا به حق مژده دهنده و بيم آور برانگيخت، قطعا کساني که در غيبت او ثابت قدم و استوار باقي بمانند، از اکسير هم ناب تر و خالص تراند. جابر يکي از ياران رسول خدا - برخاست و عرض کرد: اي پيامبر خدا! آيا براي فرزند شما قائم - عليه السلام - غيبتي هست؟ حضرت فرمود: آري اي جابر! سوگند به خداوندگارم که مومنان امتحان دهند و خالص شوند و کفار در اين راه هلاک گردند. اي جابر! اين امر از مصلحتهاي الهي و سري مي باشد و از رازهاي خداوند است که بر بندگانش پنهان داشته اند. تو از شک کردن در آن بپرهيز، چون ترديد در اين کار خداي بزرگ و عزيز، کفر محسوب مي شود. [4] .
5- ام سلمه مي گويد: پيامبر گرامي اسلام از مهدي موعود ياد مي کرد و مي فرمود: آري او حق است و از خانواده بني فاطمه - سلام الله عليها - خواهد بود. [5] .
6- سلمان فارسي - يار با وفاي رسول خدا - مي گويد: من روزي به خدمت پيامبر بزرگوار اسلام - صلي الله عليه و آله - رسيدم. حضرت، امام حسين - عليه السلام - را روي زانوي مبارک خود قرار
[ صفحه 40]
داده بود. چشمها و لبهايش را مي بوسيد و مي فرمود: تو امام و پسر امام و برادر امام هستي. تو حجت خدا، پسر حجت خدا و برادر حجت خدايي، و تو پدر نه حجت خدا هستي که نهمين ايشان قائم - عليه السلام - خواهد بود. [6] .
6- امام رضا - عليه السلام - فرمود: فرزند و خلف صالح حسن بن علي عسکري - عليه السلام -، صاحب الزمان خواهد بود که مهدي موعود - عليه السلام - است. [7] .
7- پيامبر بزرگوار اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - فرمود: شما را به مهدي مژده مي دهم، و او در امت (اهل بيت) من برانگيخته و مبعوث خواهد در حالي که بين آنها اختلاف و خطاها و لغزشهاست. آن گاه او زمين را از عدل و داد پر نمايد، همان طوري که از جور و ستم پر شده باشد. اهل آسمان و زمين از او (حضرت مهدي - عليه السلام -) راضي و شادمان و خوشحال مي شوند. [8] .
8- حضرت امام رضا - عليه السلام - فرمود: هر کسي که فاقد پارسايي و پرهيزکاري است دين ندارد. همانا کسي گرامي ترين شما در نزد خدا است که به تقوا، زينت يافته باشد. سپس فرمود: چهارمي فرد از فرزندان من، پسر بانويي از کنيزان است، که خداوند منان زمين را به وسيله او از هر ظلم و جور و ستمي پاک مي سازد، و اين فرزند همان است که مردم در تولدش ترديد مي کنند و او صاحب غيبت مي باشد.
[ صفحه 41]
وقتي خروج کند، زمين با نور خدا روشن مي گردد و ترازو در ميان مردم نصب مي شود. چنانکه هيچ کسي به ديگري ستم نمي ورزد.
9 - مولاي متقيان علي - عليه السلام - فرمود: خداوند گروهي را مي آورد که او را دوست دارند و پروردگار عالم هم آنان را دوست مي خواند، و کسي که در ميان آنها غريب و مستور است از طرف خداوند به حکومت مي رسد... زمين را از عدل و داد پر مي کند، بدون آن که از برايش مشکلي آيد. او در ايام کودکي از پدر و مادر خود دور مي گردد، و شهرهاي مسلمانان را فتح مي کند، در حالي که آنان امان مي خواهند. زمان براي او آماده مي شود و کلامش مورد توجه همه انسانهاست، و پير و جوان از فرمانش اطاعت خواهند کرد و زمين را از عدل و داد پر مي سازد، آن گاه که از ظلم و ستم و جور پر شده باشد. در اين فرصت است که امامت او در حد کمال قرار خواهد گرفت و خلافتش مستقر و پايدار مي گردد و خداوند کساني را که در قبرها هستند برانگيخته و بر پا مي دارد و آنان تغيير پيدا مي کنند در حالي که در قبرهاي خود هستند. زمين با حضور مهدي - عليه السلام - آباد و خرم مي شود و نهرها جاري مي گردد و فتنه ها و آشوب و غارتها از بين مي روند، و خبر و برکات در روي زمين افزوني مي يابد و به آنچه بعد از آن بايد بگويم نياز ندارم، از من بر دنياي آن روز درود و سلام باد. [9] .
[ صفحه 42]
پاورقي
[1] مسند احمد بن حنبل جلد اول صفحه 99.
[2] غيبت، شيخ طوسي صفحه 113.
[3] کتاب «امام مهدي» صفحه 66.
[4] کتاب ينابيع المودة، چاپ هشتم ، چاپخانه کاظميه صفحه 494.
[5] مستدرک علي الصحيحين جلد چهارم صفحه 575.
[6] کتاب ينابيع المودة صفحه 492.
[7] ينابيع المودة صفحه 491.
[8] مسند احمد بن حنبل جلد دوم صفحه 37.
[9] ينابيع المودة، چاپ کاظميه صفحه 467.