بازگشت

مهدويت در روايات


بايد ياد آور شد که روايات در اين موضوع بحدي گسترده است که مجلدات فراواني از کتب عامه و خاصه را در برگرفته است و نمي توان جز به اشاره از کنار آن گذشت و جز به قدر تشنگي چشيد، بر اين قصد تنها گذري داريم به روايات ائمه حديثي اهل تسنن و سپس چند حديثي از گنجينه احاديث شيعه و ابتدا:



[ صفحه 23]



روايات اهل تسنن:

1 - فرائد السمطين حمويني: قال (ص): من انکر خروج المهدي فقد کفر بما انزل علي محمد. هر کس خروج مهدي را انکار کند همانند آنست که به تمام آنچه بر محمد (ص) نازل شده کافر شده است. اين حديث در مجموعه هاي حديثي اهل تسنن به کرات نقل شده است. [1] .

2- صيحيح ابي داود جلد 4 ص 87: عن النبي (ص) قال: لو لم يبق من الدنيا الا يوم لطول الله ذلک اليوم حتي يبعث فيه رجلا مني [2] پيامبر: اگر حتي يک روز از عمر دنيا باقي نماند همان يک روز را خداوند طولاني مي کند تا اينکه مردي از خاندان من در آن برانگيخته شود. علاوه بر نقل فوق از صحيح ابي داود که از اکابر محدثين و دانشمندان اهل سنت است گروهي ديگر نيز اين حديث را در کتب



[ صفحه 24]



خويش آورده و تائيد نموده اند. [3] .

3- صحيح بخاري جلد 2 ص 178: قال رسول الله (ص) کيف انتم اذا نزل ابن مريم فيکم و امامکم منکم. پيامبر: چگونه خواهيد بود ما زمانيکه عيسي بن مريم بين شما نزول کند و امامتان نيز بين شما باشد. (کنايه از نزول عيسي (ع) در رکاب حضرت مهدي). [4] .

4 - مسند احمد بن حنبا (به نقل از ينابيع الموده ص 433): عنه صلي الله عليه و سلم انه قال: لا تقوم الساعه حتي تملاء الارض ظلما و عدوانا ثم يخرج من عترتي من يملاءها قسطا و عدلا [5] .

پيامبر: قيامت بر پا نمي شود تا اينکه زمين از دشمني و ظلم پر شود که در اين هنگام فردي از سلاله من خروج مي کند و آن را از عدل و داد پر مي کند. شبيه همين حديث از احمد بن حنبل در جلد 3 ص 28 مسندا آمده است. [6] .



[ صفحه 25]



5- مسند احمد بن حنبل ج اول ص 84: قال رسول الله (ص) المهدي منا اهل البيت يصلحه الله فيه ليله پيامبر: مهدي از ما خاندان است و خداوند کار قيام او را يکشبه اصلاح مي کند. [7] .

براي اطلاع بيشتر از احاديث اهل تسنن در مورد حضرت مهدي (ع) به کتابهاي نوشته شده در اين موضوع رجوع کنيد. [8] .

روايات شيعه:

مجموعه هاي روائي شيعه در زمينه امام مهدي (ع) بسيار گسترده است مي توان به آنها رجوع نمود [9] اما اينک چند روايت بخاطر اشاره و در جهت تکميل روايات



[ صفحه 26]



اهل تسنن نقل مي کنيم:... - [10] قال رسول الله - ص -: الائمه بعدي اثنا عشر اولهم علي بن ابي طالب و آخرهم القائم، هم خلفائي و اوصيائي و اوليائي و حجج الله علي امتي بعدي المقر بهم مومن و المنکر لهم کافر. پيامبر: پيشوايان بعد از من دوازده نفرند، اولين آنها علي بن ابي طالب و آخرين آنها قائم (ع) است ايشان خلفا و اوصياء و اولياء من هستند و حجت هاي خدا بر امتم هستند بعد از من. هر کس ايشان را بپذيرد مومن است و هر کس ايشان را انکار کند، کافر است... [11] .

1. قال ابو عبد الله (ع): للقائم غيبتان احديهما قصيره و الاخري طويله، الغيبه الاولي لا يعلم بمکانه فيها الا خاصه شيعته و الاخري لا يعلم بمکانه الا خاصه مواليه. [12] .

امام صادق (ع): براي حضرت قائم (ع) دو غيبت است: يکي کوتاه و ديگري طولاني، در غيبت اول جز شيعيان مخصوص از جاي آن حضرت خبر ندارند و در غيبت ديگر جز خادمان و اهل بيت آن حضرت کسي از مکان او اطلاع ندارد.

3 - عن سعيد بن جبير قال: سمعت سيد العابدين علي بن الحسين عليهما السلام يقول: في القائم سنه من نوح (ع) و هي طول العمر (3)



[ صفحه 27]



سعيد بن جبير مي گويد از امام سجاد شنيدم که مي فرمود: در قائم (ع) نشانه اي از نوح است و آن طول عمر مي باشد.

4 - عن امير المومنني (ع) انه قال للحسين عليه السلام التاسع من ولدک يا حسين هو القائم بالحق، المظهر للدين، الباسط للعدل قال الحسين عليه السلام فقلت يا امير المومنين و ان ذلک لکائن و قال عليه السلام اي و الذي بعث محمدا (ص) بالنبوه و الصطفاه علي جميع البريه و لکن بعد غيبه، حيره و لا تثبت فيها علي دينه الا المخلصون المباشرون لروح اليقين الذين اخذ الله ميثاقهم بولايتنا و کتب في قلوبهم الايمان و ايدهم بروح منه. اميرالمومنين عليه السلام به حضرت سيدالشهداء فرمود نهمين فرزند تو اي حسين همان قائم حقيقي است که دين را آشکار و عدالت را گسترش مي دهد حضرت امام حسين عليه السلام سوال فرمود آيا اين موضوع حتمي است؟ فرمودند: آري سوگند به آنکه محمد (ص) را به نبوت مبعوث نمود و او را بر جميع بندگان برانگيخت حتمي است. اما ظهورش بعد از غيبتي است که غير از خالصان از مومنان و آنانکه روح يقيني در وجودشان شعله مي کشد، بر امر او ثابت قدم نمي مانند: آنانکه خداوند در باره ولايت ما از ايشان ميثاق گرفته و در قلبهايشان ايمان نوشته شده و به روحي از جانب او تاييد



[ صفحه 28]



مي شوند. [13] .

5- عن الحسين (ع) منا اثنا عشر مهديا اولهم امير - المومنين علي بن ابي طالب (ع) و آخرهم التاسع من ولدي و هو الامام القائم باذلحق يحيي الله به الارض بعد موتها و يظهر به دين الحق علي الدين کله و لو کره المشرکون له غيبه يرتد فيها اقوام و يثبت علي الدين فيها آخرون فيودون و يقال لهم متي هذا الوعد ان کنتم صادقين اما ان الصابر في غيبته علي الاذي و التکذيب بمنزله المجاهد بالسيف بين يدي رسول الله (ص) [14] حضرت سيدالشهدا امام حسين (ع): از ما دوازده هدايت شده (و امام) مي باشد، نخستين آنها اميرالمومنين علي بن ابي طالب و آخرينشان (که نهمين پشت از فرزندان من است) امام بحق حضرت قائم (ع) مي باشد که خداوند بوسيله او زمين را پس از مرگش زنده مي کند و تمامي حقيقت دين را بر جهان آشکار مي کند اگر چه مشرکان را خوش نيايد. بر او غيبتي است که گروههائي بواسطه (نبود ظاهري امام) از دين باز مي گردند و گروههائي ديگر ثابت قدم مي مانند ولي مورد آزار قرار مي گيرند، به آنها گفته مي شود، پس چه موقع آن وعده شما خواهد بود اگر راستگو



[ صفحه 29]



هستيد؟ اما (آگاه باشيد) صبر پيشگان در غيبت او که بر اذيت ها و تکذيب ها تحمل مي کنند بمنزله مجاهدين شمشير بدست و پيشگام در کنار پيامبر خدا هستند.

6 - عن عبد الله بن عطاء قال سالت ابا جعفر الباقر (ع) فقلت اذا قام القائم (ع) باي سيره يسير في الناس؟ فقال: يهدم ما قبله کما صنع رسول الله (ص) و يستانف الاسلام جديدا. [15] عبد الله بن عطاء مي گويد از امام باقر (ع) پرسيدم وقتي قائم (ع) قيام کند به چه شيوه و سيره اي در ميان مردم عمل مي کند؟ فرمود: همانگونه که پيامبر با (عادات جاهليت) عمل کرد او نيز آنچه (از گردار خلاف اسلام در جامعه باشد) قبل از او از بين مي برد و اسلام را نو مي گرداند (بحالت بي آلايش و مطهر اوليه باز مي گرداند). از جمع بندي همين معدود احاديث گذشته چهره روشن حضرت مهدي (ع) در قالب ترديد ناپذير اعتقاد اسلامي ترسيم گرديد که: فرزند امام عسکري (ع) است، دوازدهمين و آخرين پيشواي اسلام است، بصورت زمان غيبتي طولاني دارد و بضرورت اين غيبت داراي عمري طولاني است، نهمين فرزند امام حسين (ع) است، ويژگي اساسي قيام او - که هر مدعي کاذبي را رسوا مي کند - پاک کردن زمين از نجاست ظلم و فساد است و پر کردن آن از عدل و



[ صفحه 30]



داد و اسلام. منتظران او در غيبتش که شناساي واقعي او گشته اند و در ايمان خويش تزلزل پيدا نکرده اند از مقامي بزرگ در پيشگاه الهي بهره مندند: مقام مجاهدان والا مقام مبارز در پيشگاه رسول الله (ص). اعتراف کننده به او مومن، و مخالف و منکر او، کافر است. خواهد آمد، اگر چه تنها روزي از دنيا باقي مانده باشد و اين وعده خداست و وعده خدا تخلف ناپذير. عيسي بن مريم (ع) در قيام او از آسمان فرمود آمده، پشت سر او نماز خواهد گزارد و او را در امر سنگينش ياري خواهد داد. تمامي زمين از نيکي و داد آکنده خواهد گشت... حال که اين دور نماي مسلم و قطعي و اسلامي را از روايات اصيل فريقين در موضوع مهدويت و امام حجه بن الحسن العسکري (ع) بدست داديم، راه خويش را با پويش در عقايد اسلام در اين زمينه دنبال مي کنيم تا ببينيم شيوه سلف اسلامي ما در اين موضوع چه بوده است، آيا باورداشته اند يا مخالف بوده اند، و اگر موافق بوده اند، در چه سطحي و چه گستره اي و به چه نحو اين اعتقاد را بيان داشته اند و چه آثاري را به نگارش در آورده اند پس اين ما و اين اجماع نظر علما در زمينه مهدويت:


پاورقي

[1] مانند لسان الميزان جلد 5 ص 130 از حافظ ابن حجر عسقلاني و القول المختصر في علامات المهدي المنتظر، ص 56 از ابن حجر شافعي هيتمي (متوفي 973) و فرائد السمطين حمويني (متوفي 722) بنقل اعيان الشيعه جلد 4 قسمت سوم صفحه 351 چاپ قديم و 41 چاپ جديد، و احقاق الحق جلد 13 ص 213.

[2] از اعيان الشيعه جلد 4 قسمت سوم ص 28 چاپ جديد.

[3] همچون: صحيح تزمذي جلد 2 ص 270) که اين حديث را حس و صحيح شمرده است) و صواعق المحرقه ابن حجر، ص 97 و اسعاف الراغبين ص 147 و نور الابصار ص 229. بنق از کتاب ارزنده المهدي مرحوم آيه الله سيد صدرالدين صدر صفحه 14 و 15.

[4] بنقل از الامام الهدي علي دخيل، ص 64.

[5] المهدي مرحوم صدر، ص 16.

[6] الامام المهدي علي دخيل، ص 66.

[7] عين اين حديث را حافظ ابن ماجه قزويني در سنن المصطفي جلد 2 ص 519 بخاري در تاريخ الکبير جلد يک ص 317 و حافظ ابونعيم در حليه الاولياء جلد 3 ص 177، و هفده نفر ديگر از اعلام اهل تسنن نقل کرده اند. (به نقل از احقاق الحق ج 13، صفحه 123 - 119.

[8] مانند: المهدي مرحوم صدر - احقاق الحق، ج 13، - الامام المهدي دخيل - المهدي الموعود المنتظر عند علماء اهل السنه و الاماميه دو جلد نوشته نجم الدين عسکري - منتخب الاثر صافي گلپايگاني - کشف - الاستار حاجي نوري و...

[9] همچون کتاب کافي، کتاب الحجه، کمال الدين و تمام النعمه، غيبت نعماني، غيبت شيخ طوسي، من هو المهدي، الزام الناصب.

[10] کمال الدين، ج 1 ص 259.

[11] اصول کافي، 2 - مترجم - ص 140 و 141.

[12] کمال الدين، ص 524.

[13] بحارالانوار، ج 51 ص 110.

[14] اعيان الشيعه، جزء چهار قسمت سوم. ص 49 (چاپ جديد).

[15] غيبت نعماني، ص 233 و 232.