بازگشت

کنترل شديد


امام دهم و امام يازدهم عليهما السلام را نيز عسکري نامند. اين به خاطر آن است که طبق دستور متوکل، اين دو امام بزرگوار شيعه را به اين منطقه نظامي آوردند و در ميان عسکر يعني ارتش جا دادند تا از نزديک، مراقب آنها باشند و زندگيشان را کنترل کنند. ولي چرا زمامداران عباسي، از امام يازدهم عليه السلام که



[ صفحه 18]



هنوز در سن کودکي بود، اين همه وحشت داشتند؟! چرا او را به همراه پدر بزرگوارش به سامرا آوردند و در يک منطقه نظامي، تحت کنترل شديد قرار دادند؟ چون حکام عباسي، خبرهاي گوناگوني درباره فرزند امام حسن عسکري عليه السلام شنيده بودند و بوسيله افراد راستگو، از قول پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، مطالبي فهميده بودند که خلاصه آن چنين است:

1- پيامبر اکرم بارها فرموده اند: بعد از من دوازده نفر جانشين من هستند.

2- تمام اين دوازده نفر، از دودمان خودم، يعني از قريش هستند که نخستين آنها، حضرت علي بن ابي طالب عليه السلام است.

3- دوازدهمين جانشين من، فرزند حضرت عسکري عليه السلام است که همنام من مي باشد.

4- او نهمين فرزند امام حسين عليه السلام است که اسم ديگرش مهدي است.

5- حضرت مهدي عليه السلام روزي متولد مي شود. او همه دولتها و زمامداران ستمگر را نابود مي نمايد، بر سراسر جهان حکومت مي کند و عدالت و يکتاپرستي را جايگزين ظلم و بيدادگري مي سازد. زمامداران خونخوار عباسي، اين خبرها را شنيده بودند و مي دانستند حضرت مهدي عليه السلام هنوز بدنيا نيامده است. از اين رو تمام نيروهايشان را بکار انداختند و ماموران پنهان و آشکار



[ صفحه 19]



خود را گماشتند تا زندگي امام يازدهم عليه السلام را کنترل کنند و فرزندش را نابود سازند. فرمانروايان آن عصر، با همه قدرتشان تلاش مي کردند تا از ولادت حضرت مهدي عليه السلام جلوگيري کنند و نگذارند او بدنيا بيايد. به همين خاطر متوکل، در سال 232 هجري، امام دهم عليه السلام و فرزندش را به سامرا آورد تا وقتي پسر امام دهم، يعني حضرت عسکري عليه السلام بزرگ شد و خواست ازدواج کند، او را بکشد و نگذارد فرزندش مهدي عليه السلام متولد شود. سالها گذشت. پس از متوکل فرزندش منتصر در سال 247 هجري به حکومت رسيد. و ده سال بعد، پسر عمويش معتصم بر مسند قدرت و رياست نشست. او در سال 252 هجري از حکومت استعفا داد و پسر عمويش معتز را زمامدار مردم ساخت. در طول اين سالها، حضرت هادي و امام عسکري همچنان تحت مراقبت طاغوتيان قرار داشتند و در شهر سامرا در آن شرايط پر خفقان و دشوار، زندگي مي کردند.