بازگشت

شب خاطره


عصر سه شنبه بود. نزديک غروب، طبق عادت هر هفته، پياده براه افتادم. زمستان بود، ابرهاي زيادي آسمان را پوشانده و باران ملايمي مي باريد، با آنکه هنوز خورشيد غروب نکرده بود، هوا تاريک شده بود. ابرهاي تيره نمي گذاشتند نور آفتاب بر زمينيان بتابد. من با اطمينان به اينکه امشب هم مثل هر هفته، مردم به مسجد سهله خواهند آمد، حرکت کردم. داستان تشرف به من مسجد سهله از آنجا شروع شد که مکرر از مردم بيدار دل و اهل معرفت شنيده بودم: هر کس چهل شب چهارشنبه، پي در پي، به نيت ديدار امام منتظر عليه السلام، به آن مکان مقدس مشرف شود و اعمال آن را انجام دهد به زيارت حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه موفق مي گردد. و اين مطلب، بارها تجربه شده است.