بازگشت

انتظار قلبي کامل


و اما انتظار قلبي کامل، پس به اين حاصل مي شود که شخص مومن در هيچ حالي از حالات و هيچ وقتي از اوقات و هيچ مکاني از مکانها از ياد امامش و انتظار قدوم



[ صفحه 30]



مبارکش خالي و فارغ نباشد، بلکه اگر در مجالس و محافل مردم هم حاضر مي شود و با اهل عالم گفتگو مي کند، قلبش پيش امام عليه السلام باشد، و به انتظار او و خيال او و شوق وصال او باشد. مثل شخصي که اولادش منحصر باشد بيک نفر، و آن يک نفر هم به جميع کمالات آراسته باشد، و وجودش انواع و اقسام فوائد و منافع از براي اين شخص داشته باشد، و به سفري رفته باشد و اين پدر از جا و منزل او خبر نداشته باشد، تصور کن، آيا يک ساعت از خيال او بيرون مي رود، يا آنکه از جستجوي او تغافل مي کند؟ حاشا و کلا، بلکه شب و روز، بلکه در تمام ساعات و حالات و حرکات و سکنات، محبوب او پيش نظر او ممثل است، چنانچه شاعر گفته: اي غايب از دوديده چنان در دل مني کز لب گشودنت به من آواز مي رسد و چون مومن محبتش به امام زمان به اين درجه رسيد ايمانش کامل مي شود، چنانچه در حديث نبوي در دار السلام و غيره مروي است که فرمودند: مومن ايمانش کامل نمي شود مگر وقتي که من در نزد او از خودش عزيزتر باشم، و اولاد من در نزد او از اولاد خودش عزيزتر باشد، و اهل من نزد او عزيزتر از اهل خودش باشند، و امور متعلقه به من نزد او اهم از امور متعلقه به خود او باشد. و همين که انتظار قلبي به اين درجه از کمال رسيد، آثار ظاهريه او هم به درجه کمال مي رسد.



[ صفحه 31]