بازگشت

معناي انتظار


در بيان معني انتظار و مقدار واجب از آن به نحو اختصار. بدان که: اصل انتظار امري است قلبي که ظاهر و منبعث مي شود از آن امور بدنيه بسيار، که متفاوت است به حسب تفاوت درجات انتظار. اما قدر واجب از انتظار قلبي از براي ظهور آن بزرگوار، بر حسب آنچه ظاهر مي شود از اخبار، اين است که مومن بايد يقين داشته باشد به اينکه حضرت قائم عليه السلام، که امام دوازدهم است و فرزند صلبي بلا واسطه حضرت امام حسن عسکري است، از روزي که متولد شده تا کنون زنده است، و به همين بدن عنصري باقي است، و در همين عالم است و نمرده است و نخواهد مرد تا اينکه ظاهر شود به همين بدن، و در همين عالم سلطنت کند، و عالم را پر از عدل نمايد و دين اسلام را در تمام عالم رواج دهد، و ظهور را و وقت معيني ندارد که خلايق بدانند، بلکه احتمال دارد در همين سال واقع شود، و احتمال دارد سالهاي بسيار ديگر تاخير بيفتد. و بايد مومن در هيچ حالي از حالها و هيچ سالي از سالها



[ صفحه 28]



نااميد نباشد از وقوع ظهور آن جناب، بلکه بايد هميشه اوقات و تمامي سنوات اميدوار به ظهور موفور السرور آن بزرگوار باشد. پس اينکه بعضي از نادانها به حسب خيالات و حدسيات مي گويند حالاها امام ظاهر نمي شود، يا تا صد سال ديگر هم مثلا ظاهر نمي شود، خطاء و اشتباه است و خلاف دستور العمل منقول از ائمه اطهار است، بلکه در اخبار متعدده تصريح فرموده اند که ظهور آن حضرت بغته واقع مي شود، و علامات حتميه ظهور مثل خروج سفياني و صيحه آسماني و قتل نفس زکيه همه در يک سال نزديک بهم واقع مي شود، چنانچه مشروحا در مکيال المکارم ذکر نموده ام با شواهد ديگر، پس ممکن است که در همين سال ظهور واقع شود، و ممکن است که سالهاي بسيار ديگر هم تاخير بيفتد، و مومن نبايد هيچ وقت نااميد باشد. و همچنين جزم و حکم به اينکه تا فلان وقت يا فلان سال ظهور واقع مي شود، آن هم خطاء و اشتباه است، بلکه در روايات متعدده معتبره امر فرموده اند که هر کس تعيين وقت نمايد از براي ظهور حضرت قائم عليه السلام او را تکذيب نمائيد، زيرا که علم به آن مخصوص به خداوند عالميان جل شانه است.