بازگشت

واجب بودن انتظار


در بيان واجب بودن انتظار ظهور حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه و شرط بودن او در قبول اعمال. در اصول کافي از اسمعيل جعفي روايت است که گفت: شخصي وارد شد بر حضرت امام محمد باقر عليه السلام و با او صحيفه اي بود، حضرت به او فرمودند: اين صحيفه مخاصم است که سئوال نمود از آن ديني که بواسطه آن اعمال انسان به درجه قبول مي رسد؟ عرض کرد: بلي، خدا شما را رحمت کند، مراد من همين است. حضرت فرمود: آن ديني که بسبب آن اعمال قبول مي شود اين اين است: شهادت به يگانگي خدا و اينکه شريک ندارد، و شهادت به رسالت خاتم انبياء محمد صلي الله عليه و آله، و اقرار به حقيت تمام آنچه خبر داده از جانب حضرت حق تعالي، و دوستي با ما اهل بيت، و بيزاري از دشمنان ما، و فرمان بردار بودن از براي امر ما، و پرهيزگاري از گناهان، و تواضع



[ صفحه 25]



و انتظار داشتن از براي ظهور قائم ما، بدرستي که از براي ما دولتي است که هر وقت خدا بخواهد آن را ظاهر مي گرداند. و در غيبت شيخ نعماني از ابي بصير روايت است که: روزي حضرت صادق عليه السلام فرمودند: مي خواهيد شما ها را خبر بدهم به آن چيزي که حق تعالي با نبودن آن هيچ عملي را از بندگان قبول نمي فرمايد. گفتم: بلي. فرمود: آن شهادت به يگانگي خدا است، و آن که حضرت محمد صلي الله عليه و آله بنده او و پيغمبر اوست، اقرار به آنچه خدا امر فرموده به آن، و دوستي از براي ما، و بيزاري از دشمنان ما (يعني دشمنان ائمه)، و فرمان بردار بودن از براي ائمه اطهار عليهم السلام، و پرهيزگاري از گناهان، و کوشش نمودن در اطاعت خدا (يعني در اداي واجبات شرعيه). و يقين داشته (يعني در امر اصول دين و حقيقت امر ائمه طاهرين)، و انتظار داشتن از براي ظهور حضرت قائم عليه السلام. آن گاه فرمودند که: از براي ما دولتي هست که ظاهر مي گرداند آن را حق تعالي هر وقت که بخواهد. و در کمال الدين از حضرت عبدالعظيم روايت است که فرمود: وارد شدم به محضر سيد خود حضرت امام محمد تقي عليه السلام، و قصد داشتم که سئوال نمايم از آن جناب از قائم که همان است مهدي يا غير اوست. پس حضرت پيش از



[ صفحه 26]



سئوال کردن من به اعجاز فرمودند: اي ابا القاسم، بدرستي که قائم از ما همان مهدي است، که واجب است انتظار او را داشتن در زمان غائب بودن او، و واجب است اطاعت و پيروي او در زمان ظهور او، و او سومي از اولاد من است. و شيخ صدوق در کمال الدين به سند صحيح از حضرت صادق عليه السلام روايت فرموده که فرمود: نزديک ترين حالات بندگان خدا به خدا، که در آن حال از آنها خشنودتر از هر زماني است، آن وقتي است که امام آنها غائب و از نظر آنها پنهان مي باشد و مکان او را نمي دانند، و با وجود اين يقين دارند که حجت الهيه موجود است. پس در آن زمان بايد هر صبح و شام منتظر فرج باشند. مولف گويد: هر صبح و شام کنايه است از استمرار رو دوام يعني در هيچ حالي و در هيچ وقتي و در هيچ ماه و سالي نبايد مايوس از ظهور امام عليه السلام باشد، بلکه هر چه غيبت آن حضرت طولاني تر مي شود بايد اميدشان بوجود مبارک او محکم تر و ثابت تر بشود، زيرا که خود اين طول غيبت از امور غيبه ئي است که ائمه ما عليهم السلام پيش از وقوع آن خبر داده اند.



هر دم در انتظار تو عمرم گذر کند

آن دگر اميد مرا بيشتر کند



نوعي اثر نموده به قلبم جدائيت

کاندر رگي ضعيف اثر نيشتر کند





[ صفحه 27]