بازگشت

منافع دنيوي دعا


در بيان فوائد و منافع دنيويه که حاصل مي شود به دعاء نمودن از براي آن حضرت، و طلب فرج و ظهور را و عليه السلام. و در اينجا به ذکر ده فائده اکتفا مي کنم: اول: آن که موجب طول عمر مي شود. زيرا که دعاي به آن حضرت صله رحم پيغمبر صلي الله عليه و آله است. و در تفسير امام حسن عسکري عليه السلام ذکر فرموده که: صله رحم پيغمبر صلي الله عليه و آله افضل و واجبتر است از صله رحم خود شخص. بنابر اين فوائدي که مترتب مي شود بر صله رحم خود شخص به طريق اولي و نحو اکمل مترتب مي شود به صله نمودن رحم پيغمبر صلي الله عليه و آله و از جمله آنها است طول عمر. در کافي از حضرت امام محمد باقر عليه السلام مروي است که فرمود: صله رحم کردن اعمال را پاکيزه مي کند و بلاء را دفع مي کند و باعث آساني حساب قيامت مي شود و عمر را دراز مي کند. به اين تقريب مي توان گفت که هر نوع خدمتي به امام



[ صفحه 55]



زمان عليه السلام بکند، باعث رسيدن به اين فوائد هست. و بخصوص در ثواب دعاي دوم که مذکور مي شود روايت شده که موجب طول عمر مي شود. فائده دوم: دفع بلاها و وسعت روزي است. در اصول کافي به سند صحيح از حضرت صادق عليه السلام روايت است که فرمود: دعاء نمودن شخص از براي برادر ديني خود در غياب او روزي را زياد مي کند و دفع مي کند مکروه را. حقير گويد: مسلم است که هر چند آن مومن افضل باشد، حصول اين فائده به دعاي در غياب او اکمل خواهد بود. پس دعاي از براي حضرت صاحب الزمان عليه السلام که اصل ايمان و معدن ايمان است، در زمان غائب بودن آن جناب، بيش از دعاي براي هر مومني سبب رسيدن به اين فائده عظيمه خواهد بود. فائده سوم: آن که مواظبت نمودن مومن به دعاي به جهت آن جناب، سبب مستجاب شدن ساير دعاهائي است که مومن در حق خودش يا ديگران مي کند. و ده وجه براي اين مطلب در کتاب مکيال المکارم ذکر نموده ام. پس مومن سزاوار است که در همه دعاهايش، ابتداء کند به دعاي براي آن حضرت عجل الله تعالي فرجه و ظهوره. فائده چهارم: شرفياب شدن به ملاقات آن جناب در بيداري يا خواب. چنانچه در خصوص دعاي دوم، و بعض دعاهاي ديگر، روايت شده است. و در بحار و غيره از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که: هر کس بعد از نماز صبح و ظهر بگويد: اللهم صل علي



[ صفحه 56]



محمد و آل محمد و عجل فرجهم نميرد تا به فيض ملاقات حضرت قائم عليه السلام مشرف شود. ظاهر اين است که مقصود مداومت بر اين عمل است، که مشتمل است بر دعاء و صلوات بر محمد و آل محمد، و مسئلت تعجيل در فرج آنها که به ظهور حضرت قائم عليه السلام حاصل مي شود. فائده پنجم: زياد شدن نعمتهاي الهيه، زيرا که شکر نعمت، به نص آيه قرآن، سبب زياد شدن آن مي شود. چون وجود مبارک آن حضرت اعظم نعمتهاي الهيه است، علاوه بر اين واسطه در تمام نعمتهاي ظاهريه و باطنيه است. چنانچه در اخبار متواتره ذکر شده و در بحار و غيره از حضرت امام زين العابدين عليه السلام روايت شده که، به ابي حمزه ثمالي فرمودند: اي ابا حمزه مبادا در ساعت بين الطلوعين خواب باشي که در آن ساعت حق تعالي تقسيم مي فرمايد ارزاق بندگان را و بدست ما جاري مي گرداند آنها را. پس شکرگزاري آن وجود مبارک لازم است و سبب زيادتي نعمت است و دعاي به آن جناب نوعي از شکرگزاري ايشان است. در کمال الدين و غيره از محمد بن زياد ازدي روايت شده که گفت: پرسيدم از حضرت امام موسي کاظم عليه السلام از تفسير آيه شريفه و اسبغ عليکم نعمه ظاهره و باطنه فرمودند: نعمت ظاهره امام ظاهر است و نعمت باطنه امام غائب است.



[ صفحه 57]



گفتم: آيا مي باشد از امامان کسي که غائب شود؟ فرمود: بلي غائب مي شود از چشمهاي مردم شخص او و غائب نمي شود از دلهاي مومنين ياد او. و او دوازدهمي ماها است که آسان مي کند حق تعالي برايش هر مشکلي را. و هموار مي کند برايش هر ناهمواري را. و ظاهر مي فرمايد برايش گنجهاي زمين را. و نزديک مي کند براي او هر دوري را و فاني مي کند به او هر سرکشي کننده ستمکاري را. و هلاک مي کند به دست او هر شيطان نابکاري را. آن پسر سيده کنيزکان است، که مخفي مي شود بر مردم ولادت او. و حلال نيست براي آنها تصريح نمودن به اسم او تا آن زمان که حق تعالي او را ظاهر گرداند. پس پر کند زمين را از عدل و داد هم چنانکه پر شده باشد از ظلم و ستم. فائده ششم: آن که دعاي براي آن جناب، سبب ياري خدا، و غلبه شخص دعاء کننده مي شود بر اعداء. زيرا که دعاي به آن حضرت ياري اوست و ياري او ياري خدا است. و حق تعالي در قرآن مجيد وعده فرموده است که ياري کند هر کسي که ياري نمايد او را، در چند موضع. يکي و لينصرن الله من ينصره ديگر ان تنصروا الله ينصرکم. فائده هفتم: برگشتن بدنيا در زمان ظهور آن جناب چنانچه در حديقه الشيعه، از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است. و در فضيلت دعاي عهد نامه، بخصوص در کتب متعدده، مانند بحار و غيره روايت شده است. فائده هشتم: آن که دعاي به تعجيل فرج، و ظهور آن



[ صفحه 58]



حضرت، باعث ثبوت ايمان، و نجات از مهالک و فتن آخر الزمان است. و دليل بر اين مطلب، حديثي است که شيخ صدوق (ره) در کمال الدين روايت فرموده از احمد بن اسحق قمي (ره) گفت: وارد شدم بر امام حسن عسکري عليه السلام و مي خواستم بپرسم از آن جناب از امام و خلف بعد از او. آن جناب پيش از سئوال من فرمود: اي احمد بن اسحق، بدرستي که خداوند خالي نگذارده زمين را از زمان خلقت آدم تا کنون. و خالي نمي گذارد تا قيامت از کسي که حجت باشد بر خلق، که به او دفع بلاء مي کند از اهل زمين. و به برکت او باران مي بارد، و برکات زمين را بيرون مي آورد. احمد گفت: من گفتم، يابن رسول الله (ص)، پس کيست امام و جانشين شما بعد از شما. حضرت به تعجيل داخل خانه شدند و بيرون آمدند در حالتي که بر دوش آن حضرت، پسري بود به سن سه ساله، که رويش مثل ماه شب چهارده بود، پس فرمود: اي احمد بن اسحق، اگر نبود به جهت کرامت تو نزد خدا و حجتهاي او، من اين پسرم را به تو نشان نمي دادم. اوست همنام و هم کنيه پيغمبر صلي الله عليه و آله که زمين را پر از عدل و داد مي کند، چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد. اي احمد بن اسحق مثل او در اين امت: مثل خضر و ذوالقرنين است به خدا قسم البته غائب خواهد شد غائب شدني، که نجات نمي يابد از هلاکت در زمان غيبت او مگر کسي که خدا او را ثابت کند، بر قول به امامت او، و توفيق دهد به او که دعا کند به تعجيل فرج و ظهور او.



[ صفحه 59]



احمد گفت: گفتم اي مولاي من علامتي به من بنما که دلم مطمئن شود. ناگاه آن پسر به زبان عربي فصيح نطق کرد. و فرمود: منم بقيه الله در زمين. و انتقام کشنده از دشمنان خدا. پس طلب نکن اثري بعد از عين اي احمد بن اسحق. فائده نهم: دفع شدن بلاها و عقوبتها، از کساني که مستوجب آنند به برکت دعا کنندگان از براي ظهور امام زمان عليه السلام. زيرا که در فائده سابقه دانستي که اين امر شريف، سبب ثبوت بر ايمان بلکه علامت آن، و باعث نجات از فتن آخر الزمان است. و از حصول اين فائده، حاصل مي شود فائده ديگر. که آن محفوظ بودن ديگران، از بلاها و عقوبات ناگهان است، به برکت وجود دعا کنندگان براي اين مطلب. چنانچه در بحار از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که فرمود: مي آيد بر مردم زماني که غائب مي شود امام آنها، خوشا به حال کساني که ثابت هستند بر امر ما، در آن زمان. به درستي که کمتر چيزي که از براي آنها از ثواب هست اين است که حق تعالي آنها را ندا مي فرمايد: که اي بندگان من، ايمان آورديد به سر من، و تصديق نموديد حجت غائب مرا. پس مژده باد شما را به نيکوئي ثواب از من. پس شمائيد بندگان من و کنيزان من. به راستي از شماها قبول مي فرمايم اعمال خوب را، و از شماها عفو مي کنم اعمال زشت شما را، و شما را مي آمرزم، و به برکت شماها



[ صفحه 60]



باران بر بندگانم مي بارم، و به برکت شماها دفع بلا از ايشان مي کنم. و اگر شماها نبوديد، همانا عذاب خود را بر ايشان نازل مي فرمودم. فائده دهم: آن که اميد هست به برکت دعا کردن و تضرع نمودن مومنين در سئوال تعجيل فرج و ظهور آن حضرت، اين امر عظيم زودتر واقع گردد، و شاهد بر اين مطلب حديثي است که در بحار از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که: حق تعالي وحي فرمود به حضرت ابراهيم عليه السلام که پسري به او عطا مي فرمايد. چون خبر به ساره داد گفت: چگونه از من فرزند متولد مي شود با وجود آن که پير زن شده ام و زمان آبستن شدنم گذشته است؟ پس خداي عز و جل به ابراهيم وحي فرمود که به همين زودي فرزندي براي تو از ساره متولد خواهد شد و بپاداش اين که وحي ما را از روي تعجب رد کرد فرزندان او چهارصد سال به دست دشمنان گرفتار و معذب خواهند شد. و آن زماني بود که بني اسرائيل مبتلاي به فرعونيان بودند، پس چون طول کشيد زمان ابتلاي آنها در ميان فرعونيان، به زاري در آمدند و چهل روز گريه کردند و بسوي خدا توجه کردند و طلب فرج نمودند، حق تعالي به موسي و و هرون وحي فرستاد که آنها را از عذاب فرعونيان خلاص خواهد فرمود، با وجود آن که هنوز يکصد و هفتاد سال از آن چهارصد سال باقي مانده بود. آن گاه حضرت صادق عليه السلام فرمودند: شماها هم اگر اين چنين رفتار مي کرديد يعني اتفاق



[ صفحه 61]



مي نموديد در گريه و زاري کردن، و طلب فرج ما را از خدا نمودن، البته حق تعالي فرج ما را ظاهر مي فرمود. اما چون شماها مانند آنها نمي کنيد، اين امر به منتهائي که بايد خواهد رسيد.



[ صفحه 62]