بازگشت

و لين قلبي لولي امرک


و لين قلبي لولي امرک.



[ صفحه 23]



ترجمه: و دلم را براي ولي امرت نرم و مهربان گردان.

شرح

شايد مقصود اين باشد که دلم را پذيراي امام زمان - عليه الصلاه و السلام - قرار ده. يعني ايمان به امام زمان - عليه السلام - را در باطنم به وجود بياور، و بعيد نيست در کلمه لين نکته اي نهفته باشد و آن اينکه ايمان به وجود امام - عليه السلام - همراه با اشتياق و مهر و محبت درخواست مي گردد، و گر نه يک ايمان خشک و فاقد آثار در بعضي از دلها پيدا مي شود. و لب کلام اين است که امام زمان شناسي و ايمان به آن حضرت عقل خاصي مي خواهد و نوعي عنايت است. به يک حديث عجيب و پر اسرار توجه کنيم: ابوخالد کابلي در ضمن يک حديث مفصل از حضرت سيد الساجدين علي بن الحسين - صلوات الله عليهما - نکته مهمي در وصف منتظران امام زمان - صلوات الله عليه و علي آبائه الطاهرين - نقل مي کند: يا ابا خالد ان اهل زمان غيبته القائلين بامامته و المنتظرين لظهوره، افضل من اهل کل زمان، لان الله تبارک و تعالي اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفه ما صارت به الغيبه عندهم بمنزله المشاهده، و جعلهم في ذلک الزمان بمنزله المجاهدين بين يدي رسول الله صلي الله عليه و آله، بالسيف اولئک المخلصون حقا و شيعتنا صدقا، و الدعاه الي دين الله عز و جل سرا و جهرا). [1] .



[ صفحه 24]



ترجمه: اي اباخالد، به راستي اهل زمان غيبت امام دوازدهم که قائل به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از اهل هر زماني با فضيلت ترند، زيرا خداوند تبارک و تعالي نوعي عقل و فهم و معرفت به آنان عطا فرموده که به وسيله آن عقل و فهم خاص، غيبت نزد آنان به منزله مشاهده و رويت گرديده است. و خداوند آنان را در آن زمان همانند مردمي که در رکاب رسول خدا - صلي الله عليه و آله - شمشير مي زدند قرار داده، آنان به حق مخلصانند و به راستي شيعيان ما هستند. و آنها هستند که مردم را نهاني و آشکارا به سوي دين خدا مي خوانند. در مضامين حديث دقت کنيم: (من) در جمله اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفه براي تبعيض است، و نمي توان غير از تبعيض معناي ديگري براي آن قائل شد. اگر امام - عليه السلام - مي فرمود: اعطاهم العقول و الافهام فصارت الغيبه بها عندهم بمنزله المشاهده يعني خداوند به آنان عقل ها و فهم ها ارزاني داشته پس به وسيله آن عقل ها و فهم ها غيبت نزد آنان مانند رويت شده، اگر تعبير چنين مي بود چه استفاده اي از آن مي شد؟ و با تعبير حقيقي امام که نقل کرديم چه فرقي داشت؟ آيا جز اين است که تعبير فرضي، مطلق عقل و فهم را وسيله امام زمان شناسي مي داند؟ پس در اين صورت همه نفوس جهان (جز مشتي مستضعف، يا ناتوان هاي ذهني و فکري) بايد امام زمان شناس باشند، در صورتي که نه تنها همه نفوس جهان امام زمان شناس نيستند بلکه همه



[ صفحه 25]



مسلمان ها هم آن حضرت را نمي شناسند. بالاتر از اين، حتي بعضي از علماء و اهل تتبع هم معرفتي به آن حضرت - آن گونه که شايد و بايد - ندارند، پس هر عقل و فهمي وسيله امام زمان شناسي نيست. بر مي گرديم به تعبير حقيقي امام - عليه السلام - و از آن (من تبعيض) يک دريا سود مي بريم، و همان گونه که گفتيم، مي فهميم که عقل امام زمان شناسي عقل خاصي است، و امام زمان شناسي عنايت الهي است، واي بسا در اينجا اسراري باشد که از عهده اين اوراق خارج است. و الله يقول الحق و هو يهدي السبيل.


پاورقي

[1] کمال الدين ط آخوندي. 320:1.