سند دعا
دعا از دو طريق از نائب اول مولاي عالم. امام زمان - صلوات الله عليه و علي آبائه الطاهرين - شيخ ابوعمرو عثمان بن سعيد عمروي - قدس الله روحه - روايت شده، اين مرد بزرگ، خدمت حضرت امام علي النقي و حضرت امام حسن عسکري - صلوات الله عليهما - را نيز درک کرده. عثمان بن سعيد نزد آن دو امام عزيز بسيار مقرب بوده است، در عظمت وي همان بس که سه امام معصوم او را از مقربان و محرمان راز خود قرار داده اند.
طريق اول:
شيخ الطائفه، شيخ طوسي - رضوان الله تعالي عليه - در کتاب مصباح المتهجد (طبع سنگي صفحه 289) دعا را از جماعتي از رواه حديث روايت
[ صفحه 9]
کرده، و آنان از ابومحمد هارون بن موسي التلعکبري [1] ، و او از شيخ ابوعلي محمد بن همام [2] ، و او از شيخ ابوعمر و عثمان بن سعيد عمروي - قدس الله روحه. شيخ محمد بن همان مي گويد: شيخ عثمان بن سعيد اين دعا را بر من املاء فرمود و امر کرد مرا به خواندن آن. عبارت شيخ طوسي چنين است: اخبرنا جماعه عن ابي محمد هارون بن موسي التلعکبري ان ابا علي محمد بن همام اخبره بهذا الدعاء و ذکر ان الشيخ ابا عمرو العمري - قدس الله روحه - املاه عليه و امره ان يدعو به، و هو الدعاء في غيبه القائم من آل محمد - عليه و عليهم السلام -.
طريق دوم:
جمال السالکين، سيد بن طاوس - نور الله ضريحه - در کتاب جمال الاسبوع پس از آنکه دعا را از طريق شيخ طوسي با همان اسناد روايت کرده، با اسناد ديگري هم نقل نموده و آن چنين است: سيد روايت مي کند از کساني که
[ صفحه 10]
روايت مي کنند از ابوالعباس احمد بن [3] علي بن محمد بن العباس بن نوح، و او روايت مي کند از شيخ اجل، شيخ صدوق - قدس الله روحه - و او روايت مي کند از ابومحمد حسن [4] بن احمد المکتب، و او روايت مي کند از ابوعلي محمد بن همام، و او روايت مي کند از شيخ اجل، عثمان سعيد عمروي - رضوان الله تعالي عليه. پايان مقدمه
[ صفحه 11]
پاورقي
[1] ابومحمد هارون بن موسي التلعکبري الشيباني از بزرگان و دانشمندان و رواه اماميه است، عظمت و عدالت او متفق عليه علماء است، وي به سال 385 ه. ق وفات يافته است.
[2] شيخ اجل اقدم، ابوعلي محمد بن همام اسکافي بغدادي از بزرگان و مبرزين شيعه است. تاليف عظيم القدري دارد به نام الانوار في تاريخ الائمه الاطهار، (اين فقير اثر ناچيزي دارد به نام عنوان الدرايه درباره اين کتاب تحقيقي کرده است. (محمد بن همام به سال 336 ه. ق وفات يافته است.
[3] به نظر قاصر مي رسد که اين بزرگوار همان باشد که نجاشي درباره او گفته: احمد بن نوح بن علي بن العباس بن نوح السيرافي نزيل البصره، کان ثقه في حديثه متقنا لما يرويه، فقيها بصيرا بالحديث و الروايه، و هو استاذنا و شيخنا، و من استفدنا منه، و له کتب کثيره اعرف منها: کتاب المصابيح في ذکر من روي عن الائمه عليهم السلام لکل امام، کتاب القاضي بين الحديثين المختلفين... اين مرد بزرگ در کتب رجال به عنوان: احمد بن نوح بن علي، احمد بن محمد بن نوح و احمد بن عباس بن نوح، ياد شده و ظاهرا همه اين عناوين مربوط به يک شخص است و او همان است که در اول اسناد سيد بن طاوس ذکر شد.
[4] از مشايخ رئيس المحدثين، شيخ صدوق است.