بازگشت

سازندگي انتظار و اميدواري


در حقيقت، زمان غيبت عبارت است از: دوراني که بايد قوه ها و استعدادهاي مردم به تدريج به مرحله فعليت (مرحله بهره برداري) برسد و قابليت براي بهره گيري از يک رهبر الهي را دارا شوند. ممکن است در شرايطي - که مي توانند توسط تبليغات و تعليمات و راهنمايي هاي صحيح به وجود بيايند - استعدادها و قابليت ها، زودتر پرورش يابند و شرايط ظهور و انقلاب مهدي عليه السلام، فراهم گردد. و ممکن است در اثر تخديرهاي فکري و آلودگي ها و سرگرمي ها به زرق و برق دنيا و دور افتادن از درک لذت عدالت و حق و نيزب برخورد با موانع، استعدادها و قابليت ها خفته بماند و ديرتر بيدار شود. به همين ميزان، زمان ظهور رهبر زود يا دير خواهد شد. پس روشن است که تا ما عوض نشويم و قابليت و زمينه ظهور آن حضرت را فراهم نکنيم، ظهور امکان ندارد. تا وقتي بشريت قابليت نيابد، و لا اقل يک جمعيت ده هزار نفري براستي خواهان گسترش عدل و داد نباشند، و روح حق پذيري يافت نشود، چنين انقلابي نخواهد شد. در تحولات اجتماعي يک شرط اساسي کلي و طبيعي مطرح است که قرآن به آن گويا است: خداوند هرگز وضع ملتي را تغيير نمي دهد، مگر آنکه آنها خود را تغيير دهند (رعد / 11). و به همين جهت است که در بعضي روايات آمده که در



[ صفحه 32]



وقت اين کار بداء راه دارد. يعني مطابق ظواهري که انسان گمان دارد واقع نمي شود.