آرمانها را چگونه عملي سازيم؟
قانون کلي عليت بر سراسر جهان هستي حاکم است. طبق اين قانون در سراسر نظام آفرينش، هر پديده اي، هر عملي، و هر طرز تفکري، فقط و فقط از طريق علل و اسباب خاص خودش، جامه عمل مي پوشد و شکل هستي به خود مي گيرد. برخي از اين علل و اسباب براي ما شناخته شده اند و بعضي را نمي شناسيم. قدرت ها، پيروزي ها، عزت ها، دانش ها، بينش ها، و ضعف ها، شکست ها، ذلت ها، جهل ها، کوري ها، همه و همه، علل و اسبابي دارند که بايد آنها را شناخت و براي رسيدن به آرمان ها، از طريق آن اسباب عمل کرد:
[ صفحه 26]
موسي بن عمران، عليه السلام، بني اسرائيل را با شيوه هاي خاصي، از مصر بيرون آورد و از رود نيل گذراند و در مسير خاک بيت المقدس رساند. آن گاه به آن جمعيت گفت: اکنون بايد وارد سرزمين مقدس شويد، که خدا برايتان مقرر داشته، و عقب نشيني نکنيد و گر نه مسير عزتتان به خسران و ذلت منقلب مي گردد. بني اسرائيل در پاسخ گفتند: اي موسي به درستي و حقيقت مي گوئيم که در اين سرزمين جمعيتي قدرتمند و زورگو و ستم پيشه هستند، و ما هرگز وارد اين سرزمين نخواهيم شد، تا آنان خارج نگردند، پس اگر آنها خارج شدند، ما وارد مي شويم. در ميان آنان دو نفر بودند که از نافرماني از اوامر موسي و معصيت او، هراس داشتند و خدا بر آنان انعام فرموده بود، آن دو نفر به جمعيت خطاب کردند که: عليه ستمگران و جباران سرزمين مقدس از در وارد شويد. پس هر گاه شما براي پيروزي از راهش وارد شديد، حتما پيروز خواهيد بود، و بر خدا توکل داريد، اگر واقعا ايمان آورده ايد. (برگرفته از مضامين آيات 21 تا 23 سوره مائده). مي بينيم که براي پيروزي هم راهي است که بايد از همان راه عمل کرد. بر اين مبنا عملي کردن خواسته ها و آرمان ها، که در واقع همان طرز تفکرها و همان ريشه دروني است که مي خواهد جوانه بزند، بايد از طريق علل و اسباب آن انجام گيرد. و چون عمل کرد انسان بدين شکل است که: ابتدا مي انديشد، سپس اراده مي کند و سرانجام عملي مي سازد، پس عمل کرد جامعه نيز به همين منوال است، و لذا براي عملي نمودن آرمان ها در جامعه: اولا، بايد فکرها و انديشه ها را تغيير داد و اصلاح کرد و به باور انسان آورد که او هر چه بخواهد مي تواند انجام دهد، و روحيه ياس را نابود کرد. ثانيا، بايد اراده ها را تقويت کرد، و عوامل ضعف اراده را از
[ صفحه 27]
بين برد. ثالثا، بايد در مرحله عمل مقاومت نمود، و با موانع درگير شد تا مرتفع گردند و عمل صحيح انجام يابد. همچنان که: مسلمانان قهرمان و جانباز ايران نيز براي پياده کردن انقلاب اسلامي: 1 - رهبران، طرز تفکرها را تغيير و در جهت حکومت اسلامي پرورش دادند. 2 - رهبري قاطع امام خميني، اراده ها را جزم و قطعي و در بر افکندن نظام طاغوت مصمم نمود. 3 - پيروان قرآن، مردانه فرامين امام را عمل کردند و تاريخ را دگرگون، و سرنوشت را تغيير دادند.
[ صفحه 29]