بازگشت

منجي و مبشران


از دورترين کرانه تاريخ، موضوع ظهور مصلح، يکي از اساسي ترين خطوط فکري بشر بوده، و از اين رو، تاريخ انسان با آن پيوند خورده است. با تحقيقي گذرا در اديان الهي، انتظار آينده بهتر، و آمدن يک منجي را در متن فرهنگ آنان مي بينيم. بگونه اي که با فطرت و تعقل آنان، عجين گرديده است. و در اين ميان، هر چه دين کامل تر بوده، اين انتظار را با تفصيل بيشتر بيان نموده است. پس... انتظار يک اميد ديرين اديان و جوامع انساني است به آينده و کمال برتر.



[ صفحه 12]



در اين بينش، انبياي بزرگ، بيشترين سهم و استوارترين تعهد را داشته اند. ابراهيم (ع)... موسي (ع)... عيسي (ع)... محمد (ص) آن را متذکر شده اند. و ديگراني چون: بودا، زرتشت و... نيز آن را يادآوري کرده اند، اما هر يک به گونه اي و طريقي. در اين ميان، انتظار اسلامي و بخصوص انتظار شيعه نگرشي ژرف تر و مسئوليت زاتر داشته است. اگر اديان ديگر، منجي را براي قوم خود خواسته اند، اسلام آن را براي تمام عالم مي داند. اگر آنان او را مبهم معرفي نموده اند، اسلام مصلح موعود را با تمام ويژگيهايش نمايانده است. اگر در فرهنگ آنها، امام در عالم ديگر و دور از مردم است، در اسلام، امام مهدي (ع) به ميان مردم (بطور ناشناس) هم مي آيد [1] و گاهي در امور به آنان کمک نيز مي نمايد. [2] و بالاخره اگر اديان ديگر، منتظران را بدون مسئوليت رها کرده باشند، در اسلام انتظار برترين عمل امت [3] و مسئوليت آفرين تر و حماسه سازتر از هر تعهدي است. به هر حال هندوها او را برهمن کلا، زرتشتيان سوشيانس، يهوديان يوشع، مسيحيان مسيح و پسر انسان، [4] و



[ صفحه 13]



بالاخره مسلمانان، منجي موعود را: مهدي (هدايت شده)، قائم (قيام کننده) و محمد (ستوده - همنام پيامبر (ص)) مي نامند. اينک به نمونه اي از بشارات کتب اديان ديگر در مورد مصلح آينده بشريت اشاره مي کنيم تا سند زنده اي بر ادعاي ما در انتظار مصلح باشد. در زبور حضرت داود (ع) آمده است: شريران منقطع خواهند شد، اما منتظران خداوند وارث زمين مي گردند.... [5] صالحان، وارث زمين خواهند شد و در آن تا ابد سکونت خواهند گزيد... [6] ... در زمان او صالحان خواهند شگفت، وفور و سلامتي خواهد بود... او حکمراني خواهد کرد، از دريا تا دريا، و از نهر تا اقصاي جهان... [7] در انجيل متي مي خوانيم: پس بيدار باشيد، زيرا که نمي دانيد در کدام ساعت خداوند شما مي آيد... زيرا در ساعتي که گمان نبريد پسر انسان مي آيد. [8] در انجيل مرقس مي بينيم: پس بيدار باشيد، زيرا که نمي دانيد در چه وقت صاحب خانه



[ صفحه 14]



مي آيد، در شام، يا نيمه شب، يا بانگ خروس، يا صبح. مبادا ناگهان آمده، شما را خفته يابد. [9] و در کتاب اشعياء نبي: مسکينان را بعدالت داوري خواهد کرد و بجهه مظلومان زمين براستي حکم خواهد نمود... [10] کمر بند کمرش عدالت خواهد بود، [11] و کمر بند ميانش امانت، و گرگ با بره سکونت خواهد داشت، و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد، و گوساله و شير و پرواري با هم. و طفل کوچک آنها را خواهد راند [12] آنچه آورديم، نمونه هايي از بشارات تورات و انجيل بود. [13] در کتب اديان ديگر، نيز بشارات زيادي که نويد از ظهور مصلحي در آينده داده اند، آمده است، و در اين مورد کتبي نيز بنگارش درآمده که مي توان بدانها مراجعه نمود. [14] البته هدف ما اين نيست که بشارات فوق را براي ظهور مهدي موعود اسلام توجيه کنيم، بلکه هدف از آوردن اين نمونه ها - همانطور که قبلا هم گفتيم - بيشتر بخاطر اين است که بنمايانيم: انتظار فرداي بهتر اگر چه مبهم و گنگ و بدون



[ صفحه 15]



تعهد و عمل در قبال آن، در سطور نوشته هاي اديان قبل هم ديده مي شود. آري جوامع و اديان، سعي کرده اند با چشمداشت به آينده بهتر، و نويد آن به پيروان خود، بذر اميد و حيات را در دل آنان بيفشانند.



[ صفحه 17]




پاورقي

[1] شيخ صدوق (320 - 381 ه)، کمال الدين و تمام النعمه، جلد 2، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1395 ص 351.

[2] علامه طبرسي نوري (متوفي 1320 ه) النجم الثاقب، تهران، علميه اسلاميه، در اين کتاب اين موضوع با نمونه هاي بسيار مطرح شده است.

[3] علامه محمد باقر مجلسي (متوفي 1110 ه)، بحار الانوار جلد 52، باب 22 (فضل انتظار الفرج)، حديث 21، صفحه. 128 بنقل از کمال الدين از پيامبر اکرم (ص): افضل اعمال امتي انتظار الفرج من الله عز و جل.

[4] البته ما مسلمانان نيز طبق روايات اسلامي معتقد به برگشت حضرت مسيح هستيم، اما نه بعنوان قائم موعود بلکه او با قائم اسلام بيعت کرده و پشت سر او به نماز مي ايستد.

[5] تورات، مزامير داود، مزمور 37 آيه 9، لندن، بيبل سوسايتي، دارالسلطنه لندن، 1954، ص 856.

[6] همان، آيه 29 - ص 857.

[7] همان، مزمور 72، آيات 7 تا 9، ص 884.

[8] عهد جديد (انجيل مقدس)، انجيل متي، باب 24 آيه 42، لندن، بيبل سوسايتي دارالسلطنه لندن، 1954، ص 42 [با تورات چاپ شده].

[9] همان، انجيل مرقس، باب 13 آيات 35 تا 37، ص 79.

[10] تورات، کتاب اشعياء نبي، باب 11 آيات 4 تا 7، ص 1021.

[11] کنايه از نهايت عدالت و همه گيري آن است که در روايات اسلامي هم آمده.

[12] تورات، کتاب اشعياء نبي، باب 11، آيات 5 تا 8 (نشر).

[13] تورات کتاب مذهبي يهوديان مي باشد و ترکيبي است از 39 کتاب، که در يک مجلد بنام عهد عتيق آمده اند. و انجيل از آن مسيحيان است. آن نيز شامل 4 انجيل و 23 کتاب ديگر مي باشد، که در يک مجلد به نام عهد جديد گرد آمده اند. انجيل و تورات مورد استفاده ما، هر دو در يک مجلد و به فارسي طبع شده اند.

[14] از جمله دو کتاب: دکتر محمد صادقي، بشارات عهدين، تهران، دارالکتب الاسلاميه. محمد حسين بهشتي، اديان و مهدويت، تهران، امير (بخشي از کتاب).