بازگشت

مختصري در معرفي نويسنده کتاب


رضا سرافراز يکي از سربازان امام زمان (عج) - است، که در راه تلاش و فعاليت در راه اسلام و انقلاب اسلامي، در زمستان 1359 به شهادت رسيد. تلاش ها و فعاليت هاي خالصانه رضا سرافراز در دوران زندگانيش، چنين گواهي مي دهند که او فردي فعال و فداکار، در راه نشر قرآن و معارف اهل بيت - عليهم السلام - بوده است. او به هنگام تحصيلش در رشته زبان و ادبيات دانشگاه تهران و نيز پس از آن، هيچ گاه فعاليت هاي مذهبي اش را در حاشيه قرار نمي داد. در و ديوار مسجد ابوالصدق و نيز فعاليت هاي وي در موسسات فرهنگي و تبليغي و نهادهاي انقلابي همچون سپاه پاسداران، بر اين امر شهادت مي دهند که وي براي اسلام دل مي سوزاند و از غيبت امام زمانش رنج مي برد. سرافراز، شاگرد کلاس سوم دبيرستان بود که تدريس قرآن را در مسجد ابوالصدق شروع کرد و به تدريج دامنه فعاليت هاي خود را در اين مسجد گسترش داد، بطوري که بعدها مسئوليت اکثر فعاليت هاي فرهنگي مسجد را بر دوش داشت، و نيز در احياي کتابخانه و سرپرستي کلاس هاي درس قرآن همت



[ صفحه 8]



کم نظير به خرج مي داد. او به حق مدرس قرآن بود، در اين عمر کوتاه و پر بارش، صدها شاگرد را در اين مسجد قرآن آموخت. شور و شوق در اين امر، تا آنجا بود که گاهي تا نيمه هاي شب، اوقاتش در کتاب خانه مسجد به تدريس و مطالعه مي گذراند، به اين اميد که فرهنگ قرآن وحب اهل بيت معصومين (ع) را هر چه بيشتر در قلوب پاک بچه هاي معصوم جايگزين سازد. وي در سال 55، ضمن پاسداري از حريم ولايت حضرت مهدي - عليه السلام - و افشاي توطئه هاي صهيونيزم در ايران، دستگير شده، و به مدت 37 روز، در زندان کميته، ناراحتي هاي جسمي و روحي فراواني را متحمل گشت. سرافراز که از غربت امام زمانش مي سوخت و تا حد توانش در تعليم و تربيت افراد و سيراب کردن تشنگان راه ولايت، همت به خرج مي داد، در سال 58، به دنبال تاييدات مکرر مرجع عاليقدر و رهبر انقلاب اسلامي ايران، از سپاه پاسداران، و تاکيد بر امام زماني شدن اين ارگان، به خدمت سپاه پاسداران درآمد و مسئوليت کلاس هاي ايدئولوژي پادگان ولي عصر (عج) را عهده دار شد، تا بتواند از اين راه، با تعليم و تربيت مستمر، سربازان خالصي براي امام زمان (عج) تربيت کرده و خود نيز توشه اي بر چيند. و آرامش خويش را در فرونشاندن عطش کساني مي ديد که براي خدا، در راه پاسداري از انقلاب اسلامي گام نهاده شائقه و بدنبال رهبر گرانقدر انقلاب اسلامي ايران راه مي پيمودند. او اين واقعيت را با حالتي دلسوزانه، اين چنين ابراز مي داشت: بچه هاي سپاه واقعا تشنه اند و من بر ايشان کلاس کذاشته ام... رضا سرافراز در زمستان سال 59، در حالي که قلبش از عشق امام زمان - عجل الله تعالي فرجه الشريف - آکنده، و در سنگر اسلام و پاسداري از انقلاب اسلامي مشغول فعاليت بود، به دنبال حادثه اي در پادگان ولي عصر (عج) به شرف شهادت نائل شد - هنيئا له - خدايش بيامرزد و با سرور شهيدان جهان محشورش گرداند.



[ صفحه 9]