بازگشت

پاکبازان


اينک شيعه در غيبت امام خود بسر مي برد. و با چشماني اشک آلود، ولي دلي پر اميد، خواستار ظهور منجي موعود است. اما تنها با اميد بدون حرکت، منتظر نتوان بود. بايد شرايط يک منتظر واقعي را داشت. سعي کنيم آن طور که اسلام و پيشوايان فرموده اند، زندگي کنيم و در تبليغ پيروي از آنان و پوييدن راه آنان، از هيچ کوششي دريغ نداريم. زيرا که پس از شناخت خدا و پيامبر، شناخت واقعي امام لازم است و نشناختن او گمراهي محض. [1] .



[ صفحه 62]



اما آيا شناخت تنها نيز کافي است؟ نه. مسلما اين شناخت بايستي همراه با تعهد و عمل باشد. و بدانيم که اين شناخت و عمل آگاهانه در قبال آن، تابع زمان نسيت، زيرا يک منتظر واقعي امام، اگر هم بميرد گويي در خدمت امام و در خيمه او بوده زيرا که: من مات منکم علي هذا الامر منتظرا له، کان کمن کان في فسطاط القائم: [2] آن کس از شما که بميرد، در حالي که منتظر اين امر باشد، همچون کسي است که در خيمه قائم (ع) بوده است. آري بکوشيم شناخت کاملي از امام و ويژگيهايش و شرايط ظهورش را داشته باشيم، و تا آخرين حد تلاش در اين راه ره بپوئيم، و در سختيهاي راه انتظار مقاوم باشيم، و تا نهايت توان خود در شناساندن امام به مردم و جامعه مسئوليت بپذيريم تا شايستگي ياري امام در زمان ظهورش را بيابيم چون امام فرموده است: هر يک از ياران مهدي (ع) بهنگام ظهور او داراي نيروي چهل مرد و قلبي محکم تر از پاره هاي آهن مي باشد. [3] اما در اين راه بايد بدانيم از مسير تقوي و اخلاق نيکو خارج نشويم و... چه زيبا امام صادق (ع) وظيفه شيعيان را در وقت غيبت تعيين نموده است:



[ صفحه 63]



ان لنا دوله يجي ء الله بها اذا شاء... من سره ان يکون من اصحاب القائم، فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر، فان مات و قام القائم بعده کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه...: [4] همانا ما را دولتي است - که خداي آن را وقتي بخواهد مي آورد... هر که بودن در شمار ياران قائم مسرورش سازد، پس بايد انتظار کشد و با ورع و پرهيزکاري و خوي هاي نيکو عمل کند، در عين حال که منتظر است. پس (چنين شخصي) اگر بميرد و پس از (مرگ) او قائم قيام نمايد، (باز هم) او را پاداشي مانند پاداش آن که قيام قائم را درک کرده است، مي باشد. در اين واپسين سخن بياييد باهم بکوشيم تا جزء معتقدان و منتظران راستين باشيم و شايسته گفتن اين فرياد دروني: مهديا! يکره به کشور ايمان بنگر، و ويرانه هايش را آباد کن، بدر آي اي حجت خدا! و اين دلها را که در انتظارت شکسته اند، و از دست دشمنانت سخت خسته، به نشاط آور. بپاخيز اي امام عصر! و بندگان خدا را از چنگ بيداد و شهرهاي خدا را از دست کفر برهان. قيام کن اي قائم بحق! و ديگر تاخير روا مدار، زيرا در اينجا از سپاه خدا، بهترين گروه را منتظرانت و شريف ترين ياران و کريم ترين انصارت را خواهي يافت.



[ صفحه 64]



پاکباختگاني دلاور و تنومند اما چابک، که بسوي مرگ، در راه تو، بي صبرانه شتابانند. بدر آي و قيام کن اي وارث ابراهيم (ع) و... محمد (ص) و علي (ع)... و بر معبد توحيد - کعبه - تکيه زن و ياران راستينت را فراخوان.


پاورقي

[1] سيد بن طاووس (ره)، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، چاپ 1330 قمري صفحه 522: اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف رسولک، اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني. همچنين: بحار الانوار، جلد 52، باب فضل انتظار الفرج، روايت 70، صفحه 146 - نقل از کمال الدين - روايت امام صادق عليه السلام.

[2] بحار الانوار، جلد 52، باب فضل انتظار الفرج، روايت 15، صفحه 125 نقل از محاسن - روايت امام صادق (ع).

[3] بحار الانوار، جلد....2 و اخلاقه، روايت 44، صفحه 327، نقل از کمال الدين از امام صادق عليه السلام:... فان الرجل منهم يعطي قوه اربعين رجلا و ان قلبه لاشد من زبرا الحديد...

[4] بحار الانوار، جلد 52، باب فضل انتظار الفرج، روايت 50، صفحه 140، نقل از غيبت نعماني.