بازگشت

گفتگو با دو تن از پيروان سيک


از قديم گفته اند: هر که طوطي طلبد، لاجرم جور سفر هند کشد، ولي در اين زمانه نياز سفر به آن ديار نيست، چون از مردم آن ديار عده زيادي به سرزمين هاي ديگر کوچيده اند. اکثر ما از هنديان، يک تصور در ذهن داريم، آدمي با عمامه اي به سر، با ريش و سيبل بلند، ولي او هندو نيست. يک سيک يا شاگرد است که خود را پيرو استاد يا پيغمبر گرونانک مي داند. گرونانک، حدود 25 سال قبل در پنجاب زاده شد و بعد از رشد، مذهب سيک را پايه گذاري کرد. سيک، حاصل برخورد دو دين و تمدن بزرگ مذهبي اسلام و هندو است که گاهي مومنان آن دو، به جنگ با هم مي پرداختند. او معتقد است که اجازه ورود هيچ نوع خرافاتي را به سيک نداده است. با اين وجود که ما از مردم هند، سيکها را در ذهن داريم، اما آنان 20 ميليون نفر از جمعيت 700 ميليوني هند هستند. کيش آنها يکي از کيش هايي است که به خدا معتقد است. اگر چه در معبد گوردوارا در تهران روحاني و صاحب منصب مذهبي نبود که در مورد موعود با ما سخن بگويد ولي دو نفر براي گفتگو اعلام آمادگي کردند. آن دو ضمن اين که خواستار درج نشدن اسمشان نبودند، تاکيد کردند: اگر چه ما از مردم عادي هستيم و مقام



[ صفحه 64]



روحاني نيستيم ولي در حدي اطلاعات داريم که براي شما مفيد باشد. در ادامه يکي از آنان مي پرسد: حالا موضوع چيست؟ يعني در مورد چه چيزي بايد صحبت کنيم؟

«درباره موعود»

آن دو به ما خيره مي شوند و به هم نگاه مي کنند. مي گوييم: در بعضي از اديان مثل مذهب يهوديت، مسيحييت، زرتشتي و اسلام معتقد هستند که در آينده کسي مي آيد و ظلم را از جهان بر مي چيند و عدالت را برقرار مي سازد. يکي از آن دو مي گويد: مذهب ما مثل مذهب آنها نيست. البته ما هم خداپرست هستيم و براي همين است که در جمهوري اسلامي اجازه فعاليت داريم. ما با شما در اعتقاد به خدا مشترک هستيم، اما نه، معتقد نيستيم که کسي در آينده مي آيد... آينده، کي است؟ من الان در زير ظلم باشم و آن را تحمل کنم که کسي در آينده مي آيد و اجازه نمي دهد به ما ظلم شود؟ او توضيح مي دهد: ما به بيش از 2 چيز اعتقاد نداريم. يکي به خداي يگانه هميشگي و ديگر به شمشيرمان. براي همين از اول هم با رژيم ها و حکومت هاي مختلف مثل انگليسي ها جنگيديم و زير زور نرفتيم. دين به ما ياد مي دهد که اگر چيزي حق ماست، آن را بگيريم. ابتدا به آرامي. اگر نشد و طرف، حق ما را نداد، شمشير بر مي داريم و حقمان را از او مي گيريم. مي گوييم: به هر حال، از اول دنيا به عده زيادي ظلم شده و مي شود. قدرت هم در دست ظالمان است، آيا بايد کسي باشد که براي هميشه



[ صفحه 65]



دست ظالمان را کوتاه کند و عدالت را برقرار سازد يا نه؟ او پاسخ مي دهد: ظلم از چه ناشي مي شود، از جهل. هر کجا، مردم جاهل و ناآگاه باشند، ظلم را قبول مي کنند اما اگر مردم آگاه باشند، زير بار ظلم نمي روند. بايد جهل را از ميان برد تا مردم زير بار ظلم نروند و ديگران هم ظلم نکنند. اگر باز هم عده اي ظلم کردند، آن وقت، مردم جلوي آنها مي ايستند... - شايد نتوانستم سخنم را راحت بگويم. يک مثال مي زنم. مثلا در بويال هند آن کارخانه مواد شيميائي منفجر شد و حدود 7 - 6 هزار نفر کشته شدند. آيا به آنها ظلم نشده است؟ به هم ديگر مي نگرند، اندکي سرخ مي شوند، آنها که از بحث سياسي گريزان هستند، ترديد نشان مي دهند: اين بحث ديگري است... قبلا به آنها گفته شده بود که در آنجا جاي نشيمن نسازند. زندگي آنها در اطراف کارخانه غير قانوني بود. - ولي به هر حال، آنها مردند. آنهايي که دوست داشتند، مثل من و شما زندگي کنند. به خدا عبادت کنند. بچه هايشان را بزرگ کنند... پاسخ مي دهند: کار آنها غير قانوني بود. با آن که به آنها گفته بودند، آنجا زندگي نکنند اما چون به کار نياز داشتند، در اطراف آن کارخانه الونک هايي از چوب و حلبي ساختند ولي... - حالا، به هر نوعي، به آنها ظلم شده، آنها مرده اند. آيا کسي بايد بيايد و حق چنان مظلوماني را از ظالمان بگيرد و آنها را به حکومت برساند يا نه؟ - ما معتقديم، نه. آنها عملي غير قانوني کرده اند و رفته اند.



[ صفحه 66]



- ما در اسلام اصول دين داريم و عدالت در آن جاي خاصي دارد. اصول دين شما چيست؟ او اصول مذهب سيک را تلفظ مي کند. ما متوجه حروف و هجي آنها نمي شويم تا بنويسيم. يک سطر مي نويسيم و قبول نمي افتد. قلم و کاغذ را به آنها مي دهيم و آنها به حروف فارسي، اصول دينشان را بر ايمان مي نويسند و بعد ما معني يکي يکي آنها را يادداشت مي کنيم. لازم به ياد آوري است که ترکيب حر ه، ه با حروف ديگر، تلفظ خاصي دارد که غير هندوها در تلفظ آن ناتوان هستند. او درباره اصول مذهب سيک، چنين مي گويد: ايک اونکار يعني خداي يکتا و مداوم، کست نام يعني وجود او حقيقي است. کرتاپرخ يعني خدا همه کاره خلقت است. مزبهو، از کسي نمي ترسد، لزوير، با کسي دشمني ندارد، اکال مووت، در زمان نمي گنجد، اجوني سونهبو، از خودش به وجود آمده به دنيا نمي آيد و از دنيا نمي رود، گرپرساد، با ياري رهبر مي توان درکش کرد، استاد يا پيغمبر. - شما به قيامت، مرگ و سپس به بهشت و جهنم اعتقاد داريد؟ - نه! هر چه هست در اين دنيا هست، چه بهشتي بالاتر از اين که به خدا برسيد. هر لحظه که از خداوند دور باشيد، به جهنم نزديکتر مي شويد. دوري از خدا، عين جهنم و بدترين جهنم و نزديکي به خدا، عين بهشت و بالاترين بهشت است. بايد در اين دنيا به خدا و بهشت رسيد. چون همه چيز در اين دنياست.