بازگشت

سرآغاز سخن


به نام خدا و به ياد مهدي عليه السلام

بشر خود را در مسير تکامل مي بيند. ديدگاهي که نشات از وحي گرفته است، چرا که ارسال رسل و انزال کتب از نخستين آدم تا محمد خاتم صلي الله عليه و آله خط سيري تکاملي داشته است. خداوند به واسطه بلوغي که در امتداد زمان براي بشر حاصل مي شده قوانين و احکام خود را فرو مي فرستاده است، چرا که جوهره دعوت تمامي انبياي الهي يک چيز بيش نبود و آن ايمان به خداوند بي بديل و نفي الهه هاي ديگر و امتياز دين جديد بر آيين قديم فقط در جهت کامل گشتن تعاليم و دستورات نهفته است. علاوه بر اين، در هر مقطع زماني براي هر مکلف سير تکاملي وجود دارد و آن اينست که بشر آفريده شده است تا به شناخت هر چه بيشتر خود و خدايش - عواملي که جوهره بندگي را پي ريزي مي کند - نايل آيد. در نتيجه، مي بينيم که چه در جنبه فردي و چه در جهت حرکت عمومي خيل انسانيت، آينده نقش موثري را ايفا مي کند، چرا که شناخت تمام کمال ما با برداشت ما از واقعيات زمان هنوز کامل نگرديده است و در ظرف زماني آينده است که بدين مهم نايل مي آييم. علاوه بر وجود اين عنصر در نهاد بشر که سبب ساز آينده نگري او مي شود عامل ديگري وجود دارد که نياز بشر را به اين نحوه نگرش شديدتر مي نمايد و آن ستمها، تعديها، سرخوردگيها، بي عدالتيها، خودکامگيهاي لجام گسيختگان و... است که در طول تاريخ بر او رفته است و توانش را ربوده و او را به مرز استيصال کشانيده است. او براي رها شدن از اين همه مصائب و مشکلات اميد به آينده دارد تا کمال واقعي را بيابد که اگر اين شرط حاصل گردد تمامي اين نامراديها و ناکاميها از وي رخت بر مي بندد.



[ صفحه 8]



نگاه بشر به آينده را صرفا نمي توان يک خيال خوش تصور نمود، بلکه اين نگاه منبعث از سنتي حتمي و الهي - و در ديد ماديون سنت لا يتغير در شاکله طبيعت - است که در دوران بلوغ و کمال تمامي انگيزه هاي متعالي که در مخيله بشر جولان دارد به منصه ظهور مي نشيند. از اين رو، آرزوي نشات گرفته از واقعيت بشر همانا آمدن مهدي عجل الله تعالي فرجه است. آمدن مهدي عجل الله تعالي فرجه يعني ظهور يک انسان کامل و تمام عيار که تمامي اديان به طور اعم و دين مبين اسلام به طور اخص بر آن تاکيد دارد. انديشه هاي متعلق به هر نحله فکري با صورتي زيبا آينده خود را در سايه اين باور ارزشمند و با طراوت تصوير مي کنند و در بستر زندگي و فعاليت، رنجهاي مداوم خود را با اين عقيده جبران مي نمايند. تنها اختلافي که در اين باب متصور است اختلاف مصداقي است، بدين معنا که اين انسان کامل بر چه کسي اطلاق مي گردد؟ نسب به که مي رساند؟ آيا ولادت يافته و يا هنوز از مادر زاييده نشده است؟ چه خصوصيات و مميزاتي دارد؟ در اين مجموعه بس مختصر به دنبال آن هستيم که اين مصداق را بنمايانيم و نشان دهيم که در دنياي اسلام، حتي در مدرسه خلفا مصداقي که شيعه ترسيم مي کند همان انسان کامل است. در باور شيعه انسان کامل يعني وجود ذي جود حضرت بقيه الله الاعظم، حجه بن الحسن العسکري عليه السلام، نهمين فرزند سالار شهيدان، حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام، ذريه پاک امير مومنان و زاهري اطهر عليهما السلام و از دودمان رسول خدا صلي الله عليه و آله که در نيمه شعبان المعظم سال 256 ديده به جهان گشود و هم اکنون سبب اتصال زمين و آسمان و رهايي بخش زمين از اندکاک و حجت خداوند سبحان است. اين اندک عرض اخلاص به آستان مقدس آن بهار آفرين دلها را به شما خوانندگان دوستدار تقديم مي داريم. و السلام عليکم و رحمه الله و برکاته مهدي جعفري موسسه تحقيقاتي فرهنگي جليل 11 آبان ماه 1376 1 رجب المرجب 1418



[ صفحه 10]