بازگشت

ندبه و استغاثه به او


ترديدي نيست که واسطه فيض بين ما و پروردگار وجود نازنين حضرت بقيه الله روحي له الفداء است و اگر در زندگي مشکل و گرفتاري داشته باشيم و يا نداشته باشيم توسل و ندبه بر در آستان آن گرامي ضرورت دارد. پاکدلان و انسانهاي شايسته به آن بزرگوار عشق مي ورزند و همواره در استغاثه و دعا هستند تا شايد توفيق ديدارش و ان شاء الله درک محضرش را در زمان ظهور پيدا کنند. در اين رابطه دعاي ندبه را در چهار عيد فطر، قربان، غدير و روز جمعه مي خوانند و مي گويند که: عزيز علي ان اري الخلق و لا تري و لا اسمع لک حسيسا و لا نجوي



[ صفحه 26]



چقدر سخت است براي من که هر صحبي ديده باز کنم همه را ببينم و ترا نبينم و حتي صدايي از تو به طور آهسته به گوش من نرسد. و دعاي عهد را هر صبح مي خوانند بدين اميد که از ياوران قائم عليه السلام باشند و اگر پيش از ظهور آن بزرگوار بميرند رجعت نموده و از ياران حضرتش گردند. اللهم اني اجدد له في صبيحه يومي هذا و ما عشت من ايامي عهدا و عقدا و بيعه له في عنقي لا احول عنها و لا ازول ابدا. پروردگارا من در صبح همين روزم و تمام ايامي که در آن زندگاني کنم با او تجديد مي کنم عهد خود و عقد بيعت او را که بر گردن من است که هرگز از اين عهد و بيعت بر نگردم و تا ابد بر آن ثابت قدم باشم. اللهم ان حال بيني و بينه الموت الذي جعلته علي عبادک حتما مقضيا فاخرجني من قبري موتزرا کفني شاهرا سيفي مجردا قناتي ملبيا دعوه الداعي في الحاضر و البادي پروردگارا اگر ميان من و آن حضرت مرگ که بر تمام بندگانت قضاي حتمي قرار داده اي جدايي انداخت پس مرا از قبر برانگيز در حالي که کفنم را لباس خود کرده و شمشيرم را از نيام برکشيده و لبيک گويان دعوتش را که بر تمام مردم شهر و ديار عالم لازم الاجابه است اجابت کنم.



من بينواز بي برگ و بري اگر بميرم

سر پر ز شور از خاک در تو بر نگيرم



بغلامت درت مفتخرم مرانم از در

که بجز در تو حاشا در ديگري پذيرم



شده سينه ام ز سيناي غمت ز ناله چندان

که عجب نباشد ار عرض بنالد از نفيرم





[ صفحه 27]