بازگشت

کلمات حکمت آميز


انه ليس بين الله عز و جل و بين احد قرابه، و من انکرني فليس مني و سبيله سبيل ابن نوح به درستي که بين خداوند تبارک و تعالي واحدي از بندگانش قرابت و فاميلي وجود ندارد و هر کس منکر وجود من شود از من نيست و راه او راهي است که پسر نوح رفت! اما ظهور الفرج فانه الي الله و کذب الوقاتون. هنگام ظهور فرج را خدا مي داند و بس و هر که براي ظهور من وقتي تعيين کند دروغگو است. و اني اخرج حين اخرج و لا بيعه لاحد من الطواغيت في عنقي من زماني قيام مي کنم که بيعت هيچ طاغوتي را بر گردن نداشته باشم. و اما وجه الانتفاع بي في غيبتي، فکالانتفاع بالشمس اذا



[ صفحه 41]



غيبها عن الابصار السحاب. نوع بهره برداري از وجود من در زمان غيبت همانند بهره برداري از وجود خورشيد است هنگامي که پشت ابرها از ديدگان پنهان مي گردد. و اني لامان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء من امان اهل زمين هستم همان طور که ستارگان امان اهل آسمانند. و اکثر الدعاء بتعجيل الفرج، فان ذلک فرجکم براي تعجيل در فرج (امام زمان خويش) زياد دعا کنيد که فرج او گشايش و فرج شما نيز هست. انا غير مهملين لمراعاتکم و لا ناسين لذکرکم بدانيد که ما مراعات حال شما (دوستان و شيعيان را) مي کنيم و هيچ گاه شما را فراموش نمي کنيم. فليعمل کل امرء منکم بما يقرب به من محبتنا، و يتجنب ما يدنيه من کراهتنا و سخطنا به گونه اي عمل کند که رفتارتان شما را به محبت ما نزديک کند و کراهت و غضب ما را از شما دور نمايد. (جلد دوم احتجاج 269 - 324) ان الحق معنا و فينا لا يقول ذلک سوانا الا کذاب مفتر و لا يدعيه غيرنا الا ضال غوي



[ صفحه 42]



حق با ما و درباره ماست و کسي جز ما نبايد چنين ادعايي بنمايد مگر آنکه دروغگو و افترا زننده باشد و غير ما اگر چنين ادعايي را بنمايد گمراه و فريبکار است. [1] .



[ صفحه 43]




پاورقي

[1] بحار، ج 53، ص 191.