بازگشت

توجيه 04


امام الگو و نمونه و اسوه و علامت است که هر تند رو بايد به سوي او برگردانده شود و الا گمراه مي شود، و هر کند رو بايد خود را به او برساند و الا هلاک مي گردد. چنانکه مضمون احاديث بسيار از طريق شيعه و اهل سنت است [1] کمال ديگران باو تضمين و تامين مي شود و حرکت و سير



[ صفحه 42]



همه در راه مستقيم فقط با حرکت و سير او کنترل و تصحيح و تعديل مي گردد. بنابر اين نقش امام نقش سازنده اي است که بدون آن سالکان راه کمال نمي توانند به درستي مسير خود اطمينان داشته باشند، و اين است معناي احاديث متواتري مانند احاديث سفينه که پيغمبر - صلي الله عليه و آله - مي فرمايد: مثل اهل بيت من مثل کشتي نوح است که هر کس بر آن سوار شد نجات يافت، و هر کس تخلف کرد هلاک شد پس هر کس متمسک به امام و هدايت امام و تاسي به امام شود نجات مي يابد و هر کس تخلف کند هلاک مي شود و همين است معناي احاديث ثقلين [2] که پيغمبر - صلي الله عليه و آله - در آنها تمسک به قرآن و عترت رايگانه وسيله امان از ضلالت معرفي فرموده است. بنابر اين کمال عالم و ما سوي الله، به وجود امام منوط است و بدون وجود امام عالم فاقد کمال لايق به خود خواهد بود و ناقص خواهد شد، و چون فيض خدا کامل است و نقص در آن تصور نمي شود لذا نقص همه به کمال وجود امام مي شود و کسر همه به وجود او جبران مي گردد.



[ صفحه 43]




پاورقي

[1] در نهج البلاغه، در ضمن خطبه دوم، در شان اهل بيت - عليهم السلام - مي فرمايد: اليهم يفي ء الغالي و بهم يحلق التالي يعني غالي و پيش افتاده بايد به سوي آل محمد - عليهم السلام - بازگردد و عقب مانده بايد به ايشان ملحق شود. و در حکمت 109 مي فرمايد نحن النمرقه الوسطي بها يلحق التالي و اليها يرجع الغالي يعني: مائيم متکاي ميانه که وامانده به آن ملحق مي گردد و تجاوز کننده به آن رجوع مي نمايد.

[2] پيرامون سند و متن احاديث ثقلين و امان و سفينه و مفاد آنها در کتاب امان الامه من الضلال تاليف نگارنده، توضيحات کامل داده شده است.