بازگشت

جايگاه ارزشي حديث غدير


تکيه گاه اصلي اين نوشته، حديث غدير و بخشي از متن سخنان رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) در هيجدهم ذي الحجه سال دهم هجرت در صحراي جحفه و بر کنار آبگيري به نام خم مي باشد. از اين رو به منظور تبيين جايگاه ارزشي اين حديث شريف در بين مستندات نقلي اسلامي، ياد آور مي شويم که بنا به تحقيقي که به عمل آمده [1] اين حديث را بزرگان اهل سنت از جمله احمد بن حنبل به 40 طريق، محمد بن جرير طبري به 75 طريق، جزري مقري به 80 طريق، ابن عقده به 105 طريق، سجستاني به 120 طريق، جعابي به 125 طريق و امير محمد يماني به 150 طريق نقل کرده اند. در بين راويان حديث، علاوه بر کساني نظير ابوهريره و انس بن



[ صفحه 16]



مالک و... که معمولا سنيان از آنان روايت مي کنند، شخصيتهاي مشترکي نظير ابي بن کعب انصاري، ام سلمه، جابر بن عبدالله انصاري، عبدالله بن عباس وجود دارند که فريقين در آثار خود از آنان نقل حديث مي نمايند. در تحقيق مورد اشاره، نويسنده کتاب، 110 راوي را فهرست نموده است [2] که جملگي اين حديث را نقل کرده اند. در بين آنان - علاوه بر کساني که به نام آنان اشاره شد - افرادي سرشناس نظير سلمان فارسي، خزيمه بن ثابت، زيد بن ارقم، زبير بن عوام، زيد بن ثابت، حسان بن ثابت، عباس بن عبدالمطلب، اسعد بن زراره خزرجي، اسماء بنت عميس، حذيفه بن يمان، و نيز دو امام والا قدر و بزرگوار شيعه امام حسن و امام حسين عليهما السلام به چشم مي خورند. همچنين در بخشي از کتاب حساسترين فراز تاريخ، يا داستان غدير - نگارش جمعي از دبيران - مقاله اي در باب تلاش علامه مجاهد مرحوم آيه الله اميني رحمه الله عليه در زمينه سند يابي حديث غدير در آثار اهل سنت تنظيم گرديده، که در آن نام يکصد تن از علماي عامه در رشته هاي علمي جداگانه - شامل تاريخ، حديث، تفسير و عقيده شناسي - همراه با نام کتب مربوطه آنها به تفصيل آورده شده است. در پاورقي اين بخش از کتاب، ثمره تحقيقات بعدي صاحب الغدير در اين زمينه، عدد محققان در بين اهل سنت را بالغ بر 700 تن دانسته، که قطعا ميزان در خور توجهي است. [3] .



[ صفحه 17]



به نظر مي رسد با همين مختصر، جايگاه بلند اين حديث روشن شده باشد. در عين حال، علاقمندان مي توانند به کتاب مذکور و ديگر کتبي که در آن زمينه نگاشته شده مراجعه نمايند تا اطلاعات دقيقتر و بيشتري به دست آورند. در تحقيقي که به عمل آمده تا آغاز قرن چهاردهم هجري، بيش از 100 تن از اصحاب، 84 نفر از تابعين، و 353 کتاب معتبر اسلامي مورد شناسايي واقع شده که جملگي حديث غدير را نقل کرده اند. [4] البته محدثان شيعه - مانند شيخ طبرسي، سيد بن طاووس، علامه مجلسي و محدث بحراني - متن کامل خطبه، و دانشمندان اهل سنت، تنها گزيده و خلاصه اي از خطبه را نقل و روايت کرده اند. [5] ولي قدر مسلم، آن است که به گفته حافظ عبدالعزيز غماري - دانشمند معاصر اهل سنت - حديث غدير، در بالاترين درجات تواتر است، و کسي به جز جاهل و منافق آن را انکار نمي کند. [6] از سوي ديگر چنين کميت چشمگير و بي سابقه - که در کمتر موضوعي از مباحث اسلامي وجود دارد - به يقين جاي هيچ شبهه و ترديدي را در اصالت و ارج و قدر آن حديث باقي نخواهد گذارد. در اينجا بد نيست به نکته اي توجه و تاکيد کنيم. و آن اينکه در عرف عرب، هيچ گاه به چند جمله مختصر، خطبه نگفته اند. و از همين



[ صفحه 18]



جا روشن مي شد که محدثان عامه - به دليل تعصب خود که نخواستند تسليم حق شوند - چگونه گرفتار تناقض شدند. آنان، تنها چند جمله محدود، به عنوان کلام مهم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نقل کردند، و آن را خطبه نام نهادند. با اين همه، براي اينکه حجت خدا بر همه فرقه ها تمام شده باشد، در ميان محدثان غير شيعه، برخي از آنها اين خطبه را روايت کردند، از جمله احمد بن محمد طبري معروف به خليلي - از دانشمندان قرن پنجم - که يکي از کتابهاي خود را، به سال 411 در قاهره به پايان برده است. جناب سيد بن طاووس، نسخه اي از آن را در اختيار داشته، و در کتاب نفيس خود اليقين باختصاص مولانا علي (عليه السلام) بامره المومنين، [7] باب 120 تا 127، احاديثي از آن نقل کرده، و باب 127 را به خطبه غديريه بر اساس نقل کتاب احمد بن محمد طبري خليلي اختصاص داده است. مرحوم سيد ابن طاووس در ابتداي اين باب مي نويسد: نرويه برجالهم الذين ينقلون لهم ما ينقلونه من حرامهم و حلالهم، و الدرک فيما نذکره عليهم.... [8] اين حديث را روايت مي کنيم به رجال آنها (غير شيعه)، که



[ صفحه 19]



حلال و حرام مورد قبولشان را براي آنها نقل مي کنند. و پيامدهاي نقل و روايت اين حديث نيز بر عهده آنها است جناب سيد ابن طاووس، کتابي ديگر در همان موضوع ياد شده (ملقب بودن حضرت علي بن ابي طالب (عليه السلام) به لقب اميرالمومنين) نوشته، که در واقع مکمل کتاب اليقين است، و آن را التحصين لاسرار ما زاد من اخبار کتاب اليقين نام نهاده است. [9] ايشان، در باب 29 اين کتاب، از کتاب نور الهدي و المنجي من الردي تاليف حسن بن ابي طاهر احمد جاوابي - از دانشمندان قرن ششم - خطبه غدير را به روايت زيد بن ارقم نقل مي نمايد. جناب سيد ابن طاووس - قدس سره - در اين مورد مي نويسد: في ما نذکره من خطبه يوم الغدير، و فيها من رجال المخالفين.... نذکرها من کتاب نور الهدي.... [10] در آنچه از خطبه روز غدير ياد مي کنيم، که در اين طريق، بعضي از رجال غير شيعه نيز هستند... و آن را از کتاب نور الهدي... نقل مي کنيم. علامه مجلسي محدث بزرگ شيعه - رحمه الله عليه - در جلد 37 مجموعه گرانقدر بحار الانوار، باب 52 را ذيل عنوان في اخبار الغدير، به بيان برخي روايات و اخبار مربوط به موضوع غدير اختصاص داده است. و 105 روايت اين باب، طي 145 صفحه، از مصادر شيعه و سني نقل



[ صفحه 20]



گرديده است. علامه مجلسي پس از نقل کامل خطبه ذيل روايت 86 همان باب، از احتجاج طبرسي، طي بياني ذيل اين خطبه مي نويسد: روي اکثر هذه الخطبه مما يتعلق بالنص و الفضائل، مولف کتاب الصراط المستقيم، عن محمد بن جرير الطبري باسناده الي زيد بن ارقم، و روي جميعا الشيخ علي بن يوسف بن المطهر رحمها الله عن زيد بن ارقم... [11] بخش اعظم اين خطبه را که شامل نصوص - بر امامت - و فضائل علي (عليه السلام) است، نويسنده کتاب الصراط المستقيم، [12] از محمد بن جرير طبري - محدث مشهور اهل سنت - در کتاب الولايه نقل کرده، و آن را به زيد بن ارقم مستند نموده است. و تمام خطبه را شيخ علي بن يوسف بن مطهر [13] - رحمه الله عليه - از زيد بن ارقم آورده است.... ظاهرا سند اين بزرگان به زيد بن ارقم، همان سندي است که مرحوم سيد ابن طاووس در کتاب التحصين آورده است. براي آگاهي بيشتر در اين مورد، به کتاب اسرار غدير، نوشته آقاي محمد باقر انصاري،



[ صفحه 21]



ص 94 - 90 مراجعه شود. باري در اين نوشته، پس از نگاهي کلي به خطبه - بر اساس روايت حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) - و سيري گذرا بر اهم مباحث آن، موضوع، به بحث اصلي که کتاب عهده دار طرح آن مي باشد - يعني سيماي حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) به روايت غدير - هدايت خواهد گشت.



[ صفحه 23]




پاورقي

[1] کتاب انوار ولايت در خطبه غدير، تاليف رضا اصلاني، چاپ موسسه نشر علامه طباطبايي.

[2] همان مدرک، ص 78 - 68.

[3] حساسترين فراز تاريخ يا داستان غدير، صفحات 55 تا 61.

[4] همان مدرک، ص 67.

[5] اسرار غدير، محمد باقر انصاري، ص 98 - 95.

[6] مجله الغدير، چاپ بيروت، شماره 8 و 9 مقاله عبدالعزيز غماري مغربي.

[7] در اين کتاب، اخباري روايت شده، که بر اساس آن اخبار، لقب امير المومنين ويژه حضرت علي بن ابي طالب (عليه السلام) است. و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در زمان حيات خود، حضرتش را با اين لقب، به مسلمانان معرفي فرمود. اين کتاب نفيس، با تحقيق آقايان محمد باقر و محمد صادق انصاري، توسط دار الکتاب قم منتشر شده است.

[8] اليقين، ص 361 - 343، باب 127.

[9] اين کتاب، به ضميمه کتاب اليقين - که قبلا ياد شد - به چاپ رسيده است.

[10] التحصين (به ضميمه اليقين)، ص 578-590.

[11] بحارالانوار، ج 37، ص 218.

[12] علامه شيخ علي بن يونس، زين الدين بياضي عاملي.

[13] وي، از دانشمندان بزرگ قرن هشتم، و برادر علامه حلي است، که از شهرت او تحت الشعاع شهرت و عظمت علامه قرار گرفته است. علي بن يوسف، خطبه غدير را در کتاب خود، العدد القويه (ص 169 به بعد) روايت کرده است.