بازگشت

وظيفه ما نسبت به آن حضرت در زمان غيبت


حال که امام مادر پسر پرده غيبت بسر مي برند - وظيفه ما نسبت به آن وجود مقدس چه مي باشد. در اين رابطه چندين امر بيان مي شود.

1- محزون شدن

چون دست ما به دامان وصال آن جناب نرسيده و چشممان به نور جمالش منور نمي باشد سزاوار است از اين جهت محزون و اندوهناک شويم و در عشق اين محبوب بي نظير خود سوخته و چنين ناله سر دهيم



[ صفحه 74]



عزيز علي ان اري الخلق و لا تري بر من گران است که مردم را ببينم و تو ديده - نشوي و از تو آوازي و نه رازي نشنوم، بر من گران است که بلا بر تو احاطه کند نه بر من، و از من ناله و نه شکوه اي به تو نرسد، به فداي تو شوم اي پنهاني که از ميان ما بيرون نباشي، جانم فداي تو اي دور شده اي که از ما دوري نگرفتي، جانم فدايت اي کسي که آرزوي هر مشتاق و آرزومندي باشي که تو را ياد کند و ناله از دل سر دهد. تا آخر دعاي ندبه که وضعش به همين منظور است پس اولين - وظيفه ما اندوهگين شدن است.

2- انتظار فرج

ديگر وظيفه ما در غيبت حضرت انتظار فرج



[ صفحه 75]



است. که در روايات است افضل العباده انتظار الفرج بهترين عبادت انتظار فرج است. حال ببينيم انتظار فرج يعني چه؟ انتظار فرج اين نيست که انسان دست روي دست بگذارد و همه کارهاي اصلاحي را به عهده امام زمان گذاشته بگويد: امام مي آيد کارها را اصلاح مي کند، و احيانا امر به معروف و نهي از منکر و ديگر واجبات را کنار گذاشته به اميد امام بنشيند. نه اين چنين انتظاري ويران گر است بلکه انسان بايد به تمام وظايف ديني خود عمل کرده ايمان کامل و عمل صالح را هدف خود قرار دهد تا آنکه وعده الهي بوسيله حضرت مهدي عج محقق شده شامل حال



[ صفحه 76]



او نيز گردد. زيرا که خداوند به مومنان و شايسته کاران وعده داده است که آنان را جانشين روي زمين قرار داده، ديني را که براي آنها آن را پسنديده است مستقر سازد و دوران خوف آنان را تبديل به دوران امنيت نمايد تا آن که بدون ترس و واهمه خداي خويش را بپرستند و چيزي را در عبادت شريک حق نسازند کسي که چنين انتظاري داشته باشد اين انتظار در حقش انتظار سازنده اي خواهد بود که در کتاب قيام و انقلاب حضرت مهدي ع از ديدگاه فلسفه تاريخ [1] تحت عنوان دو گونه



[ صفحه 77]



انتظار مي خوانيم انتظار فرج و آرزو و اميد و دل بستن به آينده دو گونه است انتظاري که سازنده و نگاه دارنده است، تعهد آور است. نيرو آفرين و تحرک بخش است، بر گونه اي است که مي تواند نوعي عبادت و حق پرستي شمرده شود و انتظاري که گناه است ويران گر است، اسارت بخش است، فلج کننده است، و نوعي اباحيگري بايد محسوب گردد. بعد در کتاب مذکور براي توضيح مطلب تحولات تاريخي را بررسي کرده و در آخر مطلب با عنوان دو نوع انتظار انتظار ويرانگر و انتظار سازنده به اتمام مي رساند.

3- دعا کردن

وظيفه ما است که براي حضرت دعا کرده و طلب



[ صفحه 78]



ظهورش را از درگاه ايزدي خواهان باشيم. دعاهاي وارده در اين مقام بسيار است که معرو فترين آنها اين دعاست. اللهم کن لوليک الحجه بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعه و في کل ساعه وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتي تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طويلا



[ صفحه 79]



يعني خدايا بوده باش براي وليت حجه بن الحسن صلواتت بر او و بر پدران او در اين ساعت و در هر ساعت سرپرست نگهدار و پيشوا و ياور و راهنما و ديده بان. تا تسلط کامل دهي او را در زمين خود با رغبت مردم و بهره دهي او را مدت طولاني.

4- صدقه دادن

انسان همان طور که براي خود صدقه مي دهد بايد براي آن کسي که جان او از جان خودش ارزنده تر است نيز بطريق اولي صدقه داده و حفظ وجود امام عصر خود را از خدا بخواهد.



[ صفحه 80]



5- حج رفتن يا کسي را به حج فرستادن به نيابت از آن حضرت. رسم است که انسان براي کسي را که به او عشق مي ورزد همچون پدر و مادر، زيارت و حجي را نيابه - انجام دهد. اين عمل براي يگانه معشوق ما امام زمان نيز جايز است. چون اين عمل در ميان شيعيان در قديم مرسوم بوده و امام نيز در قضيه اي اين عمل را تقرير نموده اند.

6- برخاستن از براي تعظيم هنگام برده شدن اسم حضرت خصوصا کلمه قائم که از ايستادن مشتق است و ما هم هنگام شنيدن اين اسم مي ايستيم.

7- چون امام ما غايب مي باشند شناختن و در



[ صفحه 81]



خطش بودن دشوار است از اين رو لازم است براي استقامت خود دعا کنيم. در اين زمينه نيز دعاهائي وجود دارد که از آن جمله است دعائي که امام صادق (ع) به زراره تعليم نموده است که اگر درک کردي آن زمان را پس بخوان اين دعا را. اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف نبيک اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک



[ صفحه 82]



اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني خدايا خود را به من بشناسان، زيرا اگر خود را به من معرفي نکني پيامبرت را نمي شناسم. خدايا پيامبر و فرستاده خود را بمن معرفي نما، چون اگر رسولت را به من معرفي ننمائي حجتت را نمي شناسم. خدايا حجتت را به من بشناسان، پس بدرستي که اگر حجتت را به من معرفي نکني از دينم گمراه خواهم شد.

8- ياري خوستن از حضرت در موقع سختيها و شدائد و بلاهائي که به ما روي مي آورد. چون خود حضرت در توقيت که به شيخ مفيد فرستادند فرموده اند که ما به بلائي که به شما مي رسد معرفت داشته عالم به خبرهاي شما هستيم و چيزي از علم ما پنهان نخواهد شد.



[ صفحه 85]




پاورقي

[1] نويسنده اين کتاب استاد شهيد مرتضي مطهري مي باشد.