بازگشت

پيدايش حرکت هاي اصلاح گرايانه


به دنبال نشانه هاي ظهور که قبلا شمارش نموديم و توضيحي کوتاه تقديم داشتيم، در کنار آن نشانه ها که همگي آدمي را دچار نگراني و تاسف مي نمايد، نشانه هايي هم هست که نور اميد را در دلهاي منتظران، روشن مي کند. آن گاه که ناتواني مکاتب مادي و ساخته فکر بشر، بر همگان ثابت شد، در جامعه بشري، حرکتهايي اصلاح گرايانه پديد مي آيد که مردم جهان را با راه حل نجات از گرفتاريها، آشنا سازد. قبل از ظهور حضرت، بايد مسلمانان دنيا بتوانند با عمل کرد صحيح و تبليغات منطقي، اسلام را به جهان معرفي نمايند، تا در جامعه بشري آمادگي ذهني براي دعوت عمومي آن حضرت به اسلام، وجود داشته باشد. شايد حرکتهاي اسلام خواهانه اي که امروز در آسيا، آفريقا و حتي اروپا مشاهده مي شود، گامي در همين راستا محسوب گردد.



[ صفحه 74]



انقلاب اسلامي ايران پيش آهنگ انقلاب جهاني حضرت

چنان که دانستيم، انقلاب جهاني حضرت حجت (ع) به عنوان مهمترين نقطه عطف تاريخ بشريت و عظيمترين حادثه اجتماعي، نياز به مقدمات و زمينه هايي دارد، که با توجه به ماهيت آن انقلاب جهاني و ماهيت انقلاب اسلامي ايران، مي توانيم انقلاب اسلامي را زمينه ساز انقلاب جهاني حضرت مهدي (عج) بدانيم. تحليل شرايط قبل از انقلاب و تغيير ديدگاههايي که بعد از انقلاب اسلامي به وقوع پيوست اين حقيقت را آشکار مي سازد. در اينجا تنها به ذکر چند نکته بصورت اختصار بسنده مي کنيم: تعريف دين: قبل از انقلاب تبليغات سوء مادي گرايان سبب شده بود که برخي، دين را يک سري خرافات مربوط به دوران جاهليت بشر بخوانند و برخي، دين را يک سري دستورات فردي بدانند و گروهي دين را ساخته و پرداخته قدرتهاي سلطه گر براي به سکوت کشاندن مظلومان، تلقي نمايند. انقلاب اسلامي همه اين تحليلهاي پوچ را خنثي کرد و ثابت نمود که دين، اعتقادات راستيني است که بشر تا ابد به آن نيازمند است و معارف و تکاليف ديني، نه تنها براي



[ صفحه 75]



سازندگي فرد لازم است، بلکه براي اداره جامعه نيز کار آمد و ضروري است. دين نه تنها سکوت در برابر ظلم را نمي پذيرد، بلکه دستور به نبرد با ظالمان و ستمگران، از اولين دستورات الهي است. اين گونه است که انقلاب اسلامي، با روشنگري افکار مسلمانان بلکه همه جهانيان، نسبت به جايگاه بلند دين، نقش مقدمه بودن براي انقلاب جهاني را ايفا مي کند تا ذهنها براي آن حرکت ديني جهاني روشن و آماده گردد.

دين و سياست

قدرتهاي شيطاني، براي منزوي کردن انسانهاي حق طلب، همواره ادعا مي کردند که دين جداي از سياست است و مردان الهي، فقط بايد به عبادت بپردازند و سياست و حکومت را به ما واگذار کنند. برخي افراد ساده انديش که نقشه هاي پليد قدرتهاي شيطاني را درک نکرده بودند، نيز تصور مي کردند براستي که دين و سياست، دو قلمرو و متمايز، بلکه مخالف يک ديگرند. اما ديدگاههاي بلند رهبر انقلاب اسلامي، به همگان آموخت که، حتي دستورات فردي دين، در صورتي مي تواند تحقق پيدا کند که سياست و حکومت جامعه در دست دينداران با تقوا و کاردان باشد و اگر حاکمان طاغوتي



[ صفحه 76]



بر جامعه سلطه داشته باشند، افراد جامعه حتي در اجراي دستورات فردي ديني موفق نخواهند شد. از آنجا که حکومت جهاني حضرت حجت (عج) بر اساس دستورات الهي است، واضح است که انقلاب اسلامي چگونه نقش مهم خود را به عنوان مقدمه آن انقلاب جهاني ايفاء کرده و افکار مسلمانان و جهانيان را نسبت به هماهنگي دين و سياست، روشن نموده است.