بازگشت

امنيت فراگير


دولت مهدي (ع) دولت بهار حقيقت و مردمان است. اين دولت امنيتي فراگير و همه جانبه را به ارمغان مي آورد. امنيت اعتقادي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، خانوادگي و فردي. در دولت او توحيد بر همه چيز و همه کس سايه مي افکند و زمين و زمان به امنيت مي رسد. از امام باقر (ع) روايت شده است که فرمود: يقاتلون حتي يوحدوا الله و لا يشرک به شيئا، و تخرج



[ صفحه 32]



العجوزه الضعيفه من المشرق تريد المغرب لا يوذيها احد. [1] مي جنگند تا آنکه [همه مردم] خدا را به يگانگي بپذيرند و چيزي را با او شريک قرار ندهند، و [چنان امنيتي برقرار شود که] پيرزني ناتوان از مشرق به مغرب رود و هيچ کس آزاري به او نرساند. عدم امنيت در چهره هاي گوناگون آن، محصول و نتيجه شرک و بت پرستي است، و دولت مهدي، دولت زايل نده شرک در همه چهره هايش است. با زوال شرک اعتقادي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي، امنيتي که انسانها پيوسته در آرزوي آن به سر برده اند، رخ مي نمايد. زمين و زمان به آرامش مي رسند و بارور مي شوند. شيخ صدوق (ره) به اسناد خود از امام صادق (ع) از پدران گراميش از امير مومنان (ع) روايت کرده است که فرموده: و لو قدم م قائمنا لانزلت السماء قطرها، و لاخرجت الارض نباتها، و لذهبت الشحناء من قلوب العباد و اصطلحت السباع و البهائم، حتي تمشي المراه بين العراق الي الشام، لا تضع قدميها الا علي النبات و علي



[ صفحه 33]



راسها زينتها و لا يهيجها سبع و لا تخافه. [2] روزي که قائم ما قيام کند، آسمان باران رحمت ببارد و زمين گياه خود را بروياند و کينه ها از دل بندگان زدوده شود و درندگان و چهار پايان با يکديگر همزيستي مسالمت آميز نمايند. تا آنجا که زني از عراق تا شام را بپيمايد و جز بر سبزه زار گام نگذارد و زينت و آرايش خود را بر سر داشته باشد [و کسي به آن طمع ننمايد] و هيچ درنده اي او را آشفته نسازد و او نيز از هيچ چيز نهراسد. مهدي (ع) با قيام به عدالت و رفع موانع هدايت، راه عبوديت الله را بتمامه مي گشايد و با تامين نيازهاي گوناگون انسان - اعم از مادي و معنوي - سير کمال آدميان را تدارک مي کند، زيرا ابتدايي ترين نيازهاي انسان، نيازهاي مادي و معيشتي اوست و بلا فاصله نيازهاي ديگري که تامين آن نيازها در حرکت کمالي انسان نقش اساسي دارد. امام صادق (ع) فرموده است: ثاثه يحتاج الناس طرا اليها: الامن و العدل و الحصب. [3] سه چيز است که همه مردمان بدان محتاجند: امنيت، عدالت و فرواني.



[ صفحه 34]



قرآن کريم در بحث از نيازهاي انسان براي سير، اين حقيقت را گوشزد کرده است: الذي اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف. [4] اوست کسي که آنان را از نظر معيشت تامين کرد و از ترس امانشان داد. تامين معيشت انسان، تدارک نخستين گامها در مسير حرکت است که بدون آن و فارغ از انديشه و تلاش در جهت عدالت اجتماعي، مقدمه لازم براي سير او فراهم نمي شود، چنانکه امام صادق (ع) به مفضل فرمود: و اعلم يا مفضل ان راس معاش الانسان و حياته الخبز و الماء. [5] مفضل - بدن که راس و اساس معيشت انسان و زندگي او نان است و آب. و پيامبر عدالت و دعوت کننده به عبوديت فرمود: اللهم بارک لنا في الخبز و لا تفرق بيننا و بينه فلولا الخبز ما صلينا و لا صمنا و لا ادينا فرائض ربنا. [6] خدايا به نان ما برکت عنايت فرما و ميان ما و نان جدايي ميفکن، زيرا اگر نان نباشد، نه نماز گزاريم و نه روزه داريم و نه واجبات الهي را ادا کنيم.



[ صفحه 35]



مردمان براي رشد و تعالي نيازمند امنيت، عدالت و فراواني هستند و اين معنا در دولت مهدي (ع) در حد آرماني خود تحقق مي يابد. در آن روز برکات زمين و آسمان بر مردمان گشوده مي شود: [7] و لو ان اهل القري امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم برکات من السماء و الارض. [8] اگر مردم جوامع ايمان اوردند و تقوا پيشه کنند، هر آينه برکتها از آسمان و زمين بر آنان بگشاييم. دولت مهدي (ع)، دولت ايمان مردمان و تقوا پيشکي است، پس وعده خدا در آن روز تحقق کامل يابد و نيکيها و نعمتها فراگير شود، باران رحمت ببارد و زمين بي دريغ نعمتهاي خود را در اختيار مردمان گذارد و کينه از دلها زدوده شود و امنيت در همه ابعادش ظهور يابد و به سبب عدالت همگان بي نياز شوند که امام کاظم (ع) فرموده است: لو عدل في الناس لاستغنوا. [9] چنانچه در ميان مردم عدالت جاري شود، بي نياز گردند.



[ صفحه 36]




پاورقي

[1] منتخب الاثر، ص 308 (از ينابيع الموده)، با مختصر اختلاف: بحار الانوار، ج 52، ص 345 (از تفسير العياشي).

[2] الخصال، ج 2، ص 626، بحار الانوار، ج 52، ص 316، منتخب الاثر، ص 474.

[3] ابو محمد الحسن بن علي بن الحسين بن شعبه الحراني، تحف العقول عن آل الرسول (ص)، مکتبه بصيرتي، قم، 1394 ق. ص 236.

[4] قرآن، قريش / 4.

[5] بحار الانوار، ج 3، ص 87، محمد الخليلي، من امالي الامام الصادق و هو شرح ما املاه الامام (ع) علي تلميذه المفضل بن عمر الجعفي، موسسه الاعلمي للمطبوعات، بيروت، 1404 ق. ج 1، ص 305.

[6] الکافي، ج 5، ص 73، ج 6، ص 287، وسائل الشيعه، ج 12، ص 17.

[7] قطب الدين ابو الحسين سعيد بن هبه الله الراوندي، الخرايج و الجرايح، تحقيق و نشر موسسه الامام المهدي (ع)، قم، الطبعه الثانيه، موسسه النور للمطبوعات، بيروت، 1411 ق. ج 2، صص 850 - 849.

[8] قرآن، اعراف / 96.

[9] الکافي، ج 1، ص 542، ج 2، ص 568.