بازگشت

ياران مهدي


آن حضرت با شمشيري از نيام بر آمده قيام مي کند و موانع عبوديت و کمال آدميان را رفع و مقتضيات آن را فراهم مي کند. جابر جعفي از امام باقر (ع) درباره ظهور انقلابي مهدي (ع) نقل کرده است که حضرت فرمود که چون مهدي (ع) آيد ميان رکن و مقام نماز گزارد، آن گاه روي به مردم نمايد و فرياد کند: الا انا نستنصر الله اليوم و کل مسلم. بدانيد که امروز از خدا ياري مي جوييم و از مسلمانان. سپس امام باقر (ع) فرمود:



[ صفحه 9]



و يجي ء و الله ثلاثمائه و بضعه عشر رجلا فيهم خمسون امراه يجتمعون بمکه علي غير ميعاد فزعا کفزع الخريف. [1] به خدا سوگند سيصد و سيزده تن نزد او گرد مي آيند که در ميان آنان پنجاه زن هست. آنان بدون قراري از پيش، از اين سوي و آن سوي مانند ابرهاي پراکنده پاييزي به هم مي پيوندند و در مکه به حضور مهدي مي رسند. انقلاب آغاز مي شود و سيصد و سيزده نفر به تعداد مجاهدان غزوه بدر گرد مي آيند تا همان گونه که شرک و اشرافيت و ستمگري به دست مبارک پيامبر و پيروانش شکسته شد، اين بار پايان پذيرد و دولت عدالت بتمامه رخ نمايد. البته آنان فرماندهان و کارگزاران اصلي امام (ع) و دولت او هستند. ابوبصير روايت کرده است که مردي از اهل کوفه از حضرت صادق (ع) پرسيد چند نفر با قائم (ع) قيام مي کنند؟ زيرا مردم مي گويند آنان به تعداد شرکت کنندگان در جنگ بدر يعني سيصد و سيزده نفر هستند. حضرت فرمود: ما يخرج الا في اولي قوه، و ما يکون اولوا القوه اقل



[ صفحه 10]



من عشره آلاف. [2] او قيام نمي کند مگر با افراد صاحب قوت و اين افراد صاحب قوت کمتر از ده هزار نفر نيستند. بنابر اين تعداد ياران حضرت صاحب الامر (ع) منحصر به سيصد و سيزده نفر نيست، بلکه آنان پرچمداران و فرماندهان آن حضرت و نخستين کساني هستند که به او مي پيوندند، [3] چنان که خبر مفضل بن عمر از امام صادق (ع) بر آن صراحت دارد: کانيي انظر الي القائم علي منبر الکوفه و حوله اصحابه ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلا عده اهل بدر، و هم اصحاب الالويه و هم حکام الله في ارضه علي خلقه. [4] گويا قائم را مي بينم که روي منبر کوفه نشسته است و يارانش که به تعداد مجاهدان زوه بدر سيصد و سيزده نفرند، دور او را گرفته اند، و آنان پرچمداران او و حکمرانان الهي در زمين بر خلق او هستند. آنان با قوتي الهي قيام مي کنند و دولت مستضعفان صالح را بر پا مي دارند که اراده الهي چنين است: و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين. [5] .



[ صفحه 11]



و ما اراده داريم که بر مستضعفان زمين منت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان [حکومت روي زمين] قرار دهيم. آنان از هر عيب و آفتي بري خواهند بود و دلهايشان چون پاره هاي پولاد خواهد بود. سيادت و دولت حق از آن ايشان خواهد شد. از امام سجاد (ع) روايت شده است که فرمود: اذا قام قائمنا اذهب الله عز و جل عن شيعتنا العاهه، و جعل قلوبهم کزبر الحديد، و جعل قوه الرجل منهم قوه اربعين رجلا و يکونون حکام الارض و سنامها. [6] چون قائم ما قيام کند، خداوند عيب و آفت را از شيعيان ما برطرف کند، و دلهاي آنان را چون پاره هاي پولاد سازد، و به هر مردي از ايشان نيروي چهل مرد دهد، و آنان حاکمان و سروران زمين خواهند بود.


پاورقي

[1] ابو النصر محمد بن مسعود بن عياش السلمي المعروف بالعياشي، تفسير العياشي، تحقيق هاشم الرسولي المحلاتي، المکتبه العلميه الاسلاميه، طهران، ج 1، ص 65، هاشم بن سليمان الحسيني البحراني، البرهان في تفسير القرآن، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، قم، ج 1، ص 164.

[2] کمال الدين، ج 2، ص 654، محمد باقر المجلسي، بحار الانوار، الجامعه لعلوم الائمه الاطهار، الطبعه الثالثه، دار احياء التراث العربي، بيروت، 1403 ق. ج 52، ص 323.

[3] ر. ک: بحار الانوار، ج 52، ص 323 (بيان علامه مجلسي ذيل حديث ياد شده).

[4] کمال الدين، ج 2، صص 673 - 672، بحار الانوار، ج 52، ص 326.

[5] قرآن، قصص / 5.

[6] ابو جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (الشيخ الصدوق)، الخصال، صححه و علق عليه علي اکبر الغفاري، مکتبه الصدوق، طهران، 1389 ق. ج 2، ص 541، بحار الانوار، ج 52، ص 317.