بازگشت

ظهور انقلابي


بنابر رواياتي مشهور که از پيشوايان معصوم وارد شده است، امام عصر (عج) به دنبال يک تحول انقلابي، دولتهاي باطل و ستمگر را مضمحل مي سازد و دولتي سراسر حق و عدل بر پا مي کند، چنانکه در حديث امام باقر (ع) آمده است:



[ صفحه 7]



اذا قام القائم ذهب دوله الباطل. [1] هنگامي که قائم قيام مي کند، هر دولت باطلي از بين مي رود. در حديثي که متفق فريقين است، از رسول اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله ذلک اليوم حتي يخرج رجل من اهل بيتي يملا الارض عدلا کما ملئت ظلما و جورا. [2] اگر از عمر جهان جز يک روز باقي نمانده باشد، خداوند همان يک روز را چنان دراز کند تا مردي از خاندان من خروج کند و زمين را پس از آنکه پر از ستم و بيداد شده باشد، پر از عدل و داد کند. اين گونه است که دولت کريمه او بر پا مي شود و آن حضرت با سيرت نيکوي خود همگان را از آب گواراي عدالت سيراب مي سازد. آنچه در ابتدا از باب براعه المطلع [3] نقل شد، گوياي دولت مهدي (ع) و سيرت مهدي (ع) است. آن حضرت قائم منتظر است، منتظر، تا منتظران زمينه قيام و حکومت عدل را آماده سازند. آن حضرت، عدالت پر آوازه است، عدالتي که هر انساني با روي کرد



[ صفحه 8]



به فطرت خود شيفته و فريفته آن است. ابوالعلاء معري حکيم و اديب بزرگ در اين باره چنين سروده است:



متي يقوم امام يستقيد لنا

فيعرف العدل اجبال و غيطان [4] .



آن ييشوايي که انتقام ما را [از ستمگران] خواهد گرفت کي قيام خواهد کرد؟ تا با قيام او کوهها و دشتها طعم عدالت [واقعي] ره بچشند؟


پاورقي

[1] ابو جعفر محمد بن يعقوب الکليني، الکافي، صححه و علق عليه علي اکبر الغفاري، دار الکتب الاسلاميه، طهران، 1388 ق. ج 8، ص 278.

[2] ابو جعفر محمد بن الحسن الطوسي، الغيبه، الطبعه الثانيه، مکتبه بصيرتي، قم، 1408 ق. ص 112، و نيز ر. ک: ابو جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (الشيخ الصدوق)، کمال الدين و تمام النعمه، مکتبه الصدوق، طهران، 1395 ق. ج 1، ص 318، امين الاسلام ابو علي الفضل بن الحسن الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القران، مکتبه المرعشي النجفي، قم، 1403 ق. ج 4، صص 152 ، 67.

[3] در علم بديع اصطلاحي وجود دارد به نام حسن الابتداء يا براعه المطلع يا براعه الاستهلال که از زيورهاي کلام و شعر است. اگر خطيب و شاعر سخن خود را با عباراتي آغاز کند که رقيق و سهل و روشن و واضح از نظر معني باشد و به گونه اي بياورد که مستقل از آنچه بعد مي آيد بوده، مناسب مقام باشد و نيز جاذب و موثر بوده و معرف آنچه در ادامه سخن مي آيد باشد، اين کلام داراي براعه المطلع است. ر. ک: تقي الدين ابو بکر بن علي المعروف به ابن حجه الحموي، خزانه الادب و غايه الارب، شرح عصام شعيتو، دار و مکتبه الهلال، بيروت، 1987 م. ج 1، ص 19، محمد بن عبد الرحمن الخطيب القزويني، الايضاح في علوم البلاغه، شرح و تعليق و تنقيح محمد عبد المنعم خفاجي، دار الکتاب اللبناني، بيروت، 1405 ق. ج 2، صص 595 - 594، احمد الهاشمي، جواهر البلاغه، دار الکتب العلميه، بيروت، صص 342 - 341.

[4] اللزوميات، الطبعه الثانيه، دار الکتب العلميه، بيروت، 1406 ق. ج 2، ص 352.