بازگشت

دريچه اي به نور


نگاهي کوتاه به ژرفائي پرگهر.

يادواره مظلوميت شهيدان طف را در پيش رو داريم، و به نظاره گه جانبازي ياران يزدان مي نشينيم، و سخن زبان ناطق الهي را مي نيوشيم، و در زواياي کلامش به ژرفائي تعبيراتش مي نگريم. به حقيقت که واژگان در بازگردان بيان شيوايش ناتوان و انديشه ها در پي بردن به ژرفائي معاني کلامش کوتاه. چرا که سخن تنزل انسان است در کلامش و حضرت مهدي عليه السلام بزرگ آيت يزدان است، که انديشه انديشمندان، و باريک بيني پژوهشگران، و دانش دانشمندان و آگاهي آگاهان در پي بردن به گوشه اي از مقامش ناتوان و در چيره شدن به جملگي زواياي کلام پر طنينش چون مور در برابر سليمان. ليکن:



آب دريا را اگر نتوان کشيد

هم بقدر تشنگي بايد چشيد



در باره شخصيت والاي حسين بن علي عليه السلام و ياران جان باخته اش کتابهاي فراواني نگاشته شده. و هر نويسنده به فراخور توان و گستردگي تحقيقاتش بر آن شده است که گوشه اي از سيماي سيد شهيدان حضرت ابا عبدالله عليه السلام را ترسيم نمايد، و جمعي نيز از اين کار سربلند برون آمده اند. ليکن در ميان تمامي اين آثار جاي کتابي که به بيان فرزند برومند حضرت ابا عبدالله حسين عليه السلام حجت خدا در



[ صفحه 17]



زمين حضرت حجه بن الحسن عليهما السلام خالي بود. از اينرو ما تلاش خويش را بر آن داشتيم که از ميان مواريث اسلامي، سخنان حضرتش را در باره امام حسين عليه السلام استخراج نمائيم. و در اين زمينه به قدر مقدور تلاشي مبذول شد. و کتاب را به دو بخش تقسيم کرديم: بخش نخست زيارات، و بخش دوم توقيعات و ديدارها. در چاب نخست اين کتاب تنها به نقل زيارات بسنده کرديم که در کتب مزار و دعا به زيارات ناحيه مقدسه معروف است. ليکن در يک نگاهي دوباره بر کتاب و اصلاح اشتباهات آن چاپ، بر آن شديم که در يک پژوهشي افزونتر دعاهاي ديگري را که از آن ناحيه مقدس رسيده است، و يا بر خواندانش فرمان صادر گرديده، بر مجموعه خويش بيفزائيم. و تا حد توان سعي بر آن شد که اين دعاها با نسخ گوناگون مقابله شود که نسخه هاي بدل را داخل () مشخص کرديم. در بخش دوم کتاب ديدارها و توقيعاتي را قرار داديم که بزرگان محدثان شيعي در آثار خويش درج کرده اند. چرا که باريافتگان به حضور حضرتش بسيارند و سخنان فراواني هم از آن بزرگوار در باره جد گراميشان حضرت ابا عبدالله عليه السلام نقل شده است. ولي از آنجا که اين ديدارها به خاطر ترس از شهرت فرد باريافته و يا ديگر علل موجه بيشتر به صورت حديث مرسل يا مرفوع و... نقل مي شود، لذا تشخيص صحت سلسله روات حديث خودکاري است که در توان اين حقير نيست، و نيز تشخيص حقانيت سخن ناقل کاري دشوارتر، از اينرو ما تنها به رواياتي پرداختيم، که مشايخ بزرگ شيعه و محدثان والا تبار اماميه آنها را در آثار خويش نقل کرده اند. و در نقل شود، و تا حد توان تقطيع نگردد، و بجز چند مورد مابقي متون بطور کامل نقل شده است.



[ صفحه 18]



و در اين چاپ ديگر بار همراه با بازنگري کلي در کتاب و انجام برخي اصلاحات و افزودن برخي مباحث، تلاشي در کامل تر شدن اين مجموعه صورت گرفت. يادآوري اين نکته لازم است که نقل شدن اين تعداد روايت در اين کتاب نه دليل انحصار کل روايات نقل شده از حضرت بقيه الله الاعظم حجه بن الحسن عليها السلام در باره جدشان مي باشد، و نه دليل طرح و رد ديگر بحثها. تصميم بر آن بود که شرحي کوتاه بر سخنان حضرتش داشته باشيم، اما خود را مصداق اين شعر يافتيم که:



اي مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه توست

عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري



از اينرو تنها به ترجمه سخنان آن بزرگ بسنده نموديم. تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد با آن اميد که در اولين صباحان پرچم خونين قيام طف دگر بار گشوده شود، و شمشير آخته محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم از نيام برخيزد، و اذن قيام به دادخواه خون شهيدان کربلا داده شود. که تا او نيايد خون بناحق ريخته شده سيد شهيدان زجوشش نمي افتد، و قلب گداخته سيده بانوان جهانيان التيام نمي يابد، که او وارث خون شهيدان است و شفابخش قلب کشته گان و نقطه آرزوهاي همه اميدواران. بارالها ظهور پر نور و سرورش را هر چه زودتر برسان.

اللهم و احي بوليک القرآن و ارنا نوره سرمدا لا ليل فيه، و احي به القلوب الميته، و اشف به اصدور الوغره، و اجمع به الاهوا المختلفه علي الحق، و اقم به الحدود المعطله و



[ صفحه 19]



الاحکام المهمله حتي لا يبقي حق الا ظهر و لا عدل الا زهر، و اجعلنا يا رب من اعوانه و مقويه سلطانه و الموتمرين لامره و الراضين بفعله و المسلمين لاحکامه...

[فرازهائي از دعاي عصر غيبت، به نقل از سيد بن طاووس (ره)]



[ صفحه 23]