نجمه 12
بدانکه در قاتل دجال بد سگال ميان علماء فريقين از خاصه و عامه نظر باختلاف اخبار وارده از طرق ايشان اختلاف است چه آنکه خاصه روايت نموده اند قتل آنملعون رابدست حضرت بقيه الله الحجه بن الحسن عجل الله فرجه چنانچه فضل بن شاذان در کتاب غيبت روايتکرده از عبد الله بن سنان که گفت پدرم سئوالکرد از حضرت جعفر بن محمد الصادق از سلطان عادل پس آن حضرت فرمود آنکسي است که خدايتعالي فرض گردانيده است اطاعه اورا بعد از انبياء و مرسلين بر جميع آدميان و جنيان و او سلطاني است بعد از سلطاني تا آنکه منتهي شود بسلطان دوازدهم پس مردي از اصحاب آن حضرت عرض کرد توصيف کن براي ما ايفرزند رسولخدا ايشانرا فرمود کساني هستند که خدايتعالي در باره ايشان فرموده اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم و آنکسانند که خاتم ايشان آنکسي است که عيسي در زمان دولت او فرود خواهد آمد از آسمان و نماز خواهد گذارد در پشت سر او و او است آنکسيکه خواهد کشت دجال را و مفتوح خواهد ساخت بدست او مشارق و مغارب زمين را و او کسي است که پادشاهي او خواهد کشيد تا روز قيامه و شيخ صدوق در کمال الدين باسناد خود از مفضل روايتکرده که گفت حضرت صادق فرمود بدرستيکه خداي تبارک و تعالي چهارده هزار سال پيش از آفرينش مخلوقات خلق فرمود چهارده نور را که ارواح ما باشند عرضشد يابن رسول الله اينچهارده کدامند فرمود محمد و علي وفاطمه و حسن و حسين و امامان از فرزندان حسين آخرين آنها قائم آنچناني است که قيام فرمايد بعد از غائبشدنش پس بکشد دجالرا و پاک کند زمين را از هر جور و ظلم و در ايندو روايت محل قتل آنملعون ذکر نشده است و ليکن در روايت کمال الدين که در سابق گذشت چنين است که خداوند آنلعين را در شهر شام در بالاي تلي که آنرا تل افيق گويند سه ساعت از روز جمعه گذشته بدست کسيکه عيسي بن مريم در پشت سر او نماز کند ذبح نمايد و در روايت معلي بن خنيس از حضرت صادق بنابر نقل علامه مجلسي ره در بحار چنين است که حضرت قائم عجل الله فرجه الشريف آنملعونرا در کناسه کوفه بدارميکشد شمع في جمع بدانکه در ميان ايندو روايت که محل قتل آنملعون در آنها ذکر شده است بحسب ظاهر تنافي و تعارض است و ممکن است رفع آن بيکي ازدو وجه اول آنست که گفته شود که حضرت بقيه الله آنملعونرا در تل افيق شام بقتل ميرساند و جنازه منحوسه او را نقل بکوفه نموده و در کناسه کوفه بدارش ميزنند بجهه آنکه کوفه در وقت ظهور مقر سلطنت و قاعده مملکه آن حضرت است و آبادي آن بنحوي است که بنا بر روايت مفضل از حضرت صادق خانهاي آن متصل شود بخانهاي کربلاء و مسجدي آن حضرت در پشت کوفه بنا کند که هزار در داشته باشد و سواد کوفه چنانشود که در روز جمعه از براي درک نماز جمعه بر استر تندرو سوار شوند و بنماز نرسند پس محتمل است که آن بزرگوار بجهه اظهار سطوت خود بر اهل روزگار بدن منحوس آن نابکار را در کوفه آورده و بدار زنند چنانکه محتمل است که اينفعل حجه يزدان از براي ادخال سرور در قلب جميع مومنان باشد چنانکه در روايت ابو خالد کابلي از حضرت باقر است که فرمود چونقائم داخل کوفه شود مومني نباشد مگر آنکه در کوفه باشد يا آنکه بيايد در آنجا دويم آنست که گفته شود که دجاليکه در نزد عالميان معروف و مشهور و باضلال و گمراه نمودن بندگان خدا موصوف و مذکور است همانستکه آن بزرگوار آنرا در تل افيق شام بذوالفقار خون آشام در سفرش مقر ميدهد و آنکه در کناسه کوفه بدار کشيده ميشود دجال ديگري است از دجالين چه در آخر الزمان و اوان ظهور آنحجه يزدان دجالين بسيار و کذابين بيشمار هويدا و آشکار خواهند گرديد چنانچه ابن اثير در نهايه از حضرت رسول روايت نموده که فرمود يکون في اخر الزمان دجالون.