نجمه 02
شيخ صدوق در کمال الدين از پدرش و ابن وليد يکجا ايشان جميري او از تقطيني او از صالح بن محمد او ازهاني تمار روايت نموده او گفته که صادق فرمود که صاحب اين امر را غيبتي هست کسيکه در زمان الغيبت بدين خو چنگ بزند مانند کسي است که بدست خود از سر درخت فتاد و آن درخت بزرگي است که خارها دارد مانند سوزن بگيرد و دستش را بقصد شکستن و بحين خارهاي آن بسمت پائين بکشد آنگاه همه خارها بدست وي فرو ميروند اينست معني خرط القتاد و اين مثلي است که در خصوص امور مشگله گفته ميشود يعني حفظ دين در زمان غيبت مانند اين دشوار بدارد و بدين خود چنگ بزند و شيخ طوسي در کتاب الغيبه از سعد او از ابن ابي الخطاب او از ابن بزيع او از عبد الله احتم او از حسين قلانسي او از عبدالرحمن بن سيابه او از ابي عبدالله روايت نموده که آن حضرت فرمود که حال شما چگونه ميشود در وقتيکه بي امام ما بيند و از او هدايت بي بهره شويد و بعضي از شما از بعضي ديگر تبري و دوري نمائيد در آنوقت از همديگر تميزمييابيد و امتحان کرده شده ميباشيد وبغربال زد ميشويد و در آن حال سالها با هم مختلف ميشويد يعني قحطي بهم ميرسانند يا ايينکه در هر سال يکنوع حادثه نازل ميشود در آن اوقات در اول يک روزي از روزها امارتي و سلطنتي بهم ميرسد و در آخر همان روز قتلي و قحطي اتفاق ميافتد و ايضا شيخ طوسي در کتاب الغيبه از غضايري او از بزوفري او از احمد بن ادريس از ابن قتيبه او از ابن شاذان او از ابن ابي نجران او از محمد بن منصور او از پدرش روايت کرده او گفته ما جماعتي در خدمه صادق با هم سخن ميگفتيم ناگاه آن حضرت بما متوجه شد فرمود که شما چه ميگويد هيهات هيهات نه چنين است که ميگوئيد بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه واقع نخواهد شد چيزيکه چشمهاي خود را بان دوخته ايد تا وقتيکه از همديگر تميز بيابيد و بغربال زده شويد نه چنين است که ميگوئيد بخدا سوگند هر آينه آن چيزي که چشمهاي خود را بان دوخته ايد واقع نخواهد شد مگر بعد از ياس و نااميدي چنين است که ميگوئيد بخدا سوگند هر آينه آنچه چشمهاي خود را بان دوخته ايد واقع نخواهد شد تا وقتيکه اظهار نمايد شقي شقاوتش را و سعيد سعادتش را و نيز شيخ طوسي در کتاب الغيبه ازاحمد بن ادريس او از ابن قتيبه او ازاحمد بن شاذان او از بزنطي روايت کرده او گفته که ابوالحسن فرمود آگاه باشيد بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه چيزيکه چشم بدان دوخته ايد واقع نخواهد شد تا وقتيکه از همديگر تميز تابيد و امتحان کرده شده باشيد و باقي نماند از شما در اعتقاد خود مگرجمع قليلي بعد از آن اين آيه تلاوت فرمود ام حبستم ان تترکوا و لما يعلم الله الذين جاهدوا و تميز نداده.