بازگشت

نجمه 02


شيخ شرف الدين نجفي در کتاب کنزالفوائد از محمد بن عياش او از محمد بن حسن بن علي بن صباح مدايني او از حسن بن محمد بن شعيب اواز موسي بن عمران بن يزيد او از ابي عمير او از ابي منصور بن يونس او از اسمعيل بن جابر او از ابي خالد کابلي او از باقر عليه السلام روايت نموده که آن حضرت فرمود قائم بيرون ميايد تاآنکه بمن ميرسد و آنجائي است در يک منزلي مکه که الان به مر الظهر و ان مشهور است در آنجا باو خبر ميرسد که خاکميکه در مکه معين نموده بودي کشته گرديد چون اين خبر را ميشنود بسوي ايشان برميگردد و دعواي کند و زياده از اين چيز ديگر نميکند بعد از آن ميرود خلايق را دعوت ميکند تا اينکه به بيذا ميرسد در آنحال لشگرري از جانب سفياني بيرون آيند خداي تعالي بزمين امر ميفرمايد ايشان را از پايهايشان فرو ميکشد اينست معني قول خداي تعالي و لو تري اذفزعوا فلا فوت و اخذوا من مکان قريب و قالوا امنا به يعني ميگويند که بقيام قائم ايمان آورديم و آن را تصديق کرديم و قد کفروا به من قبل يعني و حال آنکه پيش از اين قيام او را انکار نموده اند ويقذفون بالغيب من مکان بعيد در تفسيرعلي بن ابراهيم سال سائل بعذاب واقع پرسيد عذابي را که واقع شدي است گفت که اين عذاب هر کدام شخص خواهد شد خداي تعالي فرمود که بر کافران علي بن ابراهيم گويد که از حضرت باقر معني آيه را پرسيدند فرمود که مراد از عذاب آتشي است که از سمت مغرب بيرون ميشود و ملکي از ملائکه آن را از پس ميراند تا آنکه بمحله طايفه بني سعد بن همام ميرسد و در نزد مسجدايشان ميايستد و همه خانهاي بني اميه ررا با اهل و سکنه آنها مي سوزاند



[ صفحه 32]



و هيچ خانه از خانهاي بني هاشم که ببال محمد در آنجا ستم و تعدي نموده اند و ايشان را در آنجا کشته اند باقي نميگذارد مگر اينکه سوخته شود واينکه گفتم مهدي است يعني از علامات ظهور وي است يا اينکه ماجري در وقت ظهورش خواهد شد و شيخ صدوق در کتاب اکمال از پدرش او از حميري او از احمد بن هلال او از ابن محبوب او از ايوب علا در يکجا ايشان از محمد بن مسلم روايت کرده اند او گفته که از صادق شنيدم ميفرمود که قيام قائم را از جانب پروردگار عالم براي مومنان علامات چندي قرار داده شده عرض کردم که خداي تعالي مرا فداي تو گرداند آنها چيستند فرمود قول خداي تعالي است و لنبلونکم يعني پيش از ظهور قائم امتحان ميکنيم شما مومنان را بشي ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين آن حضرت در تاويل آيه شريفه فرمود که خداي عالم ميفرمايد که مومنان را امتحان ميکنييم با ترسيدن از سلاطين بني فلان در اواخر سلطنتشان و با گرسنگيي که سبب گراني نرخها است و با نقصان بهم رسانيدن اموال که بسبب کسادي تجارتها است و با نقصان بهم رسانيدن نفوس خلايق که بسبب مرگ ناگهاني است و با ناقص شدن ثمرات که بسبب قلت ربع و زراعه و قلت برکت آنها است و بتعجيل فرج مژده ده بکسانيکه باين مصائب صبر ميکنند بعد از آن فرمود يا محمد اينکه گفتم داخل تاويل است و خداوند عز و جل ميفرمايدولا يعلم تاويله الا الله و الراسخون في العلم يعني تاويل آن را نميداند مگر خداي تعالي و آنانکه علم در دلهاي ايشان راسخ است و محکم و در ارشاد از وهب بن حفص او از ابي بصير روايت کرده او گفته که از باقر در خصوص قول خداي عز و جل ان نشاء ننزل عليهم من السماء آيه فطلت اعناقهم لها خاضعين شنيدم ميفرمود که خداي تعالي اين علامت را از آسمان بر ايشان نازل خواهد نمود عرض کردم که ايشان کيانند فرمود بني اميه و اتباع ايشان عرض کردم که آن آيه و علامه چيست فرمود که ايستادن آفتابست از وقت ظهر تا عصر و نمايان شدن روي و سينه مردي است در روي جرم آفتاب در حالتيکه خلايق او را با حسب و نسبش ميشناسند و اين قضيه در زمان سفياني واقع ميشود و در اينوقت هلاکت او و ضلالت قومش اتفاق خواهد افتاد ترجمه آيه کريمه اينست که اگر بخواهيم آيتي و علامتي از آسمان برايشان نازل ميگردانيم پس گردنهاي ايشان در پيش آن پست ميشود يعني همه در مقابل آن عاجز و ذليل ميمانند و در تفسير عياشي از عجلان او از ابي صالح روايت نموده او گفته که از صادق شنيدم ميفرمود که شبها و روزها نميگذرند تااينکه منادي از آسمان ندا بکند که اي اهل حق از اهل باطل جدا شويد و اي اهل باطل از اهل حق سوا باشيد پس در اينحال از يکديگر جدا ميشوند و تميز مييابند راوي گويد که عرض کردم آيا بعد از اين دو فرقه باز بهم ديگر مخلوط ميشوند بنوعيکه از يکديگر تميزنباشد فرمود نه زيرا که خداوند عالميان در کتاب کريم ميفرمايد ما کان الله ليذد المومنين عليه حتي يميز الخبيث من الطيب يعني خداي تعالي نميگذارد مومن را با حالتيکه شما هستيد تا اينکه بد را از خوب جداکردند.