بازگشت

نجمه 01


علي بن ابراهيم در تفسير خود از ابي الجارود او از باقر در خصوص قول خداي تعالي روايت نموده ان الله قادر علي ان ينزل آيه يعني بدرستيکه خداي تعالي قادر است بر اينکه آيتي نازل گرداند آن حضرت فرمود که خداي تعالي بعد از اين در آخر الزمان آيات و علامات چندي بتو مينمايد از آنجمله دابه الارض و دجال و فرود آمدن عيسي از آسمان و طلوع آفتاب از مغرب است وايضا از ابي الجارود او از آن حضرت در خصوص قول خداي قل هو القادر علي ان يبعث عليکم عذابا من فوقکم روايت نموده که مراد از عذاب دجال و صيحه است معني آيه اينست که بگو خداوند کردگار قادر است براينکه از جانب بالاي سر شما عذاب بر شما بفرستد او من تحت ارجلکم يعني قادر است براينکه از سمت زير پاي شما بر شما عذاب بفرستد آن حضرت فرمود که يعني مراد ازاين عذاب فرو بردن زمين است او يلبسکم شيعا يعني قادر است براينکه بپوشاند بشما لباس اختلاف نمودن را در خصوص دين آن حضرت فرمود که در خصوص دين با يکديگر اختلاف نمائيد و يکديگر را قدح و ذم نمائيد و يذيق بعضکم باس بعض يعني قادر است براينکه بچشاند ببعضي از شما شدت وحدت بعضي ديگر را آن حضرت فرمود يعين بعضي از شما بعضي را بکشد و همه اينها در ميان اهل قبيله خواهد شد و ايضا علي بن ابراهيم در تفسير آيه شريفه حتي اذا اخذت الارض زخرفها و ازينت از پدرش او از محمد بن فضيل او از پدرش او از باقر روايت نموده که بخدمه آن حضرت عرض کردم که فداي تو شوم بماچنين نقل شده که از آل جعفر يکقر بساطت خواهد رسيد و از بني عباس دو نفر آيا از علم اين مطلب چيزي بتو رسيده است فرمود که آل جعفر چيزي نيستند و چيزي هم در دست ايشان نخواهد شد ليکن بني عباس را سلطنتي هست طولاني در ايام آن سلطنت کساني را که نسبت بايشان دورند نسبت بخودشان حساب ميکنند و آناني را که نزديک اند دور و سلطنتشان صعبب و مشگل است و اندک چيزي در آن يعني نسبت برعيت عدل و وفا نميباشد بلکه مرتکب جور و بيداد ميشوند مدتي بدين طرز ميگذرانند تا وقتيکه از مکر خدا مطمئن و از عقاب وي خاطر جمع گرديدنددر آنوقت اختلال و اغتشاش در اموراتشان بهم ميرسد و دولتشان بنوعي پايمال مي شود که بزرگي در ميانشان نميباشد که پراکنده گان ايشان را بدور سرش جمع نمايد اينست معني قول خداي تعالي عرض کردم که فداي تو شوم آنچه که فرمودي کي واقع خواهد شد فرمود که آگاه باش که براي اين امر وقت معين در نزد ما نيست ولکن ما وقتيکه بشما چيزي را خبر داديم و آنهم چنانچه گفته بوديم تحقق بهمرسانيد آنوقت بگوئيد که خدا و رسول او راست گفته اند و اگر بخلاف گفته ما درآمد نيز بگوئيد که خدا و رسول او راست گفته اند تا اينکه دو اجر براي شما داده شود و لکن در زمانيکه احتياج را فهميدم وليکن مراداز انکار خلايق چيست فرمود اينست که مردي براي حاجتي بنزد برادر ديني خودميايد برادرش با وي ملاقات ميکند بغير آن طريقيکه پيشتر ميگردد و با وي سخن ميگويد بغير از آن سخنانيکه پيشتر از آن ميگفت يعني وقتيکه فهميدکه باو احتياج دارد و اظهار حاجه خودنمود هر آينه از او کناره جوئي مينمايد و بشانش اعتنا نميکند ايضا در تفسير علي بن ابراهيم از ابي الجارود او از باقر در خصوص قول خداي عز و جل قل ارايتم ان اتيکم عذابه بيانا يعني شب و روز ماذا يستعجل منه المجرمون روايت نموده که آن حضرت فرمود که مرا از عذاب در اين آيه عذابي است که در آخر زمان بفاسقان اهل قبله يعني اهل اسلام نازل ميشود در حالتيکه ميگويند عذاب برما نازل نخواهد شد و ايضا از اين ابي الجاروداو از باقر در تفسير قول خداي تعالي و لوتري از فزعوا فلا فوت روايت نموده که آن حضرت فرمود که فزع و بيم ايشان بسبب صدائي است که از آسمان شنيده ميشود معني آيه اينست که اگر ايشان را به بيني در حالتيکه از صدائي که از آسمان ميرسد فزغ و اضطراب ميکند هر آينه امر شديدي خواهي ديد پس از عذاب الهي با گريختن يا غير آن خلاص نخواهند شد و در تفسير قول خداي عز و جل و اخذوا من مکان قريب فرمود که زمين ايشان را اززيرقد مهايشان فرو ميبرد ظاهر معني آن اينست که ايشان گرفته ميشوند از مکانيکه نزديکتر است بزمين و علامه مجلسي در بحار براي اين حديث بياني ايراد نموده و فرموده که بيضاوي گفته که فزع و بيم ايشان در وقت مردن يا در حشر يا در روز دعواي بدو است و جواب او انداخته شده تقدير کلام اينست که لرايت امرا فظيعا و معني فلا فوت اينست حساب باتش جهنم يا اينکه از صحراي بدر بقليب برده ميشوند و اني لهم الشاوش يعني آنها کجا بسهولت و آساني ايمان را اخذ ميکنند و صاحب کشاف گفته که از ابن عباس مروي است که اين آيه در خصوص خسف بيدا يعني فرو بردن زمين لشکر سفياني را نازل شده و شيخ امين الدين طبرسي نقل نموده بيابان از زير قدمهايشان گرفته شده بزمين فرو برده ميشوند.