بازگشت

نجمه 10


در کتاب مذکور از محمد بن همام و محمد بن حسن بن محمد بن جمهور او از پدرش در يکجا ايشان از حسن بن محمد بن جمهور او ازپدرش او از سماعه او از ابي الجارود او از قسم بن وليد همداني



[ صفحه 20]



روايت نموده او گفته که اميرالمومنين عليه السلام در منبر فرمود اذا اهلک الخاطب و راغ صاحب العصر و بقيت قلوب تتقلب من مخضب و مجدب هلک المتمنون واضحمل المضعحلون و بقي المومنون و قليل ما يکون ثلثمائه او يزيدون و تجاهد معهم عصابه جاهدت مع رسول الله يوم بدر لم تقتل و لم تمت يعني وقتيکه هلاک گرديد کسيکه طالب خلافت است يا خطيبي که بناحق خطبه ميخواند و صاحب عصر يعني قائم از خلايق اعراض نموده بتدبير خداوند عالم از نظرها غايب گرديد و پاره دلها يعني دلهاي شيعيان در حيرت و انقلاب ماندند بنوعيکه پاره از آنها در حق ثابت و برقرار شدند و پاره ديگر بحيله و گمراهي سابق برگشتند در آنحال هلاک ميشوند کساني که باين امر ميشتابند ومدت غيبت صاحب عصر را طولاني ميشمارند و در مقام تسليم نميباشند پس پيش از آنکه فرج به بينند هلاک ميشوند يعني از عقيده حق برميگردند وآنانکه در اينباب در مقام صبر و تسليمند و در عقايد خود باقي ميمانندايشان مومنان و مخلصانند که جمع قليلي هستند و در عدد سيصد نفرند يا چيزي بيشتر خداي تعالي ايشان را بسبب قوت ايمان و صحت يقين سزاوار نموده باينکه بولي او ياري کند و با دشمنان جهاد نمايند چنانچه در روايت وارد شده بعد از قوام بهم رسانيدن امر خلافتش از جانب وي عمال و حکام روي زمين خواهند شد و در ابتداي ظهور و آن حضرت ايشان را در جهاد و قال ياري ميکنند طايفه که در جنگ بدر در خدمه رسول خدا جهاد نمودند و هرگز در جنگ نمردند و کشته نشدند ايشان طايفه بودند از ملائکه و ايضا در کتاب مذکور از ابن عقده او از احمد بن زيک او از علي بن صباح ضحاک او از جعفر بن محمد سماعه او از سيف تمار او از ابي مرهف روايت نموده او گفته که صادق فرمود که محاضير هلاک ميشوند عرض کردم که محاضير چيست فرمود که تعجيل کنندگان بظهور فرج و نجات ميابند مقربان يعني کسانيکه مي گويندکه فرج نزديکست و بظهور آن اميدوار ميشوند يا آنانکه بسبب تقرب يافتن دردرگاه الهي در اين مقام صبر ميکنند وهرگاه حضار دولت مخالفان در روي بنايش استقرار بهم رساند يعني امور سلطنتشان قوام گرفت و محکم گرديد بنابراين در خانهاي خود بنشينيد يعني بمقام طلب خلافت براي ماها برنيائيد زيرا که ضررفته بکشي ميرسد که آن را برانگيزاند و هر وقت که ايشان درباره شما اراده اذيت ميکنند خداي تعالي ايشان را بمشغله دچار ميکند که ايشان را از آنچه که اراده کرده اند باز ميدارد.