بازگشت

نجمه 06


در کمال الدين مذکور ساخته که حسين بن اسمعيل کندي گفته که جعفر بن همدان عريضه بخدمه صاحب الامر در خصوص پاره مسائل نوشت و جواب درآمد مسائل اينست که زنيرا بحباله عقد درآوردم و با وي شرط نمودم که از او بجه نخواهم و خود او را در خانه ام نه نشانم چونمدتي بگذشت کنيز بمن گفت که من آبستن شده ام گفتم که اين چگونه است و نميدانم که از تو بچه خواهش نموده ام يعني شک دارم در اينکه بچه از من باشد بعد ازآن از نزد کنيز مدتي غايبشدم بعد از آن برگشتم ناگاه ديدم پسري زائيده پس از آن انکار نکردم پسر را و از کنيز نفقه و مسکن را نبريدم و مزرعه دارم آنرا پيش از آنکه اينزنرا عقد کنم هم داخل وصاياي خود و هم بر ساير اولادم وقف نموده بودم بشرطيکه کم و زياد کردن در آن در مدت عمرم با من باشد وحالا اينزن اين پسر را زائيد و او رادر وقف مذکور شريک نکرده ام ليکن وصيت نمودم که اگر مرا مرگ دريابد بان پسر ماداميکه صغير است نفقه و کسوه داده شود وقتيکه بزرگ گرديد يکبار دويست اشرفي باو داده شود بعد از دادن اينمبلغ براي او و براي اولاد او در آنمزرعه موقوفه حصه نباشد پس خدا تو را عزيز گرداند راي تو در خصوص اينعمل که کرده ام و در باره اين پسر چيست تا بانعمل نمايم وبراي من در خصوص صحت و عافيتم و خير دنيا و آخرتم دعا بکن جواب اما الرجل الذي استحل بالجاريه و شرط عليها ان لا يطلب ولدها فسبحان من لا شريک له في قدرته الشرط علي الجاريه شرط علي الله عز و جل هذا من لا يومن ان يکون صحيحا و حيث عرف في هذا الشک و ليس يعرف الوقت الذي اتاها فيه و ليس ذلک بموجب لبرائه في ولده و اما اعطائه لماتي دينار و اخراجه من الوقف فالمال ماله فعل فيه ما اراد يعني اما مرديکه جاريه را بحباله عقد درآورده و با وي شرط نموده که بچه اشرا نخواهد يعني بچه بچه او نباشد پس پاک و پاکيزه ميدانم از چرکها آنخدائيرا که در قدرتش شريک ندارد و اينچنين شرط را با زن نمودن در حقيقت با خدا شرط کردن است و اينشرط امري است که اطمينان نيست در اينکه صحيح واقع شود اگر در بودن بچه از او شک کند و آنوقت را هم که با زن مقاربت نموده نميداند هر آينه اينشک باعث آن نميشود که مرد از بچه اش تبري کند و اما دادن دويست اشرفي و بيرونکردن آن از وقفيت پس جايز است زيرا که مال مال او است هر نوع تصرف که ميخواهد در آن ميکند ابوالحسين گفته که پيش از تولد بچه حسابکرده شد موافق آنحساب بچه متولد گرديده بعد از آن گفته که در نسخه ابي الحسن همداني اينفقره را يافتم اتاني ابقاک الله کتابک الذي انفذته يعني خدا تو را عمر کرامه فرمايد مکتوبيکه فرستاده بودي بمن رسيد و اين توقيع و احسن بن علي بن ابراهيم از ثاري نقل نموده.