بازگشت

نجمه 09


ايضا علامه مجلسي فرموده که در کتاب کافي از حضرت صادق مرويست که فرمود بابان بن قغلب که حال تو چگونه ميشود در وقتيکه ما بين آن دو مسجد کردار شديد واقع شود و بسبب آن علم از ميان خلايق مستور و پنهان گردد و اين حديث اشاره است بخروج سفياني و استيلاي ايشان بما بين مسجدالحرام و مسجد مدينه که بسبب وقوع اين فتنه علم در ميان همه خللايق پنهان ميباشدنه در مابين آن دو مسجد تنها چنانکه از اصل اين روايه که محمد بن ابراهيم در تفسير خود نقل نموده فهميده ميشودو تاويل اصل روايت باين معني ممکن است چنانچه ميگوئيم که مراد از اينکه علم در ميان آن دو مسجد مستور و پنهان ميشود اينست که بسبب وقوع فتنه در آن مکان علم مستور و پنهان ميشود يعني نسبت بهمه خلايق يا اينکه بسبب استيلا يافتن اهل جور و ستم بانمکان پنهان بودن علم در آنجا از ساير جاهابيشتر ميشود نه چنين است که تنها در آنجا پنهان ميشود يعني نسبت بهمه خلايق يا اينکه بسبب استيلا يافتن اهل جور و ستم بانمکان پنهان بودن علم در آنجا از ساير جاها بيشتر ميشود نه چنين است که تنها در آنجا پنهان ميشود و جزري در معني اينحديث گفته که اسلام بمدينه پناه ميبرد و در آنجا پنهان ميشود چنانچه ماران بسوراخ خودشان پناه ميبرند و در آنجابهم ديگر چسبيده پنهان ميشوند و در کتاب مذکور از محمد بن همام او از حميري او از محمد بن عيسي او از صالح بن محمد او از يمان تمار روايت کرده او گفته که صادق عليه السلام فرمود که صاحب اين امر را غيبتي خواهد شد و کسيکه در آن زمان بدين خود چنگ زندمانند کسي است که با دستش خارهاي درخت قتاد را برکند بعد از آن با دست خود اشاره نمود يعني خارهاي درخت قتاد راچنين برکند بعد از آن فرمود که کدام يکي از شماها ميتواند که خار قتاد رابرکند بعد از اندک زماني سر مبارکش را بپائين انداخت بعد از آن فرمود که صاحب اين امر را غيبتي خواهد شد در آن زمان بنده را لازم است که از غضب الهي بپرهيزد و بدين خود چنگ بزند و ايضا در کتاب مذکور از کليني او از محمد بن يحيي و حسن بن محمد در يکجا ايشان از جعفر بن محمد او از حسن بن محمد صيرفي او از صالح بن خالد روايت نموده او گفته که در خدمه صادق نشسته بوديم آن حضرت فرمود که صاحب اين امررا غيبتي هست مثل اين حديث گذشته تا آخرش ذکر نموده در کتاب مذکور از ابن عقده او از احمد بن يوسف او از ابن مهران او از بطائني او از پدرش وهب بن حفص او از ابي بصير او از حضرت صادق روايت کرده که آن حضرت فرمود که ما ناچاريم از آذر بيجان که هيچ چيز مقاومه و مقابلت نميتواند بکند وقتيکه حال بدينمنوال گرديد در خانهاي خود بنشينيد و در جاي خود ارام بگيريد ماداميکه آرام گرفته ايم زمانيکه حرکت کننده حرکت کرد يعني قائم ظهور نمود در آن حال بسوي او برويد هر چند که رفتن شما مانند رفتن طفل خورد سال که در روي کفش که برزمين گذاشته راه ميرود بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه گويا که او را در ميان رکن و مقام چنان ميبينم که خلايق باو بيعت ميکنند و او بيعت را از ايشان قبول ميکند بشرطيکه با ايشان با احکام قران تازه که بر عرب سخت و گرانست رفتار نمايد بعد از آن فرمود که واي بر طغيان کنندگان عرب از شريکه نزديک شده مترجمه بحار گويدکه معني آذر بيجان بحسب لغت معلوم است چنانکه مولف اشاره بطريق رمز باين نمود ايضا در کتاب مذکور از ابن عقده او از بعضي رجالش او از علي بن عماره او از محمد بن سنان او از ابي الجارود او از باقر روايت نموده که بخدمه آن حضرت عرض کردم که بمن نصيحتي و وصيتي بفرما فرمود تو را وصيت ميکنم که طريقه تقوي را پيش گيري و در وقت غلبه و استيلاي اينجماعه در خانه خود بنشيني و بيرون نروي و حذر کن از معاشرت کسانيکه از ما خارجند زيرا که ايشان نه در حق هستند و نه طالب آن و بدان که بني اميه را سلطنتي خواهد بود که خلايق قادر نميشوند باينکه ايشان را از آن سلطنت باز دارند و اهل حق را دولتي ظاهر خواهد گرديد که در وقت ظهورش خداي تعالي آن را از ما اهلبيت بهر کسي که ميخواهد عطا ميفرمايد هر که از شماها آن را دريابد در نزد ما بلند مرتبه ميشود و اگر او را پيش ازظهور آن بميراند هر آينه باو در مقابل وفاتش خير و اجر عطا ميفرمايد و بدانکه هيچ طايفه براي رفع ظلم و عزيز گردانيدن دين برنميخزيد مگر اينکه بلا و حادثه او را هلاک ميگرداند تا اينکه برميخيزد طايفه که در جنگ بدريا رسول خدا حاضر بودند ايشان چنانند که کشته ايشان دفن نميشود و انداخته ايشان از زمين برداشته نميشود و بزخم خورده ايشان مداوائي نميباشد يعني دفن کرده نميشود کسيکه ايشان او را بکشند برداشته نميشود کسيکه ايشان او را بيندازند و مداوا کرده نميباشد کسي که ايشان او را زخمدار نموده باشند يا اينکه مراد اينست که خود اين طايفه کشته نميشوند تا اينکه دفن کرده شده باشند و انداخته نميشوند تااينکه برداشته شوند و زخم برنميدارند تا اينکه مداوا کرده شده باشند راوي گويد عرض کردم که اين طايفه کيانند فرمود ملائکه اند.