بازگشت

نجمه 07


شيخ طوسي در کتاب الغيبه از فضل او از ابن اسباط او ازحسن بن جهم روايت کرده او گفته که ازابي الحسن پرسيدم که براي ما کي فرج خواهد شد فرمود که آيا نميداني که منتظر فرج بودن فرج است عرض کردم نميدانم مگر اينکه تو بمن ياد دهي فرمود آري از جمله فرجها انتظار فرج است در کتاب مذکور از فضل او از ابن فضال او از ثعلبه بن ميمون روايت کرده او گفته که امام خود را بشناس زيرا که اگر بشناسي او را ضرري بر تونخواهد رسيد خواه ظهور اين امر پيشترواقع شود و خواه بتاخير افتد هر که امام خود را بشناسد بعد از آن پيش ازاينکه اين امر را دريابد بميرد و بعداز وفات او قائم خروج کند هر آينه اورا اجر ميرسد مانند اجر کسيکه در خيمه قائم با آن حضرت باشد در کتاب مذکور از فضل او از ابن فضال او از مثني حناط او از عبدالله بن عجلان اواز صادق روايت نمود که آن حضرت فرمودکه هر که باين امر معتقد شود بعد از آن پيش از قيام قائم بميرد هر آينه باو داده شود اجر و ثواب کسيکه در خدمه آن حضرت کشته شود و برخي در کتاب محاسن از محمد بن شمعون او از عبدالله بن عمرو بن اشعث او از عبدالله حماد انصاري او از صباح مزني او از حرث بن حصيره او از حکم بن عيينه روايت نموده او گفته وقتيکه اميرالمومنين طايفه خوراج را در جنگ نهروان بقتل رسانيد مردي بنزد آن حضرت آمد حضرت فرمود سوگند بخدائيکه دانه را ميشکافد و انسان را خلق ميکند هر آينه در اين مقام با ما حاضر شدند کساني که هنوز آباء و اجداد ايشان را خالق عالم خلق ننموده آن مرد گفت که چگونه حاضر ميشوند با ما کسانيکه هنوز خلق نشده اند فرمود آري ايشان قومي هستند که در آخر زمان ميايند و در کرده هاي ما با ما شريکند و نسبت بما در مقام تسليمند ايشان در کارهائيکه ما ميکنيم شريکان مايند و اينکه گفتم حقست در کتاب مذکور از نوفلي او از سکوني او از صادق او از پدرانش ايشان از اميرالمومنين روايت نموده اند که آن حضرت فرمود افضل عبادات مومن منتظر بودن او است برسيدن فرج از جانب خدا در تفسير عياشي از فضل ابي قره روايت نموده او گفته که از صادق شنيدم ميفرمود که خداوند عالم بابراهيم وحي فرمود که بزودي پسري براي تو متولد ميشود او هم آن را بساره خود داد او گفته الدوانا عجوز يعني آيا ميزايم در حالتيکه پير شده ام وقتيکه اين کلام از ساده صادر گرديد خداوند عالميان بابراهيم وحي فرمود که ساره بزودي ميزايد و اولاد وي بسبب رد نمودنش اين سخن ما را چهار صد سال بعذاب و مشقت مبتلا ميشوند بعد از آن فرمود وقتيکه عذاب و مشقت بني اسرائيل طول کشيد چهل روز گريه و زاري کردند و بدرگاه الهي استغاثه نمودند در آن حال خداوند عالم بموسي و هرون وحي فرمود که ايشان را از عذاب و اذيت فرعون رهانيدم پس خداي تعالي عذاب صد و هفتاد سال را که تتمه چهار صد سال بود از آنها بازداشت راوي گويد که آن حضرت بعد ازبيان نمودن اينها فرمود که هرگاه شماهم مانند ايشان گريه و زاري و استغاثه بکنيد هر آينه خداي تعالي هم بما فرجي عطا ميفرمايد و اگر چنين نکنيد هر آينه اين شدت تا باخر مدتش که براي آن مقدر شده ممتد ميشود در تفسير عياشي از محمد بن مسلم او از باقر در خصوص قول خداي تعالي الم تر الي الذين قيل لهم کفوا ايديکم و اقيموا الصلوه و آتوالزکاه روايت نموده که آن حضرت فرمود که مراد از اين آيه اطاعه امام عليه السلام است ايشان خواهش جهاد کردند پس وقتيکه خداي تعالي خواهش ايشان را قبول نمودجهاد را در خدمه امام حسين عليه السلام بر ايشان واجب نمود گفتند ربنا اخرنا الي اجل قريب بخب دعوتک ونتبع الرسل يعني بپروردگار ما ما را تاخير کن و مهلت ده تا وقتيکه نزديکست در آنوقت دعوتت را اجابت ميکنيم و به پيغمبر انت تابع ميشويم بعد از آن حضرت فرمود که مراد ايشان اين بود که امر جهاد تا ظهور قائم تاخير شود.