نجمه 12
ايضا در منتخب البصائر از جمله حديثي از ابو طفيل نقلکرده که گفت بامير المومنين عرض کردم که يا امير المومنين از قول خدايتعالي بمن خبر ده و اذا وقع القول عليهم اخر جنالهم دابه من الارض تکلمهم ان الناس کانوا باياتنا لا يوقنون يعني زمانيکه قول بر ايشان واقع ميگردد براي ايشان دابه از زمين بيرون مياوريم که با ايشان سخن ميگويد بدرستيکه خلايق در خصوص آيات و علامات يقين ندارند پس عرض کردم که مراد از ايندابه چيست فرمود يا ابا طفيل از پرسيدن اينمطلب درگذر عرض کردم يا امير المومنين فداي تو شوم آنرا بمن خبر ده فرمود که آن آندابه ايست که طعام ميخورد و در بازارها ميگردد و زن ميگيرد عرض کردم يا امير المومنين او کيست فرمود که او صاحب زمين است و زمين بسبب وي قرار و آرام ميگيرد عرض کردم يا امير المومنين او کيست فرمود که صديق و فاروق و عالم و پرهيزگار و شجاع و يکه تاز اين امت است عرض کردم يا اميرالمومنين او کيست فرمود کسي است که خدايتعالي در شان او فرموده و يتلوه شاهد منه يعني بعد از رسولخدا شاهدي از خود او براي او خواهد آمد که عبارت باشد از علي بن ابيطالب زيرا چنانکه شاهد مدعاي شاهد آورندگان را ثابت ميکند هم چنين علي بن ابيطالب با معجزات قاهرات و آيات باهرات مدعاي رسولخدا را که نبوت و رسالت باشد تصديق و اثبات نمود و نيز در شان او فرمود و الذي عنده علم الکتاب يعني کسيکه علم قرآن در نزد او است ونيز فرمود الذي جاء بالصدق يعني کسيکه با راستي آمده و الذي صدق به والناس کلهم کافرون غيره يعني کسيکه خدا را تصديق نموده و حالتيکه همه خلايق کافر بودند بغير از او عرض کردم يا امير المومنين نام او را براي من ذکر کن فرمود نامش را براي تو ذکر کردم يا ابا طفيل بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه اگر همه شيعيان من که با ايشان بجهاد ميروم و در مقام اطاعه من ايستاده اند و مرا با لقب امير المومنين ناميده اند و جهاد مخالفان مرا حلال دانسته اند بنزد من آيند و بايشان خبر بدهم بعضي را از چيزهاي حق که در قرآن است که جبرئيل آنرا بمحمد نازلنمود هر آينه از سر من متفرق و پراکنده ميشوند حتي از ايشان جمعي قليلي در نزد من باقي ميمانند که تو و امثال تو ميباشند ازشيعيان من آنگاه مضطربشدم و عرض کردم يا امير المومنين من و امثال من متفرق و پراکنده ميشوند حتي از ايشان جمع قليلي در نزد من باقي ميمانند که تو و امثال تو ميباشند از شيعيان من آنگاه مضطربشدم و عرض کردم يا امير المومنين من و امثال من از سر تو متفرق ميشويم يا در نزد تو ثابت قدم ميباشيم فرمود بلکه ثابت قدم ميباشيدبعد از آن بر من متوجه شد و فرمود که امر ما دشوار و دشوار شمرده شده است آنرا نميشناسد مگر سه گروه ملک مقرب و پيغمبر مرسل يا بنده مومن نجيب که خدا قلب او را براي ايمان امتحان نموده يا ابا طفيل بدرستيکه رسولخدا از دنيا رحلت فرمود پس همه خلايق بسوي ضلالت و جهالت برگشتند مگر آنانکه خدايتعالي ايشانرا از برکت مااهلبيت نگاهداشت و در تفسير عياشي ازسلام بن مستنير او از صادق عليه السلام روايت نموده که آن حضرت فرمود که ايشان يعني خلفاء جور بخودشان بستند ناميرا يعني لقب امير المومنين بودنرا که خدايتعالي احدي را بان نام نه ناميده مگر علي بن ابيطالب را و تاويل آن نام هنوز بعرصه ظهور و تحقق نرسيده عرض کردم فداي تو شوم تاويل آن کي ميايد فرمود وقتيکه تاويل آن رسيدخدايتعالي اندکي پيش از ظهور تاويل آن پيغمبران و مومنانرا جمع ميکند تااينکه بانحضرت ياري ميکنند و اينست معني قول خدايتعالي و اذ اخذ الله ميثاق النبيين لما آتيتکم من کتاب و حکمه تا قول خدايتعالي و انا معکم من الشاهدين پس در اينروز رسولخدا بيدق خود را بعلي بن ابيطالب ميدهد پس آن حضرت بر همه خلايق امير و بزرگ ميشود و اينست تاويل لقب امير المومنين بودن.