بازگشت

نجمه 07


و در تفسير انا امثاله العليا فرموده امثال جمع مثل است بفتح ميم و ثاء مثلثه بمعني حجه و برهان و قصه و صنعت است نه جمع مثل است با کسر ميم و سکون ثاء مثلثه زيرا که آن بمعني شبيه و نظير است و حاصل معني اين ميباشد که منم شبيه و مانند خداوند و حال آنکه خداوند بي مثل و مانند است ليس کمثله شي ء و هو السميع البصير و حاصل معني بنابر تقدير اول اينست که منم حجج و براهين الهي که با آنها بر دشمنانش غالب آيدو منم قصه هاي خدا که از انبياء و اوصياء سابق است يعني هر که بخواهد برقصص انبياء و اوصياء گذشته که در ميان ايشان و امتانشان واقع شده مطلع شود بر من نگاه کند زيرا که امثال آنها طابق النعل بالنعل در ميان اين امت واقع خواهد شد و منم صفات بلندترخدا باين معني که آن حضرت چنانکه مشروحا مذکور گرديد مظهر صفات کماليه الهي است و حمل صفات بر او از راه مبالغه است و بعضي از معاصرين نيز دراين معني گفته است فذات لمخلوق و وصف لخالق و قد حارت الالباب آيه حيره يعني ائمه ذات و اصل مخلوقات و صفت خالقند و عقلها در اين باب حيران بطرزيکه حيرتشان بمرتبه کمال رسيده وبودن ائمه ذات و اصل ساير مخلوقات ازاينراه است که انوار مطهره ايشان اول مخلوقي است که خداوند آفريدگار آفريد و ساير انوار فاضل و چکيده انوار انانند که از نور آفريده شده يا از ظلمت و ظاهر است اينکه نور پاکشان ذات و اصل آنانند که از نور آفريده شده اند زيرا که انوار ايشان چنانکه مذکور شد فاضل و چکيده انوار مطهره ائمه است و آنانکه از ظلمت آفريده شده اند چونکه ظلمت ظل نور است و با تبعيت آن آفريده شده لهذا صادق آيد اينکه گوئيم که اصل و ذات آنظلمت نيزنور پاک ايشان است و بودن ايشان صفت خالق از اينجهه است که صفات کماليه خداوند جليل مانند علم و حلم و قدرت و صبر وجود و احسان و غير اينها در ايشان ظهور نموده پس حمل وصف خدا بر ائمه عليهم السلام نيز از راه مبالغه است آيات جمع آيت است و آن بمعني علامه و نشانه است يعني منم علامتهاي بزرگتر خدا که ساير حلايق بملاحظه اوصاف و اخلاق من راه بخدا بيايند و او را بشناسند و وصف آيات بکبري از اينراه است که آيات و علامات خدا که باو دلالت ميکنند چنانکه مذکور شد بسيارند ليکن آن بزرگتر آنها است چنانکه بعضي از معاصرين در اينمعني گفته اند و ما آيه الله اکبر منهم فهم آيه من دونها کل آيه يعني براي خدايتعالي آيتي بزرگتر از ايشان نيست پس ايشان آيتي اند که همه اينها از آن پستند بعد از آن ميفرمايد که منم صاحب بهشت و دوزخ اهل بهشت را در بهشت مينشانم و اهل دوزخ را در دوزخ و جفت نمودن اهل بهشت با همديگر و عذاب کردن بر اهل دوزخ با منست و برگشت همه خلايق در روز قيامه بسوي منست و در زيارت جامعه کبيره باينمضمون تصريح شده و اياب الخلق الکم يعني برگشت خلايق بسوي شما است اگر گوئي که از ايندو کلام فهميده ميشود که برگشت خلايق بسوي ائمه است و حال آنکه خدايتعالي در کتاب خود ميفرمايد ان الينا ايابهم يعني بدرستيکه بسوي ما است بازگشت خلايق در جواب گوئيم که ررجوع خلايق بذات مقدسه خدا محال است زيرا که خلايق حادث اند و ذات خدا قديم و حادث را بسوي قديم راه نيست پس بايد رجوع خلايق بسوي امر خدا باشد و خدا را امري بزرگتر از اميرالمومنين نيست پس منافات از مابين اين دو کلام برداشته گرديد.