بازگشت

نجمه 04


درکتاب کمال الدين از مظفر علوي او از ابن عياشي و حيدر بن محمد در يکجا ايشان از عياشي او از قسم بن هاشم لولوي او از ابن محبوب او از ابن هشام بن سالم او از عمار ساباطي روايت نموده او گفته که بخدمه صادق عرض کردم که آيا عبادتيکه در ايام دولت باطل کرده ميشود باقتداي امامي از شما که از راه تقيه امامتش را مخفي و پنهان ميدارد افضل است يا عبادتي که در ايام دولت حق و ظهور باامام ظاهري از شما کرده ميشود فرمود يا عمار بخدا سوگند خود شما از دشمنان افضل است از عبادت کسيکه در ايام حق باقتداي تبعيت امام ظاهر ميکند و نيست عبادتيکه در ايام دولت باطل با خوف کرده مي شود مانند عبادتي که در ايام دولت حق با امنيت بعمل آورده ميباشد بدانيد که هر يک از شما که يک نماز واجبي در وقتش به تنهائي بگذارد بطوريکه آن را از دشمن مخفي و پنهان بدارد و خداي ثواب بيست و پنج نماز واجبي را براي او مينوسيدو هر که از شما يک نماز نافله بطريق مذکور بگذارد هر آينه خداوند راهب العطايا ثواب ده نماز نافله را باو کرامه ميفرمايد هر کسي از شما حنسه بعمل بياورد خداوند بيست حسنه در نامه عملش مينويسد خداوند عالم در وقتيکه مومن اعمال خود را نيکو بعمل مياورد بطرزيکه تقيه کردن امام و نفس خود را محافظت کند و زبان خود رااز چيزهائيکه نبايد گفت نگاه بدارد حسنات او را چند بار مضاعف ميگرداند زيرا که خداوند عالم صاحب کرم است راوي گويد عرض کردم که فداي تو شوم مرا بعبادت و طاعه راغب حريص نمودي وليکن دوست ميدارم که بدانم عبادت ماچگونه افضل ميباشد از عبادت اصحاب امامي از شما که ظاهر است و حال آنکه دين ما و ايشان يکي است و آن همان دين خدا است فرمود زيرا که شما در داخل شدن دين خداوند و نماز و روزه وحج و ساير عبادات و اعمال ير سبقت برايشان کرديد و نيز از ايشان پيشي گرفتيد در اينکه عبادت



[ صفحه 17]



خدا را بسبب خوف از دشمن در خفيه بعمل آورديد به تبعيت امامي که از راه تقيه امامه خود را اظهار نميکند و در مقام اطاعه وي ايستاديد و بحدت و شدت اهل باطل با او صبر نموديد و بظهور دولت حق منتظر گشتيد و از سلاطين ترسيديد که شما را و امام شمارا اذيت کنند و بکشند و حق خود و حق امام خود را در دست ظلمه ميبينيد در حالتيکه شما را از آن منع کردند و شما را بفقر و طلب معيشت مضطر گردانيده اند با وجود اين بعبادت پروردگار خود و بيم دشمن صبر کرده ايد بسبب اينها خداي تعالي ثواب عملهاي شما را مضاعف گردانيده پس گوارا باد شما را راوي گويد عرض کردم که فداي تو شوم پس بنا بفرموده تو ديگر آروز نميکنم که اصحاب قائم بشويم زيرا که عملهاي ما بسبب امامه تو و اطاعه ما بتو از اعمال دولت حق افضلت فرمود سبحان الله آيا دوست نميداريد که خداي تعالي حق و عدل را در بلاد ظاهر گرداند و حال همه خلايق را خوب کند که خداي تعالي سخن ايشان را يکي کرده ايشان را بيک دين جمع بکند و ببميان دلهاي مختلف الفت بيندازد و در روي زمين بخدا معصيت کرده نشود و حدود الهي در ماده خلايق جاري گردد و حق بدست اهلش برگردد و آن را اظهار بکنند تا اينکه چيزي از حق بسبب خلق مخفي و پنهان داشته نشوديا عمار آگاه باش بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه کسي از شما با اينحالت که شما در آن هستيد وفات نميابد مگر اينکه در نزد خداي تعالي از بسياري از شهداي بدر و احد افضل ميباشند پس مرده باد شما را.