در کتاب محاسن از ابن فضال او از علي بن عقبه او ازعمر بن ابان کليني او از عبد الحميد واسطي روايت کرده او گفته که بخدمه باقر عرض کردم که خدا کارهاي تو را اصلاح فرمايد بخدا سوگند ياد ميکنم هر آينه بسبب انظار اين امر بازارها را ترک نموديم و از داد و ستد دست برداشتيم بحديکه نزديک شد که از غايه فقر و بيچيزي سائل بکف شويم فرمود اي عبد الحميد آيا چنان ميبيني که کسي نفس خود را بر بندگي خدا منحصر کند وخدا او را فرجي ندهد آري بخدا سوگند هر آينه پروردگار عالم او را فرجي و گشايشي عطا ميفرمايد خدا رحمت کند بنده را که نفس خود را با طاعه و انقياد ما منحصر نمايد خدا رحمت کند بنده را که امر ما را احيا کند عرض کردم که اگر پيش از دريافتن قائم وفات يابم حال من چگونه ميباشد فرمودکسيکه از شما ميگويد که اگر قائم را دريابم هر آينه باو نصرت ياري ميکنم بمنزله کسي است که در خدمه آن حضرت بشمشير خود جهاد نمايد و مانند کسي است که در خدمتش شهيد شود و براي او دوبار شهادت اتفاق افتاده باشد و در کتاب کمال الدين از مظفر علوي او از ابن عياشي او از پدرش او از جعفر بن احمد او از عمرکي او از ابن فضال او از ثعلبه و او از عمر بن ابان او از عبدالحميد مثل اينحديث را روايت کرده و در اين روايه چنين گفته که او بمنزله کسي است که بشمشير خود در پيش آن حضرت جهاد نمايد بلکه مانند کسي است که در خدمتش شهيد شود يعني فقره ثانيه را بلفظ بلکه ذکر نموده در کتاب محاسن از ابن محبوب او از عمر بن ابي مقدام او از مالک بن اعين روايت نموده او گفته که صادق عليه السلام فرمود کسيکه از شما در اثناي انتظار اين امر وفات مييابد بمنزله کسي است که در راه خدا شمشير بکار برددر کتاب مذکور از علي بن نعمان او ازاسحق بن عمار و غير ايشان از فيض بن مختار روايت نموده او گفته که از صادق شنيدم ميفرمود که هر که از شما بانتظار اين امر وفات نمايد بمنزله کسي است که در پيش روي آن حضرت شمشير بزند بعد از آن فرمود نه چنين است بلکه بخدا سوگند او نيست مگرر مانند کسيکه در پيشروي و رسول خدا شهيد شده باشد سيخ طوسي در کتاب الغيبه از احمد بن ادريس او از علي بن محمد او از فضل بن شاذان او از ابن عمير او از حسين بن ابي العلا او از ابي بصيراو از صادق روايت نموده که آن حضرت فرمود که سلمان رضي الله عنه وقتي که داخل کوفه گرديد و بانجا نگاه کرد همه بلاها را که بانجا رسيدني بود ذکر نمود تا اينکه سلطنت بني اميه و سلطنت کساني را که بعد از بني اميه مالک خلافت گرديدند خبر داد بعد از آن گفت وقتيکه کار باينجا رسيد از خانهاي خود بيرون نيائيد تا اينکه طاهربن طاهر که غيبت نموده و از اهل و وطن دور افتاده ظهور نمايد.