بازگشت

نجمه 02


محمد بن حسن صفار در کتاب بصائر الدرجات از ابن معروف او از حماد بن عيسي او از ابي الجارود او از ابي بصير او از باقر عليه السلام روايت نموده که آن حضرت فرمود که روزي رسول خدا در حالتيکه جماعتي از اصحاب در خدمتش بودند بدرگاه الهي عرض نمود که پروردگارا برادران مرا بمن برسان دوبار نيز عرض نمود در آنحال اصحاب عرض کردند که يارسول الله آيا ما برادران تو نيستيم فرمود نه زيرا که شما اصحاب ما هستيدبرادران و نامهاي پدرانشان پيش از آنکه ايشان را از پشتهاي پدران و رحمهاي مادران بيرون آورد بمن شناسانيد هر آينه باقي بودن هر يکي از ايشان در سر دين خود شديدتر و دشوارتر است از خرط قناد در شب تاريااينکه هر کسي از ايشان در سردين خود باشد مانند کسي است که اخگر درخت غضارا در دستش نگه دارد ايشان مانند چراغهاي شب تارند خداوند عالم ايشان را فتنه هاي تيره و تار نجات ميدهد مترجم بحار گويد که درخت غضا بنابر آنچه نقل شده درختي است که آتش بغايت تيز ميشود و از شدت گرمي و تيزي تا چهل روز خاموش نميباشد پس اخگر آن رابسبب تيزي او بدرست گرفتن بغايت دشوار است از اينجهه رسول خدا باقي بودن برادران خود را بر سر دينشان بان تشبيه نمود در کتابب کمال الدين از ابن متوکل او از محمد عطار او از ابن عيسي او از عمر بن عبدالعزيز او از چند نفري ايشان از داود بن کثير او از صادق عليه السلام در خصوص تاويل قول خداي تعالي هدي للمتقين الذين يومنون بالغيب روايت نموده که آن حضرت فرمود که مراد از متقيان که بغيب ايمان ميارند آنانند که بقيام قائم اقرار نمايند و بگويند ظهور آن حضرت حق است و واقع خواهد شد در کتاب مذکور ازدقاق او از اسدي او از نخعي او از نوفلي او از علي بن ابي حمزه او از يحيي بن ابي قسم روايت نموده او گفته که از صادق عليه السلام از معني قول خداي عز و جل الم ذلک اللکتاب لاريب فيه هدي للمتقين الذين يومنون بالغيب پرسيدم فرمود که مراد از متقيان شيعه علي عليه السلام است و غيب عبارت است از حجه خدا که غايب خواهد شد صادق گويد که شاهد اين مطلب قول خداي تعالي است و يقولون لولا انزل عليه آيه من دبه فعل انما الغيب



[ صفحه 16]



لله فانتظر و اني معکم من المنتظرين يعني ميگويند کاشکي نازل ميشد بر او آيه از پروردگار خود پس بگو بايشان که غيب نيست مگر براي خدا پس بظهور او منتظر باشيد بدرستيکه من هم با شما از جمله انتظار کشندگانم پس خداي عز و جل در اين آيه شريفه چنان خبر داد که آيه عبارتست از غيب و مراد ازغيب حجه خدا است و مصدق اين مطلب که مراد از غيب حجه خدا است قول خداي عزو جل است و جعلنا ابن مريم و امه آيه يعني پسر مريم را با مادرش بر خلايق حجه قرار داديم در کتاب مذکور از ابن عبدوس او از ابن قتيبه او از حمدان بن سليمان او از ابن بزيع او از صالح ببن عقبه او از پدرش او از باقر او از اباء کرامش روايت نموده که رسول خدا فرمود که انتظار فرج از ساير عبادات افضل است و در کتاب مذکور از محمد بن علي بن شاه او از احمد بن محمد بن حسين او از احمد بن خالد خالدي او از محمد بن احمد بن صالح نميمي او از محمد بن حاتم قطان او ازحماد بن عمر و او از صادق او از پدرانش روايت کرده که رسول خدا بغلي عليه السلام فرمود يا علي بدانکه کسانيکه يقين ايشان در خصوص عقايد دينيه بيشتر است قومي اند که در آخر الزمان باشند ايشان چنانند که پيغمبررا نميبينند و حجه خدا هم از ايشان غايب ميشود باوجود اين بمحض ديدن سياهي در روي سفيدي يعني بمحض ديدن آيات و احاديث که در قران و کتابها نوشته شده ايمان مياورند در کتاب مذکور از همداني او از علي او از پدرش او از بسطام بن مره او از عمرو بن ثابت روايت کرده او گفته که سيد ساجدين فرمود که هر که در ايام غيبت قائم در ولايت و دوستي ما ثابت قدم باشد هر آينه خداي تعالي عطا کند باواجر هزار نفر شهيد را که مانند شهداي بدر و احدند احمد بن محمد خالد برقي در کتاب محاسن از سندي او از جدش روايت نموده او گفته که بخدمه صادق عرض کردم که چه ميفرمائي در خصوص کسيکه بانتظار و آروزي اين امر وفات مييابد فرمود او بمنزله کسي است که با رسول خدا باشد در زير خيمه که در وقت ظهور براي آن حضرت برپا ميشود اين را فرمود اندک زماني سکوت نمود بعد از آن فرمود او بمنزله کسي است که با رسول خدا باشد در کتاب مذکور از ابن فضال او از علي بن عقبه او ازموسي نميري او از علي بن سبابه روايت نموده او گفته که صادق عليه السلام فرمود که هر که از شماها بانتظار اين امر وفات يابد مانند کسي است که در خيمه قائم باشد.